اطلاعات
وزن: مستفعلتن مستفعلتن
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
البغدادی الیزاز، و هو من اقران سری السقطی ٭ نام وی محمد بن ابراهیم است. شیخ الاسلام گفت کی وی ببغداد بود، و همه بزرگان اندکی از وی روایت کنند، علماً حدیث، چون محمد بن سلام الجمحی و خیر نساج و بوبکر کتانی ٭ ایشان.
هوش مصنوعی: البغدادی الیزاز، که از همعصران سری السقطی است، نامش محمد بن ابراهیم است. شیخ الاسلام گفت که او در بغداد زندگی میکرد و بسیاری از بزرگان کمتر از او نقل روایت کردهاند، از جمله در علم حدیث، محمد بن سلام الجمحی و خیر نساج و بوبکر کتانی.
وی صحبت کرده بود باسری سقطی ٭ و از قرینان اوست و نسبت باحسن مسوحی ٭ کند و از رفیقان بوتراب نخشبی ٭ بوده در سفر. و گویند که از فرزندان عیسی بن ابان بوده، و با بشر حافی ٭ صحبت کرده و پیش از جنید و بوحمزه خراسانی ٭ برفته در سنه تسع و ثمانین و مائتین پس بوسعید خراز ٭ از استادان جنید بوده و عالم بقرأت و طریقت او نزدیک بوده از طریقت بشر حافی.
هوش مصنوعی: او درباره شخصی به نام سر سقطی سخن گفته بود و از نزدیکان او نیز بود و نسبت به حسن مسوحی و بوتراب نخشبی که در سفرهایش با او بوده، ارتباط داشت. گفته میشود که او از نسل عیسی بن ابان به شمار میرود و با بشر حافی نیز گفتگو کرده است. او قبل از جنید و بوحمزه خراسانی در سال ۸۲ هجری قمری به محافل علمی پیوسته و در زمان بوسعید خراز، یکی از استادان جنید محسوب میشود. او به علم قرأت و طریقت جنید اشراف داشته و با طریقت بشر حافی نیز ارتباط نزدیکی داشته است.
شیخ الاسلام گفت روزی از احمد بن حنبل چیزی پرسیدند و سخن رفتی در مجلس، احمد بوی اضافت کردی روزی چیزی پرسیدند احمد گفت شیخ بوحمزه را: اجب یا صوفی! بگوی یا صوفی! شیخ الاسلام گفت، کی شیخ بوعبداللّه با کوی ٭ گفت، که محمد بن احمد آملی گفت، کی بوبکر کتانی گفت، که شیخ بوحمزهٔ بغدادی گفت: لولا الغفلة لمات الصدیقون من روح ذکر اللّه و قربه. شیخ الاسلام گفت: که از یافت تو بر اندیشم از علم خود گریزم، بر زهرهٔ خود بترسم، در غفلت آویزم. و گفت: وقت بود که کسی مراد هزل و غفلت یکساعت مشغول دارد طمع دارم که از همه جرمها آزادی یابد از بارکی برمن بود، تا طرفی بر آسایم.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام روزی از احمد بن حنبل سوالی کردند و در جلسهای صحبت افتاد. احمد به شیخ بوحمزه گفت: "ای صوفی! بگو ای صوفی!" شیخ الاسلام اشاره کرد که بوعبدالله از کسی پرسید که محمد بن احمد آملی نقل کرده، و بوبکر کتانی بیان کرده که شیخ بوحمزه بغدادی گفت: "اگر غفلت نبود، بهترینها از روح ذکر خدا و نزدیکی به او میمیرند." شیخ الاسلام گفت: "از دست یابی به این حالت در اندیشهام و از علم خود فرار کنم و از شوق خود بترسم و غفلت را برگزینم." همچنین اشاره کرد که زمانی را میشناخت که کسی به سبب شوخی و غفلت، یک ساعت را میگذراند و امیدوار بود که از تمام گناهان آزاد شود و بار سنگینی که بر دوش او بود، سبکتر شود.
فرا شیخ بوعبداللّه خفیف گفتند: کی چرا عبدالرحیم اصطخری با سگبانان بدشت میرود؟ گفت: تا ازان بار وجود، کی بروست دم زند. شیخ الاسلام گفت: که لذت و خوشی در طلب است، دریافت خوشی نیست، دریافت صدمت است، کی ترا فرو میشکند. وله:
هوش مصنوعی: شیخ بوعبداللّه خفیف فرمودند: چرا عبدالرحیم اصطخری به همراه سگبانانش به دشت میرود؟ جواب دادند: تا از آن باری که در اختیار دارد، دم بزند و بهرهمند شود. شیخ الاسلام گفت: لذت و شادی در جستجو و تلاش است، اما شادی به دستآمدنی نیست و در واقع به تو آسیب میزند و تو را میشکند.
وجدانکم فوق السرور
و فقدکم فوق الحزن
هوش مصنوعی: وجدان شما در شادی فراتر است و فقدان شما در اندوه عمیقتر از سایرین است.
حملتم جبال الحب فوقی واننی
لاعجزعن حمل القمیص واضعف
هوش مصنوعی: من مانند کوههای عشق را بر دوش میکشم، ولی نمیتوانم پیراهنی را که بر تن دارم، حمل کنم و در این کار ناتوانم.