شمارهٔ ۱
خدایگان جهان مالک رقاب امم
تویی که هست زبان تو ترجمان قضا
نهد مجاهز خلق تو از نفایس عطر
هزارگونه بضاعت در آستین صبا
ز تند باد شکوهت بود به موسم دی
که خون بیفسرد اندر عروق نشو ونما
شب گذشته مرا می گذشت بر خاطر
که چیست موجب یخ بند و علت سرما
در آن میان نفسی سرد بر کشید عدوت
که از برودت آن زمهریر گشت هوا
درست گشت مرا کاصل برف و سرما هست
سپیدکاری حساد و سردی اعدا
لطیفه ای به ازاینم فراز می آید
گرت ملال نخیزد کنم به نظم ادا
ز تف مهر تو دل گرم کرده بود جهان
فلک مفرح کافور ساختش به دوا
نه سهو کردم کز بهر خاصیت تقدیر
زمانه را همه کافور می دهد عمدا
که تا چنانک تو را پیش ازین نزاد نظیر
نزایدت پس ازین نیز تا ابد همتا
ظهیر!مثل تو را خاصه در چنین حضرت
زبان مدح نباشد بسنده کن به دعا
بگو تا شاه به شاهی درون به پای چنانک
حسد برد همه امروزهات بر فردا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خدایگان جهان مالک رقاب امم
تویی که هست زبان تو ترجمان قضا
هوش مصنوعی: ای پروردگار جهان، تو صاحب و فرمانروای قومها هستی و زبان تو، بیانکنندهی سرنوشت و قضا و قدر است.
نهد مجاهز خلق تو از نفایس عطر
هزارگونه بضاعت در آستین صبا
هوش مصنوعی: هنگامی که باد صبا میوزد، زیباییها و خوشبوییهای بسیاری را از دل طبیعت به همراه میآورد و به ارمغان میآورد.
ز تند باد شکوهت بود به موسم دی
که خون بیفسرد اندر عروق نشو ونما
هوش مصنوعی: در روزهای سرد دی، وقتی باد تند میوزد، زیبایی و عظمت تو باعث میشود که حتی خون در رگها به طور عمیق و با شدت بیشتری جریان یابد.
شب گذشته مرا می گذشت بر خاطر
که چیست موجب یخ بند و علت سرما
هوش مصنوعی: شب گذشته حسی به من دست داد که به فکر فرو رفتم و از خودم پرسیدم چه چیزی باعث این سرما و یخزدگی شده است.
در آن میان نفسی سرد بر کشید عدوت
که از برودت آن زمهریر گشت هوا
هوش مصنوعی: در آن لحظه، نفسی سرد وزید که به دلیل سرمای ناشی از آن، هوا سوزناک و سرد شد.
درست گشت مرا کاصل برف و سرما هست
سپیدکاری حساد و سردی اعدا
هوش مصنوعی: سرما و برف در اینجا نماد حسادت و دشواریهایی هستند که از سوی دشمنان به وجود میآید. در واقع، این مشکلات به من کمک کردهاند تا بهتر و قویتر شوم.
لطیفه ای به ازاینم فراز می آید
گرت ملال نخیزد کنم به نظم ادا
هوش مصنوعی: اگر حال خوب و خوشی داری، من هم خوشحالم و این شادی را به شعر درمیآورم. اگر دلتنگی و ناراحتی نداشته باشی، با کمال میل این احساسات را در قالب شعر بیان میکنم.
ز تف مهر تو دل گرم کرده بود جهان
فلک مفرح کافور ساختش به دوا
هوش مصنوعی: از عشق تو دل، به گرمی و شادی مشغول بود، همچون فلکی که با کافور به عنوان دارویی خوشبو و دلنشین آراسته شده است.
نه سهو کردم کز بهر خاصیت تقدیر
زمانه را همه کافور می دهد عمدا
هوش مصنوعی: من سهواً کاری نکردم، بلکه به عمد همه چیزهای خوب را در زمانه تقدیر به کافور تبدیل میکنم.
که تا چنانک تو را پیش ازین نزاد نظیر
نزایدت پس ازین نیز تا ابد همتا
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که هیچکس نمیتواند مانند تو به دنیا بیاید و از این پس نیز تا ابد هیچ همتایی برای تو وجود نخواهد داشت.
ظهیر!مثل تو را خاصه در چنین حضرت
زبان مدح نباشد بسنده کن به دعا
هوش مصنوعی: دوست عزیز! کسی چون تو شایستهی تعریف و تمجید در این مقام نیست، فقط به دعا کردن بسنده کن.
بگو تا شاه به شاهی درون به پای چنانک
حسد برد همه امروزهات بر فردا
هوش مصنوعی: بگو تا شاه در درون خود به مقام سلطنت برسد، طوری که حسادت بر تمام روزهای تو نسبت به فردا سایه اندازد.