گنجور

بخش ۱۸ - فصل چهارم: در اخلاق ایشان

بدان که متصوفه پیوسته بر مکاره صبور باشند و اظهار جزع نکنند و آن صبر است، و صبر از کمال ایمان باشد.

در خبر است که رسول گفت سر ایمان صبر است بر مکاره روزگار.

دیگر آنکهترک مکافات سپردن و اگر بدی برایشان رسد مقابله به نیکویی کنند. و این اصلی بزرگ است که رسول مکافات بدی منع کرده است.

یکی از صحابه روایت کند که رسول را گفتم چون به کسی رسم وی مراعاتو تلطف نکند و هیچ احسان بجای نیارد، اگر او به من رسد، همان کنم؟ گفت نی که بدی را مکافات شرط نیست.

دیگر آنکه پیوسته مخالف آرزوی خود باشند و هر چه پیش آید از راحت و مراد به دیگری ایثار کنند. و چون ایثار کنند دیگر بدان رجوع نکنند کهرسول فرموده است: «العاید فی هبته کالکلب یعود فی قیئه.»

نافعروایت کند کهعبداللّه بن عمر‑رضی اللّه عنهما‑را وقتی بیماری پدید آمد.چون صحت یافت نان وماهی آرزو خواست. در بازار بسیار طلب کردند. چون بیافتند به یک درم ونیم بخریدند و بریان کردند و بر روی نان نهادند و به نزدیک وی بردند. خواست که دست بدان کند سایلی به در حجره آمد. عبداللّه بن عمر غلام را گفت این نان و ماهی را بدان سائل ده. غلام ای خواجه چند روز بود که در بند این ماهی بودی و نمی‌یافتی. اکنون که یافتیم بدو چرامی‌دهی، بگذار تا بهای این بدو دهم و تو این بکار بری.عبداللّه بن عمر‑رضی اللّه عنه‑غلام را زجر کرد و گفت بردار و بدو ده! غلامنان برداشت و پیش سائل برد و ماجرای حال باوی بگفت و گفت بهای این از من بستان تا خواجهٔ من به آرزوی خود رسد.غلام بهای این به سایل داد و آن را پیش خواجه آورد. گفت این چیست؟ گفت بهای این به سایل دادم تا تو این به کاربری.عبداللّهمتغیر شد. گفتبردار و بده که من از رسول شنیدم که هر که چیزی از آرزوی خود خلاف کند و بر دیگری ایثار کند حق تعالی وی را بیامرزد.

دیگر آنکه چون حقی در میان افتد با یکدیگر مداهنت نکنند و مصلحت وحق باز نگیرند که مداهنت در طریقت خطایی بزرگ است.

در اخبار آمده است کهایوب‑‑به خداوند خویش نالید از رنج خود. گفت خداوندا چه گناه کردم که چندین بار بلا برمن نهادی!بدو وحی آمد که روزی پیشفرعونبودی. ویدو سخن گفت،تو می‌دانستی که آن آن باطل است مداهنت کردی و جواب او باز ندادی.

دیگر آنکهپیوسته به خدمت مشغول باشند و هیچ اصل در طریقت نیکوتر از خدمت کردن نیست.هر کس که بدان رغبت نماید مقبول طریقت باشد. تاکسی نصیب و نهاد و رسم و هوای خود را از پیش برنگیرد و به ترک اسم و رعونت نگوید کمر خدمت بر میان نتواند بست که خدمت را عشق و صدق و حرمت و امانت و تسلیم و یقین و ورع و دیانت و صبر بر مکاره و ایثار مراد و ترک جزع و قطع حرص و قمع هوا و سکون غضب و کوتاهی امل و رفع تمیز و دفع تکلف و اعتقاد کامل «باید» و یک طرف از قاعدهٔ خدمت مختل شود.

و این اوصافبه تکلف در نهاد کسی حاصل نیاید مگر که ذوق حقیقت و شهود طریقت کسی را که در پذیرد و معلم و مؤدب او گردد، و عنان از دست هوای او بستاند، به واسطهٔ پیری مشفق، دقیق نظر، چون پرورش یابد این خصال پسندیده در نهاد او پدید آید. از همهٔ نیکوییهارغبتنمودن گیرددر خدمت، و مردم هیچ کار را آن برخورداری نیابند که از خدمت متصوفه.

و محلی و منزلتی که خادمان را بود به حضرت حق‑سبحانه و تعالی‑در عدد نیاید و بسیار فضیلت است ایشان را. اما بر یک حدیث شامل اختصار کنیم.

روایتکند انس بن مالک‑رضی اللّه عنه‑که رسول گفت که خادم در امان حق تعالی است مادام تا لباس خدمت پوشیده است و خادم را در خدمت ثواب روزه‌دار و شب خیز و غازی و حاجی بدهند. روز قیامت جای او زیر درخت طوبی باشد، و با خادم حساب نکنند. بههیچ ذلت وی را عذاب نکنند و یک خادم را در میان خلق چندان شفاعت دهند که به عدد ربیعه و مصر برآید.

انس‑رضی اللّه عنه‑گفت من گفتم یا رسول اللّه! چندینفضل در حق خادمان بر شمردی، اگر خادمی فاجر باشد احوال او چگونه باشد؟

گفت یا انس خادم بد مقید بر درگاه خداوندتعالی دوست‌تر از عالم مجتهد محتسب است، و این بزرگ تشریفی است اهل خدمت را. چونبنده را حق تعالی این توفیق نشان سعادت او باشد.

و متصوفه در خدمت راغب باشند، از آنکه شریعت و طریقت باشد و ایشان را امثال این اخلاق بسیار است که جمله مقبول شرع و پسندیدهٔ عقل آید. واگر آن جمله یاد کنیم، کتاب دراز شود.

اما از مجموعهٔ اخلاق ایشان حدیثی یاد کنیم. رسول در حدیثی بیان فرموده است اخلاق نیکو و ثمرهٔ آن، و گفته است که فرخکسی که

‑متواضع باشد بی‌نقصان،

‑و خوار کنندهٔ نفس باشد بی‌حقارت،

‑و مالی که دارد خرج کند نه در معصیت،

‑و طریق حرمت سپرد با عالمان،

‑پاکیزه ظاهر و شایسته باطن باشد،

‑و شر خویش از مردم باز دارد،

‑و فرخ کسی که عامل عمل خود باشد،

و در مال زیادتی نطلبد، و آنچه دادهٔ حق باشد در رضای او خرج کند، و زبان خود را از آنچه او را به کار نیست و نه ضرورتی است نگاه دارد.

این حدیث مستجمع اخلاق است، و در اصل تصوف این جمله جمع باشد،از آنکه فایدهٔ این بدانسته‌اند و ذوق یافته و قدر شناخته. لاجرم همیشه متابعت سنت، و موافق شریعت و مقبول فضل ربوبیت باشند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که متصوفه پیوسته بر مکاره صبور باشند و اظهار جزع نکنند و آن صبر است، و صبر از کمال ایمان باشد.
هوش مصنوعی: بدان که صوفیان همیشه بر مشکلات صبر دارند و نمی‌گویند که چه ناراحتی می‌کشند. این صبر یک نوع صبوری است که جزء کمال ایمان به حساب می‌آید.
در خبر است که رسول گفت سر ایمان صبر است بر مکاره روزگار.
هوش مصنوعی: در اخبار آمده است که پیامبر فرمود: ریشه ایمان، صبر بر دشواری‌های زندگی است.
دیگر آنکهترک مکافات سپردن و اگر بدی برایشان رسد مقابله به نیکویی کنند. و این اصلی بزرگ است که رسول مکافات بدی منع کرده است.
هوش مصنوعی: یکی دیگر از نکات این است که باید از تلافی بدی‌ها خودداری کرد و در برابر نیکی پاسخ داد. این یک اصل مهم است که پیامبر همواره مردم را به عدم تلافی بدی‌ها تشویق کرده است.
یکی از صحابه روایت کند که رسول را گفتم چون به کسی رسم وی مراعاتو تلطف نکند و هیچ احسان بجای نیارد، اگر او به من رسد، همان کنم؟ گفت نی که بدی را مکافات شرط نیست.
هوش مصنوعی: یکی از یاران پیامبر روایت کرده که به او گفتم: اگر کسی که به او می‌روم، به من احترام نگذارد و هیچ کار نیکی انجام ندهد، آیا من هم باید به او همین‌طور رفتار کنم؟ او پاسخ داد که نه، چون بدی را با بدی پاسخ دادن لازم نیست.
دیگر آنکه پیوسته مخالف آرزوی خود باشند و هر چه پیش آید از راحت و مراد به دیگری ایثار کنند. و چون ایثار کنند دیگر بدان رجوع نکنند کهرسول فرموده است: «العاید فی هبته کالکلب یعود فی قیئه.»
هوش مصنوعی: افرادی که همیشه آرزوهای خود را نادیده می‌گیرند و هر چیزی که به راحتی و خواسته‌هایشان مرتبط است را به دیگران می‌دهند، باید بدانند که وقتی ایثار می‌کنند، نباید دوباره به آن موضوع برگردند. چرا که پیامبر گفته است: «کسی که به چیزی که بخشیده، برگردد، مانند سگی است که به قی خود برمی‌گردد.»
دیگر آنکه چون حقی در میان افتد با یکدیگر مداهنت نکنند و مصلحت وحق باز نگیرند که مداهنت در طریقت خطایی بزرگ است.
هوش مصنوعی: اگر حقی در میان باشد، نباید از آن چشم‌پوشی کنند و باید به مصلحت و حق احترام بگذارند، زیرا از این که در مسیر حق و حقیقت دچار سستی و مداراجویی شوند، باید پرهیز کنند. این گونه رفتار در مسیر اخلاقی و معنوی، اشتباهی بزرگ به شمار می‌رود.
در اخبار آمده است کهایوب‑‑به خداوند خویش نالید از رنج خود. گفت خداوندا چه گناه کردم که چندین بار بلا برمن نهادی!بدو وحی آمد که روزی پیشفرعونبودی. ویدو سخن گفت،تو می‌دانستی که آن آن باطل است مداهنت کردی و جواب او باز ندادی.
هوش مصنوعی: در اخبار آمده که یک فرد به خداوند شکایت کرد و از رنج‌هایی که متحمل شده بود، ناله کرد. او از خدا خواست که به او بگوید چه گناهی مرتکب شده که این همه بلا به او نازل شده است. سپس وحی به او رسید که روزی در نزد فرعون بوده و با او سخن گفته است. او می‌دانست که سخنان فرعون باطل است، اما از او مداهنه کرده و پاسخی نداده است.
دیگر آنکهپیوسته به خدمت مشغول باشند و هیچ اصل در طریقت نیکوتر از خدمت کردن نیست.هر کس که بدان رغبت نماید مقبول طریقت باشد. تاکسی نصیب و نهاد و رسم و هوای خود را از پیش برنگیرد و به ترک اسم و رعونت نگوید کمر خدمت بر میان نتواند بست که خدمت را عشق و صدق و حرمت و امانت و تسلیم و یقین و ورع و دیانت و صبر بر مکاره و ایثار مراد و ترک جزع و قطع حرص و قمع هوا و سکون غضب و کوتاهی امل و رفع تمیز و دفع تکلف و اعتقاد کامل «باید» و یک طرف از قاعدهٔ خدمت مختل شود.
هوش مصنوعی: انسان باید همواره در خدمت دیگران باشد و هیچ اصولی در مسیر معنوی بهتر از خدمت کردن نیست. هر کس که به این کار تمایل داشته باشد، در این راه قابل قبول است. اگر کسی نخواهد که از سرشت و ویژگی‌های خود دست بکشد و فقط به ظواهر و تکلف بپردازد، نمی‌تواند به درستی به خدمت مشغول شود. خدمت به عشق، صدق، احترام، امانت، تسلیم، یقین، ورع، دیانت، صبر در برابر مشکلات، ایثار، ترک زود رنجی، کنترل حرص و تمایلات، فرو نشاندن خشم، کوتاه کردن آرزوها، پرهیز از خودخواهی و داشتن اعتقاد کامل نیاز دارد و اگر یکی از این اصول مختل شود، مسیر خدمت دچار نقص خواهد شد.
و این اوصافبه تکلف در نهاد کسی حاصل نیاید مگر که ذوق حقیقت و شهود طریقت کسی را که در پذیرد و معلم و مؤدب او گردد، و عنان از دست هوای او بستاند، به واسطهٔ پیری مشفق، دقیق نظر، چون پرورش یابد این خصال پسندیده در نهاد او پدید آید. از همهٔ نیکوییهارغبتنمودن گیرددر خدمت، و مردم هیچ کار را آن برخورداری نیابند که از خدمت متصوفه.
هوش مصنوعی: این ویژگی‌ها در هیچ‌کس به‌وجود نمی‌آید مگر اینکه عشق به حقیقت و درک روش‌های معنوی او را در پذیرش این آموزه‌ها یاری کند و معلم و راهنمایی دلسوز داشته باشد که با دقت به او نظر کند. وقتی این صفات خوب در او پرورش یابد، او به خدمت دیگران تمایل پیدا می‌کند و هیچ‌کس به‌اندازه صوفیان از خدمت به مردم لذت نمی‌برد.
و محلی و منزلتی که خادمان را بود به حضرت حق‑سبحانه و تعالی‑در عدد نیاید و بسیار فضیلت است ایشان را. اما بر یک حدیث شامل اختصار کنیم.
هوش مصنوعی: جایگاه و مقام خادمان در پیشگاه خداوند، قابل شمارش نیست و آنها دارای فضیلت‌های فراوانی هستند. اما ما به یک حدیث کوتاه در این زمینه اشاره می‌کنیم.
روایتکند انس بن مالک‑رضی اللّه عنه‑که رسول گفت که خادم در امان حق تعالی است مادام تا لباس خدمت پوشیده است و خادم را در خدمت ثواب روزه‌دار و شب خیز و غازی و حاجی بدهند. روز قیامت جای او زیر درخت طوبی باشد، و با خادم حساب نکنند. بههیچ ذلت وی را عذاب نکنند و یک خادم را در میان خلق چندان شفاعت دهند که به عدد ربیعه و مصر برآید.
هوش مصنوعی: انس بن مالک رضی‌الله‌عنه نقل می‌کند که رسول خدا فرمودند: خادم تا زمانی که لباس خدمت بر تن دارد در امان خداوند است و در عوض خدمتش پاداش روزه‌داران، شب‌زنده‌داران، جهادگران و حاجیان به او داده می‌شود. در روز قیامت، مکان او زیر درخت طوبی خواهد بود و به حساب او رسیدگی نخواهد شد. او هیچ‌گاه مورد عذاب و ذلت قرار نخواهد گرفت و شفاعت خادمان به اندازه‌ای خواهد بود که تعداد آنها برابر با قبیله ربیعه و مردم مصر شود.
انس‑رضی اللّه عنه‑گفت من گفتم یا رسول اللّه! چندینفضل در حق خادمان بر شمردی، اگر خادمی فاجر باشد احوال او چگونه باشد؟
هوش مصنوعی: انس، یکی از صحابه پیامبر، گفت که از رسول‌الله سؤال کرد: «ای رسول خدا! تو ویژگی‌های فراوانی را برای خادمان بیان کردی، اگر خادم فاجری باشد، وضعیت او چگونه خواهد بود؟»
گفت یا انس خادم بد مقید بر درگاه خداوندتعالی دوست‌تر از عالم مجتهد محتسب است، و این بزرگ تشریفی است اهل خدمت را. چونبنده را حق تعالی این توفیق نشان سعادت او باشد.
هوش مصنوعی: انس خادم که به خدمت خداوند مشغول است، از علما و مجتهدین بزرگ‌تر و معتبرتر است. این نشان از احترامی است که برای اهل خدمت در نظر گرفته شده و نشان‌دهنده سعادت بنده‌ای است که به خدمتگزاری توفیق یافته است.
و متصوفه در خدمت راغب باشند، از آنکه شریعت و طریقت باشد و ایشان را امثال این اخلاق بسیار است که جمله مقبول شرع و پسندیدهٔ عقل آید. واگر آن جمله یاد کنیم، کتاب دراز شود.
هوش مصنوعی: تصوف به دنبال خدمت به انسان‌ها است و به ارتباط بین شریعت و طریقت توجه دارد. آنها نمونه‌های زیادی از ارزش‌های اخلاقی دارند که هم از نظر شرع و هم از دید عقل مورد قبول هستند. اگر بخواهیم تمام این نکات را ذکر کنیم، متن بسیار طولانی خواهد شد.
اما از مجموعهٔ اخلاق ایشان حدیثی یاد کنیم. رسول در حدیثی بیان فرموده است اخلاق نیکو و ثمرهٔ آن، و گفته است که فرخکسی که
هوش مصنوعی: در اینجا به یکی از ابعاد اخلاقی ایشان اشاره می‌شود. رسول در یک روایت به خوبی‌های اخلاق و نتیجه‌های مثبتی که از آنها به دست می‌آید، اشاره کرده و گفته است که خوشبخت کسی است که...
‑متواضع باشد بی‌نقصان،
هوش مصنوعی: باید با تواضع و فروتنی زندگی کنیم، بدون اینکه نقصی در خود احساس کنیم.
‑و خوار کنندهٔ نفس باشد بی‌حقارت،
هوش مصنوعی: و موجب سرافکندگی و خفت نفس می‌شود، اما بدون اینکه به انسان حقی بدهد.
‑و مالی که دارد خرج کند نه در معصیت،
هوش مصنوعی: و باید از مالی که دارد به نحو صحیح و در کارهای نیک استفاده کند، نه در گناهان.
‑و طریق حرمت سپرد با عالمان،
هوش مصنوعی: و روش احترام گذاشتن به دانشمندان،
‑پاکیزه ظاهر و شایسته باطن باشد،
هوش مصنوعی: ظاهرش باید زیبا و آراسته باشد و باطنش نیز شایسته و با ارزش.
‑و شر خویش از مردم باز دارد،
هوش مصنوعی: و از بدی‌های خود از مردم دوری کند،
‑و فرخ کسی که عامل عمل خود باشد،
هوش مصنوعی: فرخ فردی است که مسئول اعمال خود است.
و در مال زیادتی نطلبد، و آنچه دادهٔ حق باشد در رضای او خرج کند، و زبان خود را از آنچه او را به کار نیست و نه ضرورتی است نگاه دارد.
هوش مصنوعی: از مال و ثروت زیاد درخواست نکند و هر آنچه را که حق اوست در راه خشنودی خدا هزینه کند، و زبان خود را از گفتارهایی که به او مربوط نیست و ضرورت ندارد نگه دارد.
این حدیث مستجمع اخلاق است، و در اصل تصوف این جمله جمع باشد،از آنکه فایدهٔ این بدانسته‌اند و ذوق یافته و قدر شناخته. لاجرم همیشه متابعت سنت، و موافق شریعت و مقبول فضل ربوبیت باشند.
هوش مصنوعی: این حدیث شامل نکات اخلاقی بسیار مهمی است و در آموزه‌های تصوف نیز به خوبی جمع‌بندی شده است. افرادی که به این مطالب پی برده و از آن لذت می‌برند و ارزش آن را درک کرده‌اند، همواره به پیروی از سنت‌ها، تطابق با شریعت و بهره‌مندی از فضل خداوند توجه دارند.