شمارهٔ ۲۵
چو از کنار من آن غمگسار برخیزد
غمی به قصد من از هر کنار برخیزد
هجوم رشک مرا بین که بر گذرگاهش
ز دیده آب زنم تا غبار برخیزد
ز رفتن تو به یاد آورم چو طوفانم
در آرزوی رخت از کنار برخیزد
تو تا جدا شدی از من زمانه سوخت مرا
چنین بود چو گل از پیش خار برخیزد
به بزم غیر از آن جا کنم، که آن بدخو
مرا به بیند و بی اختیار برخیزد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو از کنار من آن غمگسار برخیزد
غمی به قصد من از هر کنار برخیزد
هوش مصنوعی: وقتی آن کسی که دلدارم و تسکیندهندهام از کنار من برود، هر نوع غم و اندوهی به سمت من خواهد آمد.
هجوم رشک مرا بین که بر گذرگاهش
ز دیده آب زنم تا غبار برخیزد
هوش مصنوعی: نگرانی و حسادت مرا ببین که چطور از روی حسرت به یاد او اشک میریزم، تا جایی که گرد و غباری از زمین بلند شود.
ز رفتن تو به یاد آورم چو طوفانم
در آرزوی رخت از کنار برخیزد
هوش مصنوعی: وقتی که تو میروی، یاد تو مرا به یاد طوفانی میاندازد که در آرزوی دیدن تو دلم را به تپش میاندازد.
تو تا جدا شدی از من زمانه سوخت مرا
چنین بود چو گل از پیش خار برخیزد
هوش مصنوعی: زمانی که از من دور شدی، همه چیز برایم ویران شد. این حال من است وقتی که گل از میان خاری جدا میشود.
به بزم غیر از آن جا کنم، که آن بدخو
مرا به بیند و بی اختیار برخیزد
هوش مصنوعی: من به جای دیگری میروم، جایی که آن شخص بدخلق مرا ببیند و ناآگاهانه از جا بلند شود.