بخش ۱۹
لیکن روح اجساد و هیات فؤاد افراز جانست اگر خاموش باشد دلش چاک کند و از غیر خودش پاک کند و اگر بخروشید ویرا زیروزبر کند و از قصه وی کوی و شهر را خبر کند هم آتش است و هم آب هم ظلمتست هم آفتاب
بخش ۱۸: عشق آتش سوزان است و بحر بیکرانست همه جانست هم جانرا جانان قصه بی پایانست و درد بی دریافت عقل در ادراک وی حیرانست و دل دریافت وی ناتوان نهان کننده عیان است و عیان کننده نهان و روح روحست و فتوح فتوحبخش ۲۰: عشق درد نیست لیکن بدرد آرد چنانکه علت حیاتست مسبب مماتست هر چند مایه راحت است پیرایه آفت است محبت محب را سوزد مجنون عشق هم طالب سوزد هم مطلوب
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لیکن روح اجساد و هیات فؤاد افراز جانست اگر خاموش باشد دلش چاک کند و از غیر خودش پاک کند و اگر بخروشید ویرا زیروزبر کند و از قصه وی کوی و شهر را خبر کند هم آتش است و هم آب هم ظلمتست هم آفتاب
هوش مصنوعی: اما روح اجساد و ماهیت قلب، جوهر جان است. اگر این روح خاموش شود، دل دچار درد و رنج میشود و از هر چیز غیر از خود خالی میگردد. اما اگر این روح به جوش و خروش بیفتد، میتواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد و داستان خود را به کوچه و بازار بگوید. این روح هم مانند آتش است و هم آب، هم تاریکی و هم نور.