مناجات شمارهٔ ۴۲
الهی! چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود فراباد دادم، یادکردن کسب است و فراموش نکردن زندگانی، زندگانی وراء دو گیتی است و کسب چنان که دانی.
مناجات شمارهٔ ۴۱: الهی خود کردم و خود خریدم، آتش بر خود، خود افروزانیدم، از دوستی آواز دادم دل و جان را فراناز دادم، اکنون که در غرقابم دستم گیر که گرم افتادم.مناجات شمارهٔ ۴۳: الهی چندی به کسب تو یاد تو ورزیدم، باز یک چندی بیاد خود را نازیدم، اکنون که یا د بشناختم خاموشگردیدم، چون من کیست که این مرتبت را بسزیدم، فریاد از یاد باندازهٔ دیدار بهنگام و از آشنایی به نشان و دوستی به پیغام.
اطلاعات
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی! چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود فراباد دادم، یادکردن کسب است و فراموش نکردن زندگانی، زندگانی وراء دو گیتی است و کسب چنان که دانی.
هوش مصنوعی: خدایا! چه چیزی را به یاد آورم که تو خود همه یادها هستی. من تمام تلاش خود را برای نزدیک شدن به تو انجام دادهام. به یاد آوردن تو کسبی ارزشمند است و فراموش نکردن زندگی، بسیار مهم است. زندگی فراتر از دو جهان مادی است و کسب معرفت و آگاهی، همانطور که میدانی، اهمیت دارد.