گنجور

بخش ۱۰ - فصل دوم: در تقوی

بدان که هیچ قوم بر حق‌تعالی عزیزتر ازین قوم که اهل تقوی‌اند نیست که «ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم».

رسول گفته است بهترین خلق آل من‌اند. گفتند یا رسول اللّه آل تو کیست؟ گفت اهل تقوی.
ابوالقاسم نصر آبادیرا از تقوی پرسیدند. گفت پاک داشتن ظاهر از نجاست و لقمهٔ حلال و جامهٔ نمازی؛ و پاک داشتن باطن از علتها، و فراغت از اغیار تقوی است.

و تقوی پرهیز کردن است از معاصی، و رغبت نمودن بر طاعت، و دور بودن از هر چه حق‑سبحانه و تعالی‑منع کرده است، و نزدیک شدن به هرچه دعوت کرده است.

تقوی درهمه چیز نگاه باید داشت، و در دو چیز بیشتر که این دو چیز اصل تقوی است: یکی لقمهٔ حلال خوردن، و دیگر جامهٔ نمازی داشت؛ و درین هر دو طریقت است و هم شریعت.

اما لقمهٔ حلال را ثمره آن است که معرفت در دل بواسطهٔ قالب برجای بود و به حیات قالب، که تا طعام یابد مادهٔ حیات منقطع نشود و آدمی بی‌طعام نتواند بود. پسطعام قوام حیات و اصل قوت است.و چون لقمه بهوجد نباشد مرد در غفلت رسته شود. هوا و غضب و شهوت بر وی غالب گردد. نه حلاوت طاعت بدو رسد و نه ذوق معرفت یابد. و چون لقمه‌ای حلال باشد مرد مجتمع و حاضر بود و احوال او مستولی گردد. قدر عبادت بداند، حق معرفتبگزارد. حق‑سبحانه و تعالی‑اهل ایمان را بدین فرمود: «یا ایها الذین آمنوا کلو من طیبات ما رزقناکم»، پاک و حلال خورید.

اما جامهٔ نمازی آنباید تا رضای شرع حاصل شود که چون نجس باشد عبادت در آن مقبول نبود و حاصل جز تعب و مشقت ندارد. و چون جامه نمازی بود عبادتی که درو گزارد یکی به ده برگیرند. بنگر که چه مهم است تطهیر جامه که سید اولین و آخرین را بدان فرمود که «و ثیابک فطهر». مقصود ازین خطاب امت است.

و چون در لقمهٔ حلال و جامهٔ نمازی صیانت کند حق تقوی گزارده باشد. ابتدای این دو چیز است: تا به ابتدا در نیاید به انتها نرسد.

و در حقیقت تقوی، سخن متفاوت است.

بعضی گفته‌اند زاد آخرت است و این موافق است این آیه را که: «و ان تزودوا خیر الزادا لتقوی».

و گفته‌اند تقوی راهی است که بنده بدان راه به مشاهدهٔ حق‑سبحان و تعالی‑رسد.

تقوی بر سه نوع است: یکی از برای نجات از دوزخ و این تقوی عام است. همه ظالمان این تقوی طلبند، «و التقوا النار التی اعدت للکافرین». و دیگر تقوی است برای نیکنامی آخرت و این خاص است،«و اتقوا یوماً ترجعون فیه الی اللّه» و مقتصدان بدین تقوی باشند. و دیگر تقوی برای اختصاص عزت، «واتقون یا اولی الاباب». سابقان طالب این تقوی باشند.

تقوی اول ترک محرمات است، و دوم احتراز از دنیا، و سوم تبرا از اغیار. و این از همه بهتر است، و متصوفه این تقوی ورزند.

و نشان آنکه مرد درین تقوی است آن است که نسب خود خراب کند تا تقوی نسب او گردد. امروز بدان نسب روزگار گذارد، فردا بدان نسب به حق رسد که نسبحق است، و معنی این نسب اختصاص است.در خبر است از رسول که فردای قیامت حق‑سبحانه و تعالی‑منادی فرماید که ای قوم بدانید که من در دنیا نسبی نهاده بودم میان خود و شما و آن تقوی بود، و شما نسبی نهاده‌اید از یکدیگر و آن غنا و توانگری بود. منامروز آن را پذیرم که تولا به نسب من کرده است و داشته است، و آن را مقهور کنم که نسب خود نازیده است، «فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسألون» حواله‌گاه ایشان بود، «ان اکرمکم عنداللّه اتقیکم»پناهگاه این قوم بود.

و در تقوی این قدر سخن کفایت است، و این تقوی حقیقی «از»صفت متصوفه است. حق‑سبحانه و تعالی‑ایشان را توفیق داده است، و راه تقوی جز به توفیق نتوان رفت.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که هیچ قوم بر حق‌تعالی عزیزتر ازین قوم که اهل تقوی‌اند نیست که «ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم».
هوش مصنوعی: بدان که هیچ گروهی نزد خداوند عزیزتر از گروهی که اهل تقوی هستند وجود ندارد، چرا که در قرآن آمده است: «به‌راستی که افتخار شما در نزد خدا بر اساس تقوی‌تان است».
و تقوی پرهیز کردن است از معاصی، و رغبت نمودن بر طاعت، و دور بودن از هر چه حق‑سبحانه و تعالی‑منع کرده است، و نزدیک شدن به هرچه دعوت کرده است.
هوش مصنوعی: تقوی به معنای اجتناب از گناه‌ها و تمایل به انجام کارهای نیک است. همچنین به معنای دوری از چیزی است که خداوند نهی کرده و نزدیک شدن به آنچه که خداوند دعوت کرده است.
تقوی درهمه چیز نگاه باید داشت، و در دو چیز بیشتر که این دو چیز اصل تقوی است: یکی لقمهٔ حلال خوردن، و دیگر جامهٔ نمازی داشت؛ و درین هر دو طریقت است و هم شریعت.
هوش مصنوعی: تقوی باید در تمام جوانب زندگی مورد توجه قرار گیرد، اما باید بیشتر به دو نکته اساسی توجه کرد: یکی خوردن لقمهٔ حلال و دیگری داشتن لباس مناسب برای نماز. این دو مورد هم جنبهٔ طریقت دارند و هم جنبهٔ شریعت.
اما لقمهٔ حلال را ثمره آن است که معرفت در دل بواسطهٔ قالب برجای بود و به حیات قالب، که تا طعام یابد مادهٔ حیات منقطع نشود و آدمی بی‌طعام نتواند بود. پسطعام قوام حیات و اصل قوت است.و چون لقمه بهوجد نباشد مرد در غفلت رسته شود. هوا و غضب و شهوت بر وی غالب گردد. نه حلاوت طاعت بدو رسد و نه ذوق معرفت یابد. و چون لقمه‌ای حلال باشد مرد مجتمع و حاضر بود و احوال او مستولی گردد. قدر عبادت بداند، حق معرفتبگزارد. حق‑سبحانه و تعالی‑اهل ایمان را بدین فرمود: «یا ایها الذین آمنوا کلو من طیبات ما رزقناکم»، پاک و حلال خورید.
هوش مصنوعی: لقمه حلال باعث می‌شود که انسان به معرفت و درک عمیق‌تری برسد. انسان برای ادامه حیات نیاز به غذا دارد و بدون آن نمی‌تواند زندگی کند. غذا عنصر اساسی و قوت زندگی است. اگر انسان غذا نداشته باشد، به غفلت دچار می‌شود و هواپرستی، خشم و شهوت بر او غالب می‌شود. در این حالت، طعم عبادت و لذت از معرفت را نخواهد چشید. اما هنگامی که لقمه‌ای حلال خورده شود، انسان با کمال حضور و توجه در عبادت و شناخت حق قرار می‌گیرد. خداوند به مؤمنان دستور داده که از پاکیزه‌ترین نعمت‌هایی که به آن‌ها داده شده است، بخورند.
اما جامهٔ نمازی آنباید تا رضای شرع حاصل شود که چون نجس باشد عبادت در آن مقبول نبود و حاصل جز تعب و مشقت ندارد. و چون جامه نمازی بود عبادتی که درو گزارد یکی به ده برگیرند. بنگر که چه مهم است تطهیر جامه که سید اولین و آخرین را بدان فرمود که «و ثیابک فطهر». مقصود ازین خطاب امت است.
هوش مصنوعی: جامهٔ نماز باید از هر نوع نجاست پاک باشد تا عبادت در آن پذیرفته شود، وگرنه تنها زحمت و سختی به دنبال دارد. چون لباس نماز پذیرای عبادت است، باید آن را پاک نگه داریم. توجه به پاکی لباس نماز بسیار مهم است، به‌طوری‌که پیامبر اسلام (ص) به این موضوع اشاره کرده و به امت خود فرمان داده که لباس‌هایشان را پاک نگه دارند.
و چون در لقمهٔ حلال و جامهٔ نمازی صیانت کند حق تقوی گزارده باشد. ابتدای این دو چیز است: تا به ابتدا در نیاید به انتها نرسد.
هوش مصنوعی: اگر انسان در خوراک و پوشاک خود به موازین حلال و جائز پایبند باشد، در واقع به اصول تقوا عمل کرده است. این دو مورد، یعنی لقمه حلال و لباس مناسب، آغاز و پیش نیازهایی هستند که باید رعایت شوند تا بتوان به مراحل بالاتر و نهایت تقوا دست یافت.
و در حقیقت تقوی، سخن متفاوت است.
هوش مصنوعی: در واقع، تقوی موضوعی متفاوت است.
بعضی گفته‌اند زاد آخرت است و این موافق است این آیه را که: «و ان تزودوا خیر الزادا لتقوی».
هوش مصنوعی: برخی افراد گفته‌اند که این زاد و توشه برای آخرت است و این با آیه‌ای که می‌گوید: «و مقدمات خود را فراهم کنید که بهترین توشه تقواست» مطابقت دارد.
و گفته‌اند تقوی راهی است که بنده بدان راه به مشاهدهٔ حق‑سبحان و تعالی‑رسد.
هوش مصنوعی: تقوی راهی است که انسان با پیروی از آن می‌تواند به دیدار حق تعالی و بزرگ‌تر از آن برسد.
تقوی بر سه نوع است: یکی از برای نجات از دوزخ و این تقوی عام است. همه ظالمان این تقوی طلبند، «و التقوا النار التی اعدت للکافرین». و دیگر تقوی است برای نیکنامی آخرت و این خاص است،«و اتقوا یوماً ترجعون فیه الی اللّه» و مقتصدان بدین تقوی باشند. و دیگر تقوی برای اختصاص عزت، «واتقون یا اولی الاباب». سابقان طالب این تقوی باشند.
هوش مصنوعی: تقوی به سه نوع تقسیم می‌شود: نوع اول برای نجات از آتش جهنم است که تقوی عمومی به حساب می‌آید. همه ظالم‌ها به دنبال این نوع تقوی هستند. نوع دوم تقوی برای به دست آوردن نیکنامی در آخرت است که خاص محسوب می‌شود و افرادی با میانه‌روی به این نوع تقوی اهمیت می‌دهند. نوع سوم تقوی برای دستیابی به عزت و مقام ویژه است که افرادی پیشرو و ممتاز به دنبال آن هستند.
تقوی اول ترک محرمات است، و دوم احتراز از دنیا، و سوم تبرا از اغیار. و این از همه بهتر است، و متصوفه این تقوی ورزند.
هوش مصنوعی: تقوی به این معناست که اول از چیزهای حرام پرهیز کنیم، دوم از دنیا دوری کنیم و سوم از غیر خودمان دوری گزینیم. این نوع تقوی بهترین شکل آن است و عارفان و صوفیان به این اصول عمل می‌کنند.
و نشان آنکه مرد درین تقوی است آن است که نسب خود خراب کند تا تقوی نسب او گردد. امروز بدان نسب روزگار گذارد، فردا بدان نسب به حق رسد که نسبحق است، و معنی این نسب اختصاص است.در خبر است از رسول که فردای قیامت حق‑سبحانه و تعالی‑منادی فرماید که ای قوم بدانید که من در دنیا نسبی نهاده بودم میان خود و شما و آن تقوی بود، و شما نسبی نهاده‌اید از یکدیگر و آن غنا و توانگری بود. منامروز آن را پذیرم که تولا به نسب من کرده است و داشته است، و آن را مقهور کنم که نسب خود نازیده است، «فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسألون» حواله‌گاه ایشان بود، «ان اکرمکم عنداللّه اتقیکم»پناهگاه این قوم بود.
هوش مصنوعی: نشانه تقوای یک فرد این است که برای تقویت تقوایش، از نسب خود چشم‌پوشی کند. او باید بداند که ارتباطش با خدا بر اساس تقواست نه بر اساس نژاد یا ثروت. فردا در قیامت، خداوند اعلام می‌کند که در دنیا نسبی که بین خودش و بندگانش وجود داشت، تقوا بود و نه ثروت و جایگاه اجتماعی. در آن روز، افرادی که به تقوای خدا توجه کرده‌اند مورد پذیرش قرار می‌گیرند و کسانی که به نژاد و ثروت خود می‌بالیدند، به کناری رانده می‌شوند. در این روز، هیچ نسب و رابطه‌ای بین مردم نخواهد بود و فقط تقوا معیار ارزش خواهد بود. این بدین معناست که بهترین و گرامی‌ترین افراد در نزد خدا، کسانی هستند که به تقوای بیشتری پایبندند.
و در تقوی این قدر سخن کفایت است، و این تقوی حقیقی «از»صفت متصوفه است. حق‑سبحانه و تعالی‑ایشان را توفیق داده است، و راه تقوی جز به توفیق نتوان رفت.
هوش مصنوعی: در مورد تقوی، همین اندازه کافی است که بدانیم تقوی حقیقی از ویژگی‌های صوفیانه است. خداوند به آنها توفیق داده و راه رسیدن به تقوی فقط با توفیق الهی ممکن است.