گنجور

شمارهٔ ۵۲

خرّم آن ساعت که نوسازد دلم پیمان تو
عالمی حیران من باشند و من حیران تو
یا مرو یا دل که خون کردی مبر تا شام غم
گریه سیری توانم کرد در هجران تو
گریه کردم عمرها بی منت لخت جگر
بس اگر سوزد درونم آب شد پیکان تو
گر نگاهت رخنه در دل‌ها نماید دور نیست
سال‌ها هم‌خانگی کردست با مژگان تو
شکرلله دامنت نگرفت خاکم بعد مرگ
عاقبت گردی ز من ننشست بر دامان تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خرّم آن ساعت که نوسازد دلم پیمان تو
عالمی حیران من باشند و من حیران تو
هوش مصنوعی: خوشحال‌ترین لحظه زمانی است که دل من با عشق تو تازه و شاد شود. در این زمان، همه دنیا در حیرت باشند و من هم در حیرت از تو.
یا مرو یا دل که خون کردی مبر تا شام غم
گریه سیری توانم کرد در هجران تو
هوش مصنوعی: یا برو، یا دل من را بیش از این خون نکن، چرا که تا شب غم و اندوه، می‌توانم با این گریه، کمی آرامش یابم در انتظار تو.
گریه کردم عمرها بی منت لخت جگر
بس اگر سوزد درونم آب شد پیکان تو
هوش مصنوعی: عمرها گریه کردم و بی‌هیچ توقعی، دل‌درد و سوزش درونم مانند تیر در قلبم باقی مانده است. اگر درونم بسوزد، تنها به خاطر توست.
گر نگاهت رخنه در دل‌ها نماید دور نیست
سال‌ها هم‌خانگی کردست با مژگان تو
هوش مصنوعی: اگر نگاه تو در دل‌ها نفوذ کند، دور نیست که سال‌ها در کنار مژگان تو زندگی کرده باشد.
شکرلله دامنت نگرفت خاکم بعد مرگ
عاقبت گردی ز من ننشست بر دامان تو
هوش مصنوعی: به خاطر سپاس خداوند، خاک وجود من پس از مرگ به دامانت نچسبید و در نهایت هیچ نشانی از من بر روی تو نماند.