بخش ۱۵
انس تسکین نیران جلال است و تمکین عاشق در میدان جمال نشان انس آنستکه از خلق دور بود و از خود در نفرت شود و از کل اوصاف خلقیت در ظل حمایت گریزد که انس معانی عظیم است و در آنجا از ایمنی بیم است نصیب خویش بجوید و بترک خویش بگو ید تا صفات صمدیت یابد و ذات احدیت
جز روی تو زلفین ترا مجلس نیست
کس جز تو در اینجهان ترا مونس نیست
بخش ۱۴: پس از این مقام قربت است قرب بهمت است ونه قرب بمسافت از بهر آنکه مسافت علتست و علت نشان شرکت هر که در این مقام قربت برشود باید که از خلق غریب تر شود چون اغیار بگذاشتی مسافت از میان برداشتی بعد و قرب بگذاشتی چون از خود برمیدی از قرب بتقرب رسیدی چون بدیده کمال از قرب بدیدی دیدی آنچه دیدی بعد از این اشارت حلال نباشد و عبارترا مجال نه بیان را بر این راه نه و زبان از این آگاه نهبخش ۱۶: انبساط نکوئی پوشیدن است و خود را سزای قرب نادیدن هیچکس را بجای خود انبساط نیست با لباس خلقیت گردانس نگردی پروانه شربت وصل ننوشد تا لباس حرقت نپوشد مرد که در جست باشد باید که درست باشد عاشق بیباک باشد گرچه بیم هلاک باشد جمال به کابین گران بود جانرا چکند در سر جانان نشود علت خلقت هم براه دیده درآید دیده بشریت همیگوید و برابر صفات احدیت همی پوید حقیقت که دیده خلقیت گوید در انتظار خبر محب است که چنان رسد که در تن جان رسد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
انس تسکین نیران جلال است و تمکین عاشق در میدان جمال نشان انس آنستکه از خلق دور بود و از خود در نفرت شود و از کل اوصاف خلقیت در ظل حمایت گریزد که انس معانی عظیم است و در آنجا از ایمنی بیم است نصیب خویش بجوید و بترک خویش بگو ید تا صفات صمدیت یابد و ذات احدیت
هوش مصنوعی: انس، آرامش و صفای بینظیری است که دل عاشق را در میدان زیبایی میفریفت. این حالت نشاندهندهی پیوندی عمیق است که فرد از دیگران دور میشود و به خود نیز بیاعتنا میگردد. او از تمامی خصوصیات انسانی در سایهی حفاظت دوری میکند تا به معانی بزرگ دست یابد و در این مسیر به دنبال ایمنی و آرامش حقیقی است. در اینجا باید از صفات محدود خود فاصله بگیرد تا به صفات الوهیت و ذات یکتایی برسد.
جز روی تو زلفین ترا مجلس نیست
کس جز تو در اینجهان ترا مونس نیست
هوش مصنوعی: جز چهره تو، هیچ کس در این محفل نیست و هیچ یک از موجودات در این دنیا نمیتوانند هم نشین تو باشند.