بدان که متصوفه را الفاظ است و دقیقهها در سخن و خردهها در احوال که هر غافلی بدان واقف نشود، و آن از کتاب و سنت بیرون نیست.
هر چه موافق شرع نباشد هر کس که آن کند مخطی بود و کسی که موافق بود حق تعالی وی را نگاه دارد و ایشان توفیق از حضرت یافتهاند. پس در حمایت حفظ او باشند.
اول آنکه در میان جماعتی یک کس را دستار بیفتد جمله موافقت کنند، و اگر کسی جامه را پاره کند آن را به ادب خرقه کنند،و از آن هر کسی پارهای بر جامه دوزند سبب یگانگی در میان ایشان. و مدار این بر حدیث است، «قال رسول اللّه المؤمنون کنفس واحدة، و قال‑علیه الصلوة والسلام‑المؤمن للمؤمن کالبینان یشد بعضه بعضاً.»
دیگر آنکه یکدیگر رااخیخوانند، به لفظ «برادر» خطاب کند. و این «را» از کتاب و سنت دلایل است.
اما از کتاب، «قال اللّه تعالی: انما المؤمنون اخوة».
و اما از سنت، آنکه رسول چون آخر الزمانیان را یاد کرد گفت: «واشوقا الی لقاء اخوانی». انبیاء سابق را به لفظ «برادر» یاد کرده است، چنانکه در حدیث بنای گرمابه گفت:«بناها اخی سلیمان». و در حدیث مراج میگوید: جبرئیل‑ مرا به آسمانها برد. پیغامبرانی که در آسمانها بودند چونعیسی و ادریس‑‑میگفتند «مرحباً بالاخ الصالح» و مرا برادر خواندند.
پس لفظ «اخی» اسمی است که رسول انبیا را بدین نام خوانده است و انبیا‑‑او را بدین نام خواندهاند. یاد کرد متصوفه از اینجا است.
دیگر آنکه ترکی از یکی در وجود آید چون خواهند که باز گویند به مقدم خود رجوع کنند. همه در پیش او به حرمت بنشینند تا هر چه مصلحت بود آن مقدم بگوید و همه بپذیرند و هیچ اعتراض نکنند.
و بناءٍ این بدان استکه صحابه‑رضوان اللّه علیهم‑نزدیک رسول در آمدندی، و به حرمت بنشستندی و هیچکس اعتراض و اقتراح نکردی. منتظربودندی تا او چه فرماید. آنچه فرمودی قبلهٔ خودساختندی و گفتهاند: «الشیخ فی قومه کالنبی فی امته». رجوع متصوفه به مشایخ چون رجوعصحابهاست بهرسول .
دیگرچون در خانقاهی روند گویند باید که مسافر دست راست خالی دارد. بناءٍ این بر آن است کهرسول ‑فرمود که مسلمانی به مسلمانی رسد که دست راست او بگیرد که هیچ دو مسلمان به هم نرسند که دست یک دیگر نگیرند، الا که حق تعالی بر هر دو رحمت کند. ازان روی دست راست به وقت رفتن در خانقاه تهی دارند تا این سنت ازیشان فوت نشود و از آن محروم نمانند.
دیگر آنکه چون مرید را در سماع وقت خوش شود، سنت آن است که پیش مقدمخود رود و روی در پای او بمالد، و این شکر نعمت است که هیچ نیست برابر هدایت و هیچ شکر نیستکاملتر از سجود.
و مبتدی را راه جز بر هدایت حق تعالی نیست به واسطهٔ منتهی.
پس هر گه مبتدی را حالتی تازه شود در سماع آن حالت فتوح است و فتوح نعمت بود از حق تعالی، و این نعمت بدان مبتدی به واسطهٔ شفقت و تربیت پیر رسیده باشد. چوناین نعمت بدو رسد شکر برو واجب باشد.
و یک شکر که در وی دو حق گزارده شود آن کس که پیش مقدم خود روی بر زمین نهد تا حرمت و شکر در آن یک سجود حاصل آید: سجود شکر حق تعالی و حرمت پیر. و این اصلی عظیم است در طریقت. انکار درین از جهل باشد از آنکه عزیز کاری بود که در فعلی دو فایده حاصل آید.
بریدهٔ سلمی‑رضی اللّه عنه‑روایت کند که اعرابی به نزدیکرسول درآمد و گفت یا رسول اللّه دستوری ده تا روی بر پای تو نهم. دستوری داد. او روی بر پای رسول نهاد. پس درین خرده هم سنت باز یافتیم و هم حرمت.
و دیگر آنکه هر که از میان جمع غایب شود حدیث او نکنند که رسول گفته است: «ذکر الغایب غیبة»، و رسول‑علیه الصلوة والسلام‑از غیبت نهی کرده است.
و حق‑سبحانه و تعالی‑میفرماید: «ایحب احدکم ان یأکل لخم اخیه میتاً فکر هتموه.»
و دیگر آنکه اختیار ایشان سفره بوده است که هرگز خوان ننهند که رسول پیوسته سفره نهاده است و از خوان نهی کرده است.
دیگر آنکه چون سفره بنهند تا نخست «بسم اللّه» نگویند دست بر آن نبرند. بناءٍ آن بدین اصل است که حق‑سبحانه و تعالی‑میفرماید: «ولا تأکلو ممالم یذکر اسم اللّه علیه، و رسول را چنان بودی که چون طعام پیش نهادند دست فراز نکردی تا نخست دعا نگفتی.
دیگر چون بر سفره نشینند سر در پیش افگنند، و طریق حرمت سپرند. اصلاین آن است کهابوهریره‑رضی اللّه عنه‑روایت کند از رسول گفت: هیچ کس از شما مباد که تتبع لقمهٔ برادری کند که نباید که او شرم دارد، و این صاحب نظر را وبال حاصل آید.
دیگر آنکه یکی از ایشان اگر به طعام محتاج بود چون به طعام رسد، اگر محتاجی دیگر بیند، به ترک آن بگوید و ایثار کند.امیرالمؤمنین علی‑رضی اللّه عنه‑مدت سه روز در خانهٔ او هیچ طعام نبود،روز سوم دو سه قرص به دستآوردند و جمع شدند تا به کار برند.درویشی به در حجره آمد و طعام طلب کرد. آن قرصها بروی ایثار کردند.جبرئیل درحال این آیت آورد: «و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة». ایشان به امید دریافت این ثنا پیوسته راه ایثار سپردند.
دیگر آنکه چون دعوت روند به وقت سفره میزبان را دعا گویند و آن را انکار نشاید کرد که ابوهریره‑رضی اللّه عنه‑روایت کند که رسول هر گه که نزدیک کسی در رفتی چون طعام پیش آورندی دعا گفتی، و دعا این بودی که آمدن ملایکه به خانهٔ تو متصل بادا، و طعام توقوت صالحان باد. لفظ حدیث دعا این است که: «اکل طعامکم الابرار، وصلت علیکم الملائکة.»
و دیگر آنکه به آخر سفره شیرینی آورند، «قال النبی ان فی بطن ابن آدم زاویه لایلوها الا الحلاوة:»
دیگر چون به جایی روند گویند: «لایتفرقون الاعن دواق».
وقتی جماعتی نزدیکرسول در آمدند. چون خواستند که بیرون شوندرسول گفت صبر کنید تا چیزی بیارند که هر کس لقمهای به کار برید.
و نیز روایت کنند کهرسول هر گه که به خانهٔ یکی از صحابه درشدی گفتی هیچ طعامی هست که بیارید؟ آنچه بودی بیاوردندی، و اگر گفتندی: چیزی نیست، برخاستی و بیرون آمدی.
دیگر آنکه هیچ کس ازیشان طعام تنها نخورد کهرسول گفتند «شر الناس اکل وحده».
دیگرآنکه هر فتوحی که باشد هم در روز خرج کنند و هیچ چیز فردا را ننهند. گویند: «المعلوم شوم».
وقتی رسول به خانهٔ بلال در رفت. قرصی دید آنجا نهاده. گفت ای بلال این چیست؟ گفت یا رسول اللّه فردا را نهادهام. گفت خرج کن که در خزانهٔ خدای تعالی نقصان راه نیابد.
دیگر آنکه چون نقاری ایشان را پیش آید بعد از استغفار شیرینی آوردند. بناءٍ این بر آن است که چون کسی را از صحابه با دیگری وحشتی شدی به نزدیک رسول آمدندی. چون از نقار برخاستندی در حجره خرما طلب کردندی. آنچه بودی بیاوردندی. رسول بر صحابه تفرقه کردی.
دیگر آنکه خادم خانقاه آنچه فتوح باشد نخست پیش جمع آرد. اگر چیزی زیادتآید به خانه برد. اصل این حدیث از آن است کهامیرالمؤمنین علی‑رضی اللّه عنه‑روایت کرد که رسول وقتی چیزی در حجرهآورد.فاطمه‑رضی اللّه عنها‑گفت مرا بده. گفت به تو ندهم و اصحاب صفه بیرون گرسنه میباشند. نخست آنجا برم. آنچه زیادت باشد پیش تو باز آرم.
دیگر کسی در میان جمع تفرقه میکند، نصیب خود به آخر نهد. مداراین بر آن است کهرسول در آن سفر کهآب اندک بود دست در آن قدح نهاد و از میان انگشتان وی آب روان گشت. جملهٔ صحابه آب خوردند. او بماند وابوبکر‑رضی اللّه عنه‑گفت یا رسول اللّه تو باز خور! گفت«ساقی القوم آخر هم شرباً.»
دیگر چون جایی در روند گویند ما حضر بیارید که تکلف شرط نیست. یکی از صحابه روایت کند که نزدیک سلمان در رفتم. نان و ماهی پیش آورد و گفت ما حضر این بود،که رسول نهی فرموده است از تکلف که: «انا و اتقیاءٍ امتی البر امن التکلف.».
و دیگر خردهها باشد ایشان را که اصل آن رست باز آید، لیکن ذکر آن کتاب را از فایده بار دارد.
برگردان به زبان ساده
بدان که متصوفه را الفاظ است و دقیقهها در سخن و خردهها در احوال که هر غافلی بدان واقف نشود، و آن از کتاب و سنت بیرون نیست.
هوش مصنوعی: بدان که صوفیان دارای اصطلاحات خاصی هستند و در گفتارشان دقتهای زیادی وجود دارد که هر کسی نمیتواند به آنها پی ببرد. این مسائل ریشه در کتاب و سنت دارد و خارج از آن نیست.
هر چه موافق شرع نباشد هر کس که آن کند مخطی بود و کسی که موافق بود حق تعالی وی را نگاه دارد و ایشان توفیق از حضرت یافتهاند. پس در حمایت حفظ او باشند.
هوش مصنوعی: هر کس که برخلاف قوانین دینی عمل کند، خطاکار است، و کسی که بر اساس این قوانین رفتار کند، مورد حمایت خداوند قرار میگیرد. این افراد موفقیت را از جانب خداوند کسب کردهاند و باید در حفظ و حمایت او تلاش کنند.
اول آنکه در میان جماعتی یک کس را دستار بیفتد جمله موافقت کنند، و اگر کسی جامه را پاره کند آن را به ادب خرقه کنند،و از آن هر کسی پارهای بر جامه دوزند سبب یگانگی در میان ایشان. و مدار این بر حدیث است، «قال رسول اللّه المؤمنون کنفس واحدة، و قال‑علیه الصلوة والسلام‑المؤمن للمؤمن کالبینان یشد بعضه بعضاً.»
هوش مصنوعی: در میان یک گروه، اگر کسی عمامهاش بیفتد، همه او را تأیید میکنند و اگر کسی لباس را پاره کند، به شیوهای مؤدبانه آن را اصلاح میکنند. هر کس تکهای از پارچه را بر لباس میدوزد تا وحدت و یکدستی میان آنها حفظ شود. این موضوع بر اساس حدیثی است که میگوید: «پیامبر خدا فرمود مؤمنان مانند یک نفس واحد هستند» و همچنین فرمود: «مؤمن برای مؤمن مانند ساختمانی است که بخشی از آن، بخش دیگر را تقویت میکند».
دیگر آنکه یکدیگر رااخیخوانند، به لفظ «برادر» خطاب کند. و این «را» از کتاب و سنت دلایل است.
هوش مصنوعی: دیگر آنکه، یکدیگر را با کلمه «برادر» صدا کنند. و این موضوع بر اساس دلایلی از قرآن و سنت است.
اما از کتاب، «قال اللّه تعالی: انما المؤمنون اخوة».
هوش مصنوعی: اما در کتاب آمده است: «خداوند متعال فرمود: مؤمنان در واقع برادر هم هستند».
و اما از سنت، آنکه رسول چون آخر الزمانیان را یاد کرد گفت: «واشوقا الی لقاء اخوانی». انبیاء سابق را به لفظ «برادر» یاد کرده است، چنانکه در حدیث بنای گرمابه گفت:«بناها اخی سلیمان». و در حدیث مراج میگوید: جبرئیل‑ مرا به آسمانها برد. پیغامبرانی که در آسمانها بودند چونعیسی و ادریس‑‑میگفتند «مرحباً بالاخ الصالح» و مرا برادر خواندند.
هوش مصنوعی: رسول خدا در مورد آخر الزمان، به یاد برادران خود اشاره کرده و بیان داشته است که چقدر مشتاق ملاقات با آنهاست. او انبیای قبل را با کلمه «برادر» نام برده است، بهعنوان مثال هنگامی که در مورد ساخت حمام صحبت میکرد، گفت: «این را برادر من سلیمان ساخته است». همچنین در روایتی دیگر، جبرئیل او را به آسمانها برد و پیامبران دیگری مانند عیسی و ادریس که در آسمان بودند، او را به گرمی Welcomed و برادر خود نامیدند.
پس لفظ «اخی» اسمی است که رسول انبیا را بدین نام خوانده است و انبیا‑‑او را بدین نام خواندهاند. یاد کرد متصوفه از اینجا است.
هوش مصنوعی: پس واژه «اخی» نامی است که پیامبر انبیا به این عنوان شناخته شده و سایر انبیا نیز او را به این نام میشناسند. اینجا جایی است که صوفیه به این موضوع اشاره کردهاند.
دیگر آنکه ترکی از یکی در وجود آید چون خواهند که باز گویند به مقدم خود رجوع کنند. همه در پیش او به حرمت بنشینند تا هر چه مصلحت بود آن مقدم بگوید و همه بپذیرند و هیچ اعتراض نکنند.
هوش مصنوعی: اینکه دیگران نیز از یک سرچشمه تهی شدهاند، بدین معناست که وقتی خواسته باشند چیزی را بیان کنند، به آن منبع اصلی بازمیگردند. همه در برابر آن شخصیت با احترام نشسته و منتظر میمانند تا آن شخص هر چه صلاح میداند بگوید و همه آن را قبول میکنند و هیچگونه اعتراضی نمیکنند.
و بناءٍ این بدان استکه صحابه‑رضوان اللّه علیهم‑نزدیک رسول در آمدندی، و به حرمت بنشستندی و هیچکس اعتراض و اقتراح نکردی. منتظربودندی تا او چه فرماید. آنچه فرمودی قبلهٔ خودساختندی و گفتهاند: «الشیخ فی قومه کالنبی فی امته». رجوع متصوفه به مشایخ چون رجوعصحابهاست بهرسول .
هوش مصنوعی: اینان به این معنا هستند که صحابه به احترام و نزدیکی به رسول (ص) رفت و آمد داشتند و با توجه به مقام ایشان، با آرامش و احترام نشسته و منتظر میماندند تا آنچه را که ایشان میفرمایند، بشنوند. هیچکس در این میان اعتراضی نکرد و نظری نداد. آنچه رسول (ص) میفرمودند را به عنوان راهنما در نظر میگرفتند و به آن عمل میکردند. بهعلاوه، گفته شده که مقام یک شیخ در قومش مانند مقام یک نبی در امتش است. بنابراین، ارتباط صوفیان با مشایخ نیز به نوعی شبیه ارتباط صحابه با رسول (ص) است.
دیگرچون در خانقاهی روند گویند باید که مسافر دست راست خالی دارد. بناءٍ این بر آن است کهرسول ‑فرمود که مسلمانی به مسلمانی رسد که دست راست او بگیرد که هیچ دو مسلمان به هم نرسند که دست یک دیگر نگیرند، الا که حق تعالی بر هر دو رحمت کند. ازان روی دست راست به وقت رفتن در خانقاه تهی دارند تا این سنت ازیشان فوت نشود و از آن محروم نمانند.
هوش مصنوعی: مسافرانی که به خانقاه میروند باید دست راست خود را خالی نگه دارند. این به خاطر آن است که پیامبر فرمودند مسلمانان باید هنگام ملاقات با یکدیگر دست راست یکدیگر را بگیرند و هیچ دو مسلمان نباید بدون این عمل به هم برسند، مگر اینکه خداوند بر هر دو رحمت کند. به همین دلیل، آنها هنگام ورود به خانقاه دست راست خود را خالی نگه میدارند تا این سنت از آنها فوت نشود و از رحمت الهی محروم نمانند.
دیگر آنکه چون مرید را در سماع وقت خوش شود، سنت آن است که پیش مقدمخود رود و روی در پای او بمالد، و این شکر نعمت است که هیچ نیست برابر هدایت و هیچ شکر نیستکاملتر از سجود.
هوش مصنوعی: وقتی که مرید در حال سماع احساس خوشی میکند، عادت این است که به پیش استاد خود برود و چهرهاش را به پای او بمالد. این عمل به عنوان یک نشانه از شکرگزاری نسبت به نعمت هدایت به حساب میآید و هیچگونه شکرگزاری کاملتر و والاتری از سجده کردن وجود ندارد.
و مبتدی را راه جز بر هدایت حق تعالی نیست به واسطهٔ منتهی.
هوش مصنوعی: تنها راهنمایی که میتواند یک ابتدای کار را هدایت کند، هدایت خداوند است که از طریق سرانجام میسر میشود.
پس هر گه مبتدی را حالتی تازه شود در سماع آن حالت فتوح است و فتوح نعمت بود از حق تعالی، و این نعمت بدان مبتدی به واسطهٔ شفقت و تربیت پیر رسیده باشد. چوناین نعمت بدو رسد شکر برو واجب باشد.
هوش مصنوعی: هرگاه شخصی در حال سماع (موسیقی عرفانی) احساسی جدید و سرشار از شادی پیدا کند، آن حالت به عنوان "فتوح" شناخته میشود که نشانهای از نعمتهای الهی است. این نعمت به خاطر محبت و تربیت استاد به او عطا شده است. بنابراین، زمانی که این نعمت به او برسد، شکرگزاری از او واجب است.
و یک شکر که در وی دو حق گزارده شود آن کس که پیش مقدم خود روی بر زمین نهد تا حرمت و شکر در آن یک سجود حاصل آید: سجود شکر حق تعالی و حرمت پیر. و این اصلی عظیم است در طریقت. انکار درین از جهل باشد از آنکه عزیز کاری بود که در فعلی دو فایده حاصل آید.
هوش مصنوعی: اگر کسی برای سپاسگزاری و احترام به دیگران، پیش پای بزرگتر خود سجده کند، این عمل دو ارزش دارد: یکی سجده به خاطر شکرگزاری از خداوند و دیگری احترام به بزرگتر. این عمل در مسیر عرفانی از اهمیت بالایی برخوردار است و انکار آن ناشی از نادانی است، زیرا این کار بهنوعی دو منفعت را به همراه دارد.
و دیگر آنکه هر که از میان جمع غایب شود حدیث او نکنند که رسول گفته است: «ذکر الغایب غیبة»، و رسول‑علیه الصلوة والسلام‑از غیبت نهی کرده است.
هوش مصنوعی: هرکس از جمع غایب شود، نباید در مورد او صحبت کرد، زیرا رسول خدا فرمودهاند: «صحبت کردن دربارهٔ غایب، غیبت است» و ایشان از غیبت نهی کردهاند.
و حق‑سبحانه و تعالی‑میفرماید: «ایحب احدکم ان یأکل لخم اخیه میتاً فکر هتموه.»
هوش مصنوعی: خداوند متعال میفرماید: «آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادرش را در حالی که مرده است بخورد؟»
و دیگر آنکه اختیار ایشان سفره بوده است که هرگز خوان ننهند که رسول پیوسته سفره نهاده است و از خوان نهی کرده است.
هوش مصنوعی: و همچنین این که آنها اختیاری نداشتهاند که سفرهای فراهم کنند، زیرا همواره پیامبر سفرهای برپا کرده و از پذیرایی منع کرده است.
دیگر آنکه چون سفره بنهند تا نخست «بسم اللّه» نگویند دست بر آن نبرند. بناءٍ آن بدین اصل است که حق‑سبحانه و تعالی‑میفرماید: «ولا تأکلو ممالم یذکر اسم اللّه علیه، و رسول را چنان بودی که چون طعام پیش نهادند دست فراز نکردی تا نخست دعا نگفتی.
هوش مصنوعی: حتی زمانی که سفره را میاندازند، تا زمانی که «بسم الله» نگویند، نباید دست به غذا برد. این به این دلیل است که خداوند متعال فرموده است: «و از غذایی که نام خدا بر آن برده نشود، نخورید» و پیامبر نیز چنین بود که وقتی غذایی جلوی او گذاشته میشد، دستی به آن نمیزد تا ابتدا دعا کند.
دیگر چون بر سفره نشینند سر در پیش افگنند، و طریق حرمت سپرند. اصلاین آن است کهابوهریره‑رضی اللّه عنه‑روایت کند از رسول گفت: هیچ کس از شما مباد که تتبع لقمهٔ برادری کند که نباید که او شرم دارد، و این صاحب نظر را وبال حاصل آید.
هوش مصنوعی: دیگر کسی بر سر سفره نمینشیند و سرش را پایین نمیاندازد و بر حرمت یکدیگر تأکید میکند. اصل مطلب این است که ابوهریره روایت کرده است از رسول خدا که هیچکس از شما نباید به دنبال لقمهای باشد که متعلق به برادرش است و او نباید به آن شرمنده شود و این کار به ضرر خود شخص برمیگردد.
دیگر آنکه یکی از ایشان اگر به طعام محتاج بود چون به طعام رسد، اگر محتاجی دیگر بیند، به ترک آن بگوید و ایثار کند.امیرالمؤمنین علی‑رضی اللّه عنه‑مدت سه روز در خانهٔ او هیچ طعام نبود،روز سوم دو سه قرص به دستآوردند و جمع شدند تا به کار برند.درویشی به در حجره آمد و طعام طلب کرد. آن قرصها بروی ایثار کردند.جبرئیل درحال این آیت آورد: «و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة». ایشان به امید دریافت این ثنا پیوسته راه ایثار سپردند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به غذا نیاز داشت و وقتی به غذا رسید، متوجه شد که نیازمند دیگری وجود دارد، از خوردن آن غذا صرفنظر کرده و آن را به دیگری میدهد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به مدت سه روز در خانهاش هیچ غذایی نداشت. در روز سوم، دو سه قرص نان پیدا کردند و تصمیم گرفتند آن را بخورند. در همین حین، فقیر دلی در درِ حجره آمد و درخواست غذا کرد. آنها آن قرصها را به او دادند. در این زمان، آیهای از سوی جبرئیل نازل شد که میگوید: «و آنان خود را بر دیگران مقدم میدارند، هرچند خود نیازمند باشند». این افراد به امید دریافت این ثنا همواره به ایثار و بخشش ادامه دادند.
دیگر آنکه چون دعوت روند به وقت سفره میزبان را دعا گویند و آن را انکار نشاید کرد که ابوهریره‑رضی اللّه عنه‑روایت کند که رسول هر گه که نزدیک کسی در رفتی چون طعام پیش آورندی دعا گفتی، و دعا این بودی که آمدن ملایکه به خانهٔ تو متصل بادا، و طعام توقوت صالحان باد. لفظ حدیث دعا این است که: «اکل طعامکم الابرار، وصلت علیکم الملائکة.»
هوش مصنوعی: در زمانی که مهمان به خانهای دعوت میشود، اهمیت دعا کردن برای میزبان مورد تأکید قرار میگیرد. ابوهریره نقل میکند که رسول خدا هرگاه به خانه کسی میرفت و غذا برای او میآوردند، دعا میکرد و این دعا تضمین میکرد که فرشتگان به آن خانه بیایند و غذا برای افراد صالح خواهد بود. متن دعا به این صورت است: «طعام شما را صالحان بخورند و فرشتگان بر شما نازل شوند.»
و دیگر آنکه به آخر سفره شیرینی آورند، «قال النبی ان فی بطن ابن آدم زاویه لایلوها الا الحلاوة:»
هوش مصنوعی: و دیگر این که در پایان سفره شیرینی میآورند، زیرا پیامبر فرمودند: «در دل انسان جایی است که فقط با شیرینی پر میشود.»
دیگر چون به جایی روند گویند: «لایتفرقون الاعن دواق».
هوش مصنوعی: زمانی که به جایی میرسند، میگویند: «جدایی نمیپذیرند مگر به راحتی».
وقتی جماعتی نزدیکرسول در آمدند. چون خواستند که بیرون شوندرسول گفت صبر کنید تا چیزی بیارند که هر کس لقمهای به کار برید.
هوش مصنوعی: وقتی گروهی به نزد رسول نزدیک شدند و خواستند که بروند، رسول گفت صبر کنید تا چیزی بیاورند و هر کسی لقمهای به کار ببرد.
و نیز روایت کنند کهرسول هر گه که به خانهٔ یکی از صحابه درشدی گفتی هیچ طعامی هست که بیارید؟ آنچه بودی بیاوردندی، و اگر گفتندی: چیزی نیست، برخاستی و بیرون آمدی.
هوش مصنوعی: روایت شده که هر زمان رسولالله به خانه یکی از صحابه وارد میشد، از آنها میپرسید که آیا غذایی هست که بیاورند. اگر غذایی موجود بود، آن را میآوردند و اگر میگفتند که چیزی نیست، او برخاست و خارج میشد.
دیگر آنکه هیچ کس ازیشان طعام تنها نخورد کهرسول گفتند «شر الناس اکل وحده».
هوش مصنوعی: هیچ کس از آنها تنها غذا نمیخورد، زیرا پیامبر فرمودند: «بدترین مردم کسی است که تنها غذا بخورد».
دیگرآنکه هر فتوحی که باشد هم در روز خرج کنند و هیچ چیز فردا را ننهند. گویند: «المعلوم شوم».
هوش مصنوعی: از طرفی، هر دستاورد یا پیروزی باید در همان روز جشن گرفته شود و نباید هیچ چیزی را برای فردا باقی گذاشت. گفته میشود: «آنچه معلوم است، باید اتفاق بیفتد».
وقتی رسول به خانهٔ بلال در رفت. قرصی دید آنجا نهاده. گفت ای بلال این چیست؟ گفت یا رسول اللّه فردا را نهادهام. گفت خرج کن که در خزانهٔ خدای تعالی نقصان راه نیابد.
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر به خانهی بلال وارد شد، قرصی نان را در آنجا دید. او از بلال پرسید که این چیست. بلال پاسخ داد که این نان را برای فردا گذاشتهاست. پیامبر فرمود: آن را خرج کن، زیرا در خزانهی خداوند چیزی کم نمیشود.
دیگر آنکه چون نقاری ایشان را پیش آید بعد از استغفار شیرینی آوردند. بناءٍ این بر آن است که چون کسی را از صحابه با دیگری وحشتی شدی به نزدیک رسول آمدندی. چون از نقار برخاستندی در حجره خرما طلب کردندی. آنچه بودی بیاوردندی. رسول بر صحابه تفرقه کردی.
هوش مصنوعی: در زمانهای قدیم، زمانی که اختلافی میان اصحاب پیامبر به وجود میآمد، آنها بعد از طلب بخشش، به نزد پیامبر میآمدند و شیرینی میآوردند. این نشان میدهد که وقتی کسی از اصحاب با دیگری دچار ناراحتی میشد، به نزد پیامبر میرفتند. وقتی که آن ناراحتی برطرف میشد، در اتاق پیامبر خرما میطلبیدند و هر آنچه بود برایشان میآوردند. پیامبر نیز در این مواقع بین اصحاب آشتی برقرار میکرد.
دیگر آنکه خادم خانقاه آنچه فتوح باشد نخست پیش جمع آرد. اگر چیزی زیادتآید به خانه برد. اصل این حدیث از آن است کهامیرالمؤمنین علی‑رضی اللّه عنه‑روایت کرد که رسول وقتی چیزی در حجرهآورد.فاطمه‑رضی اللّه عنها‑گفت مرا بده. گفت به تو ندهم و اصحاب صفه بیرون گرسنه میباشند. نخست آنجا برم. آنچه زیادت باشد پیش تو باز آرم.
هوش مصنوعی: خادم خانقاه ابتدا هر چیزی که به دست آورد را به جمع میآورد. اگر چیزی بیشتر از نیاز باشد، آن را به خانه میبرد. این روایت به این نکته اشاره دارد که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نقل کرد که زمانی پیامبر گرامی اسلام (ص) چیزی را به خانه آورد، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از ایشان خواستند که آن را به او بدهد. اما پیامبر فرمودند که نمیتواند، زیرا اصحاب صفه (فقیران و نیازمندان) در بیرون گرسنه هستند. او ابتدا به سراغ آنان میرود و هر چیزی که اضافی باشد، بعداً به فاطمه میدهد.
دیگر کسی در میان جمع تفرقه میکند، نصیب خود به آخر نهد. مداراین بر آن است کهرسول در آن سفر کهآب اندک بود دست در آن قدح نهاد و از میان انگشتان وی آب روان گشت. جملهٔ صحابه آب خوردند. او بماند وابوبکر‑رضی اللّه عنه‑گفت یا رسول اللّه تو باز خور! گفت«ساقی القوم آخر هم شرباً.»
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در میان جمع تفرقه ایجاد کند، جز اینکه خود را از نعمتها محروم کند. در این سفر که آب کم بود، پیامبر دست خود را در یک ظرف آب گذاشت و آب از میان انگشتانش جاری شد؛ تمام یارانش آب نوشیدند. او تنها ماند و ابوبکر به او گفت: «یا رسولالله، چرا دوباره نمینوشی؟» پیامبر پاسخ داد: «ساقی گروه، آخرین کسی است که مینوشد.»
دیگر چون جایی در روند گویند ما حضر بیارید که تکلف شرط نیست. یکی از صحابه روایت کند که نزدیک سلمان در رفتم. نان و ماهی پیش آورد و گفت ما حضر این بود،که رسول نهی فرموده است از تکلف که: «انا و اتقیاءٍ امتی البر امن التکلف.».
هوش مصنوعی: دیگر جایی نیست که بگوییم باید زحمت بکشیم، زیرا این شرط نیست. یکی از صحابه بیان کرده که به نزد سلمان رفتم و او نان و ماهی را آورد و گفت: این غذا برای ماست، زیرا رسول خدا نهی کرده است از زحمت کشیدن در این امور و گفته است: «من و پرهیزگاران امتم از پیچیدگی و زحمت دور هستیم.»
و دیگر خردهها باشد ایشان را که اصل آن رست باز آید، لیکن ذکر آن کتاب را از فایده بار دارد.
هوش مصنوعی: و دیگر جزئیات برای آنها باشد که در نهایت اصل آن دوباره به دست میآید، اما یادآوری آن کتاب از نظر فایده مفید است.