مناجات شمارهٔ ۴۳
الهی چندی به کسب تو یاد تو ورزیدم، باز یک چندی بیاد خود را نازیدم، اکنون که یا د بشناختم خاموشگردیدم، چون من کیست که این مرتبت را بسزیدم، فریاد از یاد باندازهٔ دیدار بهنگام و از آشنایی به نشان و دوستی به پیغام.
مناجات شمارهٔ ۴۲: الهی! چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود فراباد دادم، یادکردن کسب است و فراموش نکردن زندگانی، زندگانی وراء دو گیتی است و کسب چنان که دانی.مناجات شمارهٔ ۴۴: الهی کار آن کس کند که تواند، عطا آن کس بخشد که دارد، پس بنده چه تواند و چه دارد ؟
اطلاعات
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی چندی به کسب تو یاد تو ورزیدم، باز یک چندی بیاد خود را نازیدم، اکنون که یا د بشناختم خاموشگردیدم، چون من کیست که این مرتبت را بسزیدم، فریاد از یاد باندازهٔ دیدار بهنگام و از آشنایی به نشان و دوستی به پیغام.
هوش مصنوعی: مدتی به یاد تو مشغول بودم، سپس مدتی هم به خودم مغرور شدم. حالا که یاد تو را شناختم، دیگر سکوت اختیار کردهام. آیا من کیستم که لیاقت چنین مقام و جایگاهی را داشته باشم؟ فریاد از این که یاد تو به اندازه دیدار در لحظه و از آشنایی به واسطه نشانه و دوستی به شکل پیام است.