شمارهٔ ۴۳
بر سر کوی تو روزی چند جا میخواستیم
از فلک یک حاجت خود را روا میخواستیم
باد بیرون میبرد از گلستان گل را مگر
شد نصیب گلستان آن گل که ما میخواستیم
دیر میآرد به مشتاقان نسیم پیرهن
قاصدی چابکتر از باد صبا میخواستیم
در قیامت هم ستم بر ما شهیدان کردهاند
جان به ما دادند و ما جانانه را میخواستیم
دوری از حد رفت میترسم که بعد از مرگ جان
گم کند گویی که ما آنجاش جا میخواستیم
نیست ما را قوت گفتار ورنه وصل یار
با وجود ناامیدی از خدا میخواستیم
از سخندان لب فرو بندم که در ایران نماند
با سخن امروز یک کس آشنا میخواستیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر سر کوی تو روزی چند جا میخواستیم
از فلک یک حاجت خود را روا میخواستیم
هوش مصنوعی: در گاه و مکان تو بارها تلاش کردیم و از آسمان درخواست کردیم که یکی از آرزوهایمان برآورده شود.
باد بیرون میبرد از گلستان گل را مگر
شد نصیب گلستان آن گل که ما میخواستیم
هوش مصنوعی: باد گل را از باغ خارج میکند، اما امیدواریم که گل مورد نظر ما به باغ بیفتد.
دیر میآرد به مشتاقان نسیم پیرهن
قاصدی چابکتر از باد صبا میخواستیم
هوش مصنوعی: نسیم ملایمی که پیامآور خبرهای خوب و شاد است، دیر به دست عاشقان میرسد. ما در انتظار نسیمی بودیم که برایمان خبر خوش بیاورد و از نسیم صبحگاهی هم سریعتر باشد.
در قیامت هم ستم بر ما شهیدان کردهاند
جان به ما دادند و ما جانانه را میخواستیم
هوش مصنوعی: در روز قیامت نیز بر ما که شهید هستیم ظلم کردهاند. به ما زندگی دادند، اما ما در واقع زندگی واقعی و حقیقتی را میخواستیم.
دوری از حد رفت میترسم که بعد از مرگ جان
گم کند گویی که ما آنجاش جا میخواستیم
هوش مصنوعی: دوری از حد و مرزها مرا میترساند، زیرا ممکن است در پس از مرگ، روح آدمی گم شود، انگار که ما در آنجا جایی میخواستیم.
نیست ما را قوت گفتار ورنه وصل یار
با وجود ناامیدی از خدا میخواستیم
هوش مصنوعی: ما توانایی بیان احساساتمان را نداریم، وگرنه با وجود ناامیدی از خدا، به دنبال وصال یار بودیم.
از سخندان لب فرو بندم که در ایران نماند
با سخن امروز یک کس آشنا میخواستیم
هوش مصنوعی: من از گفتن سخنانی که در ایران کسی را با وضعیت کنونی آشنا کند، خودداری میکنم.

ابوالحسن فراهانی