شمارهٔ ۲۱
اگر خاک سر کویش که بر خونم شرف دارد
صبا دارد دریغ از دیده ام حق بر طرف دارد
به ناخن می کند از رشک رویش ماه رخساره
دروغ است این که می گویند مه بر رخ کلف دارد
بقدر گریه باشد چشم را قیمت بر عاشق
بلی عزت به قدر گوهر خود هر صدف دارد
کسی سرّ نگاهش را به جز چشمش نمی داند
نظر بر هر طرف می افکند چندین طرف دارد
من اندر عشق تو طرفی نبستم ای خوش آن بیدل
که گردین و دل از کف داد ، دامانی به کف دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر خاک سر کویش که بر خونم شرف دارد
صبا دارد دریغ از دیده ام حق بر طرف دارد
هوش مصنوعی: اگر خاک سر کوی تو، که برایم از خونم ارزشمندتر است، به نسیمی خوشبو میرسد، افسوس که چشمم به حقایق نرسیده و بیخبر است.
به ناخن می کند از رشک رویش ماه رخساره
دروغ است این که می گویند مه بر رخ کلف دارد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیبایی چهره محبوب، آنقدر خیرهکننده و بینظیر است که حتی ماه هم به آن نمیرسد. همچنین، این احساس حسادت و رقابت را به تصویر میکشد که برخی ممکن است بخواهند در مورد زیبایی او دروغ بگویند یا به کماهمیتی آن اشاره کنند. در واقع، زیبایی محبوب آنقدر برجسته است که نمیتوان آن را با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد.
بقدر گریه باشد چشم را قیمت بر عاشق
بلی عزت به قدر گوهر خود هر صدف دارد
هوش مصنوعی: چشم عاشق به اندازهی گریههایش ارزش دارد؛ درست مانند اینکه هر صدف با توجه به زیبایی و ارزش گوهرش، عزت و قیمت دارد.
کسی سرّ نگاهش را به جز چشمش نمی داند
نظر بر هر طرف می افکند چندین طرف دارد
هوش مصنوعی: هیچکس جز خود چشم او نمیداند که در نگاهش چه رازی نهفته است. او به اطراف نگاه میکند و در هر نگاهش معانی و ابعاد مختلفی وجود دارد.
من اندر عشق تو طرفی نبستم ای خوش آن بیدل
که گردین و دل از کف داد ، دامانی به کف دارد
هوش مصنوعی: من در عشق تو هیچ حاشیهای نداشتم. خوش به حال کسی که بیدل شده و دلش را از دست داده است، او دامن معشوق را در اختیار دارد.