شمارهٔ ۵۴
سر دفتر اکابر دنیا بهاء دین
از دولت تو تا به ابد انقلاب دور
عالم بر آفتاب بقای تو روشن است
بادا غبار حادثه زان آفتاب دور
گر حال من بپرسی و در خاطر آوری
تا در چه محنتم نبود از صواب دور
در آرزوی خدمت خاک جناب تو
مانم به تشنه ای که بماند ز آب دور
تا دورم از جناب تو دورم ز عافیت
خود عافیت چگونه بود زان جناب دور
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سر دفتر اکابر دنیا بهاء دین
از دولت تو تا به ابد انقلاب دور
هوش مصنوعی: بهای دین، سرپرست بزرگان جهان، از قدرت و عظمت تو بهرهمند است و این وضعیت تا ابد ادامه خواهد داشت.
عالم بر آفتاب بقای تو روشن است
بادا غبار حادثه زان آفتاب دور
هوش مصنوعی: دنیا به روشنایی وجود تو میتابد و امیدوارم که غبار مشکلات و حوادث نتواند از درخشش و نور تو بکاهد.
گر حال من بپرسی و در خاطر آوری
تا در چه محنتم نبود از صواب دور
هوش مصنوعی: اگر حال من را بپرسی و به یادآوری که در چه مشکلاتی هستم، متوجه خواهی شد که هرگز از راه درست دور نبودهام.
در آرزوی خدمت خاک جناب تو
مانم به تشنه ای که بماند ز آب دور
هوش مصنوعی: من همواره در آرزوی خدمت به خاک پای شما هستم، مانند تشنهای که از آب دور مانده و آرزوی نوشیدن آن را دارد.
تا دورم از جناب تو دورم ز عافیت
خود عافیت چگونه بود زان جناب دور
هوش مصنوعی: هرگاه از وجود تو دور باشم، از آرامش و خوشبختی خود نیز دور هستم؛ چگونه میتوانم از آرامش لذت ببرم وقتی که از تو فاصله دارم؟

ظهیر فاریابی