گنجور

شمارهٔ ۴۲

باورم آید اگر گوید جفا کمتر کنم
ساده لوحم هرچه میگویند من باور کنم
شمع سان خاکستر خود ریختم بر سر چرا
خویش را ممنون گلخن بهر خاکستر کنم
سر نهم بر خاک کوی او ازین پس چون نماند
قدرتی کان خاک را برگیرم و بر سر کنم
بس که لذت یافتم از خارخار عشق او
خار بر سر می نهم چون تکیه بر بستر کنم
دوستان گویند فکر دلبر دیگر بکن
کو دل دیگر که فکر دلبر دیگر کنم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باورم آید اگر گوید جفا کمتر کنم
ساده لوحم هرچه میگویند من باور کنم
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که ظلم و ستمش را کم می‌کند، من آسان‌لوحانه هر چه آنها بگویند را باور می‌کنم.
شمع سان خاکستر خود ریختم بر سر چرا
خویش را ممنون گلخن بهر خاکستر کنم
هوش مصنوعی: چرا خاکستر خود را بر سر میریزم چون که به خاطر نجات جان خود، از آتشگذشته‌ام را شکر می‌کنم؟
سر نهم بر خاک کوی او ازین پس چون نماند
قدرتی کان خاک را برگیرم و بر سر کنم
هوش مصنوعی: از این به بعد، وقتی که بر خاک کوی او سر به زمین بگذارم، دیگر قدرتی نخواهم داشت که آن خاک را بردارم و بر سر خود بگذارم.
بس که لذت یافتم از خارخار عشق او
خار بر سر می نهم چون تکیه بر بستر کنم
هوش مصنوعی: آنقدر از عشق او لذت بردم که اکنون مانند این است که خارها را بر سر می‌گذارم، مانند وقتی که روی بستر راحت می‌شوم.
دوستان گویند فکر دلبر دیگر بکن
کو دل دیگر که فکر دلبر دیگر کنم
هوش مصنوعی: دوستان توصیه می‌کنند که به فکر معشوق دیگر باش، اما من چگونه می‌توانم به معشوق دیگری فکر کنم در حالی که دل من همچنان به او وابسته است؟