گنجور

بخش ۲۸ - فصل سوم: در مشاهدت

بدان که خلعتی که حق تعالی خواص خود را در پوشد مشاهدت است و نشان او حضور است که آدمی به ظاهر و باطن حاضر شود.چون به ظاهر حاضر بود مشاهد غیب شود از اسرار عزت و از دولت نظر حق تعالی بهره یابد، «او القی السمع و هو شهید.»

نشان مشاهدت دل حاضر است. خلعتی است که حق تعالی بندگان را فرماید که پیوسته بر درگاه حاضر باشند به جمعیت و حضور وقت و از اشتغال فارغ. پس از فراغت و حضور وقت دیده و دل او را گشاده گرداند. مطالعت بدایع ربوبیت و ادراک اسرار عزت کنند تا همیشه هر چه در غیب رود می‌بینند. هرگز غایب نشود و در حجاب و تفرقه نیفتد.

ابوعمرو مکی‑رحمة اللّه علیه‑چنین گوید که مشاهدت زیادت یقین است که با کشف حضور جمع بصیرت دل برو محیط گردد. آنچه حاصل آید مشاهدت است واین خلعت به کسی دهند که حاضر شود.
ذوالنون‑رحمة اللّه علیه‑گفت در هیچ چیز ننگرستم که در آن هیچ چیز دیدم، الا مقصود و معبود خود را.

قوت حضور کسی را بود که قرب حق تعالی در همه احوال می‌بیند و می‌داند که نزدیک است به همهٔ جهانیان به علم، و نزدیک است به خواص به نظر. پسدر آن قرب شرم دارد که به کاری مشغول گردد یا با دیگری انس طلبد، بل که از همه اعراض کند و ترک اشغال بگوید، به مدد یقین بر بساط قرب حاضر شود، از بحر مشاهدت یک قطره به وی دهند تا عطش طلب خود را تسکینی دهد.

بزرگان گفته‌اند ‌مشاهدت حضور است بر بساط قرب، و مدد حقیقت است و یقین، وترک اشغال است در راه طلب حق تعالی، و وقوفبر حقایق دین.

و اصحاب مشاهدت سه نوع است: اول و صدر و کمال.

بعضی در اول ابتداءمشاهدت دارند. چنانکهابوبکر واسطی‑رحمة اللّه علیه‑گفت بدایت مشاهدت نگرستن است به چیزها به چشم عبرت و مطالعهٔ اسرار غیب است به دیدهٔ فکرت و این خلعت و مرتبت مریدان است و حالت اول است از مشاهدت.

و بعضی که در صدر مشاهدت‌اند چنان باشند کهابوسعید خراز‑رحمة اللّه علیه‑گفت که جملهٔ خلایق در قبضهٔ قدرت خداوند عالم‌اند‑جل و جلاله و عظم شأنه‑. چون مرد غریق مشاهدت شود حضور میان او و حق شاهد گردد. درو هم و سر او جز حق نماند. اغیار باطل شود و حق حاصل گردد، و این قدم‌گاه موحدان است.

و بعضی در مشاهده به کمال رسیده‌اند، چنانکهبوعمرومکی‑قدس اللّه روحه‑گفته است که مشاهده عهد دل است با حق تعالی که با هیچ ننگرد، الا که حق را در آن چیز بیند. از آنکه در آنچیز نظر آن کس ورای حق بود، از وی هیچ نطلبد جز نظر وی، و این کس در حضور و غیبت یکسان بود. اگر در خود نگرد، و اگر در دیگری نگرد جز جمال ربوبیت نبیند.

و این حالت مرفوعان و مقبولان است، و این کمال مشاهدت است که حرکت و سکون او همه حق بود. ویرا خود غیبت نماند موجودات آیینهٔ وی گردد. جمال حق در آن آیینه کشف شود. آن کشف سبب حیات او گردد. چنانکه بایزید‑قدس اللّه روحه العزیز‑گفت که اگر حق تعالی یک نفس مدد مشاهدت خود از ما بازگیرد دمار از جان ما برآرد.

و این دولت مشاهدتاصحاب صفهرا موافقت کند که پیوسته جمع باشند در وقت خود از اغیار فارغ.

بدین قدر سخن در مشاهدت اقتصار کردیم که مشاهده خود در عبارت نیامد و تاکسی در محبت صادق نشود ذوق مشاهده معلوم او نگردد که مشاهده را به محبت توان یافت و قدر او بدان توان دانست. و بعد ازین سخن در محبت گوییم.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که خلعتی که حق تعالی خواص خود را در پوشد مشاهدت است و نشان او حضور است که آدمی به ظاهر و باطن حاضر شود.چون به ظاهر حاضر بود مشاهد غیب شود از اسرار عزت و از دولت نظر حق تعالی بهره یابد، «او القی السمع و هو شهید.»
هوش مصنوعی: بدان که نشانه‌های خداوند ویژه‌های خود را به نوعی پوشانده است که با مشاهده آنها، آدمی می‌تواند به حقیقت نزدیک شود. وقتی انسان در ظاهر حضور داشته باشد، می‌تواند به باطن و اسرار عزت دست یابد و از نظر لطف خداوند بهره‌مند شود. این بدین معناست که خداوند شنونده است و در همه حال حاضر و ناظر است.
نشان مشاهدت دل حاضر است. خلعتی است که حق تعالی بندگان را فرماید که پیوسته بر درگاه حاضر باشند به جمعیت و حضور وقت و از اشتغال فارغ. پس از فراغت و حضور وقت دیده و دل او را گشاده گرداند. مطالعت بدایع ربوبیت و ادراک اسرار عزت کنند تا همیشه هر چه در غیب رود می‌بینند. هرگز غایب نشود و در حجاب و تفرقه نیفتد.
هوش مصنوعی: نشان مشاهده دل در حالتی است که انسان همیشه در پیشگاه خداوند حاضر باشد و از مشغولیت‌ها آزاد شود. وقتی که انسان از این مشغولیت‌ها رها می‌شود و در حضور خداوند قرار می‌گیرد، چشم و دل او باز می‌شود و می‌تواند wonders ربوبیت را مشاهده کند و اسرار عظمت الهی را درک کند. به این ترتیب، او همیشه می‌تواند آنچه در عالم غیب می‌گذرد را ببیند و هرگز از آن دور نمی‌شود و در حالت فاصله و جدایی قرار نمی‌گیرد.
قوت حضور کسی را بود که قرب حق تعالی در همه احوال می‌بیند و می‌داند که نزدیک است به همهٔ جهانیان به علم، و نزدیک است به خواص به نظر. پسدر آن قرب شرم دارد که به کاری مشغول گردد یا با دیگری انس طلبد، بل که از همه اعراض کند و ترک اشغال بگوید، به مدد یقین بر بساط قرب حاضر شود، از بحر مشاهدت یک قطره به وی دهند تا عطش طلب خود را تسکینی دهد.
هوش مصنوعی: کسی که همواره حضور خداوند را درک می‌کند، در هر شرایطی به او نزدیک است و می‌داند که خداوند به همه انسان‌ها از نظر علم و به برخی از افراد نزدیک‌تر است. بنابراین، چنین شخصی در این نزدیکی احساس شرم می‌کند که وقت خود را مشغول کارهای دیگر کند یا با دیگران هم‌نشینی داشته باشد. او ترجیح می‌دهد از همه چیز کناره‌گیری کند و به دنبال کسب شناخت حقیقی از خداوند باشد. با یقین و اعتماد به این نزدیکی، سعی می‌کند لحظاتی را در درک و تجربه الهی بگذراند و حتی اگر فقط قطره‌ای از این درک را به او عطا کنند، می‌تواند عطش روحی خود را آرام کند.
بزرگان گفته‌اند ‌مشاهدت حضور است بر بساط قرب، و مدد حقیقت است و یقین، وترک اشغال است در راه طلب حق تعالی، و وقوفبر حقایق دین.
هوش مصنوعی: بزرگان معتقدند که مشاهده واقعی، نشانه‌ای از نزدیکی به خداوند است و نوعی یاری از حقیقت و یقین به شمار می‌آید. همچنین، این حضور نیاز به ترک مشغولیت‌ها در مسیر طلب خداوند را دارد و به فهم عمیق‌تر از حقایق دین کمک می‌کند.
و اصحاب مشاهدت سه نوع است: اول و صدر و کمال.
هوش مصنوعی: اصحاب مشاهدت به سه دسته تقسیم می‌شوند: نوع اول، نوع دوم و نوع سوم.
بعضی در اول ابتداءمشاهدت دارند. چنانکهابوبکر واسطی‑رحمة اللّه علیه‑گفت بدایت مشاهدت نگرستن است به چیزها به چشم عبرت و مطالعهٔ اسرار غیب است به دیدهٔ فکرت و این خلعت و مرتبت مریدان است و حالت اول است از مشاهدت.
هوش مصنوعی: برخی از افراد در آغاز راه مشاهده می‌کنند. مانند بوبکر واسطی که می‌گوید: آغاز مشاهده، نگریستن به چیزها با دیدی عبرتی و مطالعه اسرار غیبی با نگاهی تفکری است. این وضعیت خاص و مقام مریدان است و حالت ابتدایی از مشاهده به حساب می‌آید.
و بعضی که در صدر مشاهدت‌اند چنان باشند کهابوسعید خراز‑رحمة اللّه علیه‑گفت که جملهٔ خلایق در قبضهٔ قدرت خداوند عالم‌اند‑جل و جلاله و عظم شأنه‑. چون مرد غریق مشاهدت شود حضور میان او و حق شاهد گردد. درو هم و سر او جز حق نماند. اغیار باطل شود و حق حاصل گردد، و این قدم‌گاه موحدان است.
هوش مصنوعی: برخی از افرادی که در مرحلهٔ خاصی از مشاهده قرار دارند، به بیان ابو سعید خراز، اینگونه‌اند که تمام مخلوقات در دست قدرت خداوند عالم هستند. زمانی که فرد در این حالت قرار می‌گیرد و به مشاهدهٔ حقیقت می‌پردازد، هیچ چیزی جز حق را نمی‌بیند و تنها حقیقت را تجربه می‌کند. در این حالت، همهٔ آنچه غیر حق است، از میان می‌رود و تنها حق باقی می‌ماند. اینجا نقطه‌ای است که پیروان خالص خداوند به آن می‌رسند.
و بعضی در مشاهده به کمال رسیده‌اند، چنانکهبوعمرومکی‑قدس اللّه روحه‑گفته است که مشاهده عهد دل است با حق تعالی که با هیچ ننگرد، الا که حق را در آن چیز بیند. از آنکه در آنچیز نظر آن کس ورای حق بود، از وی هیچ نطلبد جز نظر وی، و این کس در حضور و غیبت یکسان بود. اگر در خود نگرد، و اگر در دیگری نگرد جز جمال ربوبیت نبیند.
هوش مصنوعی: برخی از افراد به مرتبه‌ای از مشاهده و درک عالی دست یافته‌اند، به گونه‌ای که مانند بوعمرومکی گفته‌اند این نوع مشاهده، پیمانی دل‌نهادن با خداوند است که در آن هیچ چیز جز حق را نمی‌بینند. هرگاه به چیزی نگاه کنند، تنها جلوه حق را در آن می‌یابند و اگر دیدگاه آن فرد از حق فراتر برود، هیچ چیزی غیر از نظر خداوند را طلب نمی‌کند. این فرد در حالات حضور و غیبت، تفاوتی نمی‌بیند و چه به خود نظر کند و چه به دیگران، فقط زیبایی خدایی را می‌بیند.
و این حالت مرفوعان و مقبولان است، و این کمال مشاهدت است که حرکت و سکون او همه حق بود. ویرا خود غیبت نماند موجودات آیینهٔ وی گردد. جمال حق در آن آیینه کشف شود. آن کشف سبب حیات او گردد. چنانکه بایزید‑قدس اللّه روحه العزیز‑گفت که اگر حق تعالی یک نفس مدد مشاهدت خود از ما بازگیرد دمار از جان ما برآرد.
هوش مصنوعی: این وضعیت مرفوعان و مقبولان نشان‌دهنده کمال مشاهده است که در آن حرکت و سکون همگان نشان‌دهنده حقیقت است. در چنین حالتی، غیبت وجودات از او نمی‌تواند بپاید و آن‌ها به مانند آینه‌ای از او ظاهر می‌شوند. زیبایی حق در این آینه نمایان می‌شود و این نمایان شدن، علت حیات او می‌گردد. همان‌طور که بایزید می‌گوید اگر خداوند حتی برای یک لحظه هم کمک مشاهدت خود را از ما بگیرد، جان ما به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
و این دولت مشاهدتاصحاب صفهرا موافقت کند که پیوسته جمع باشند در وقت خود از اغیار فارغ.
هوش مصنوعی: این دولت توافق کرده است که افرادی که در صفه زندگی می‌کنند، در زمان خاصی همیشه در کنار هم باشند و از دیگران دور باشند.
بدین قدر سخن در مشاهدت اقتصار کردیم که مشاهده خود در عبارت نیامد و تاکسی در محبت صادق نشود ذوق مشاهده معلوم او نگردد که مشاهده را به محبت توان یافت و قدر او بدان توان دانست. و بعد ازین سخن در محبت گوییم.
هوش مصنوعی: ما تا اینجا درباره مشاهده صحبت کردیم و اشاره کردیم که مشاهده خود به طور مستقیم بیان نشده است. تا زمانی که در محبت واقعی قرار نگیریم، احساس و درک مشاهده برای ما روشن نمی‌شود. تنها از طریق محبت می‌توان دسترسی به عمق مشاهده پیدا کرد و ارزش آن را شناخت. اکنون می‌خواهیم درباره محبت صحبت کنیم.