شمارهٔ ۷
ای همایون نظر،از من نظری باز مگیر
طوطیم در قفس از من شکری باز مگیر
سگ قصاب توام خورده ز جانم جگری
چون جگر میخورم از من جگری باز مگیر
شب امید مرا،روز دلفروز تویی
بنما روز و نسیم سحری باز مگیر
پا اگر بازگرفتن ز تو من آن دگر است
تو ز من پا به امید دگری باز مگیر
ای به تو زنده من و زنده به تو جان ظهیر
تو ز بیمارگران گلشکری باز مگیر
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای همایون نظر،از من نظری باز مگیر
طوطیم در قفس از من شکری باز مگیر
هوش مصنوعی: ای استاد عزیز، لطفاً دوباره به من نگاه نکن و محبتهای خود را از من دریغ مفرما! طوطی من در قفس است و دیگر نمیتواند از من شکری بگوید.
سگ قصاب توام خورده ز جانم جگری
چون جگر میخورم از من جگری باز مگیر
هوش مصنوعی: من همچون سگی هستم که از دست قصاب زخمی شدهام و دردی عمیق در وجودم حس میکنم. چون جگر را میخورم، تو نیز از من جگری نخواهی گرفت و به من آسیب نزن.
شب امید مرا،روز دلفروز تویی
بنما روز و نسیم سحری باز مگیر
هوش مصنوعی: در شب امید من، تو نوری فرحبخش در روز هستی. لطفاً روز و نسیم صبحگاهی را از من نگیری.
پا اگر بازگرفتن ز تو من آن دگر است
تو ز من پا به امید دگری باز مگیر
هوش مصنوعی: اگر من از دنیای تو جدا شوم، دیگر بین ما رابطهای نخواهد بود. بنابراین تو نیز به امید دیگری از من فاصله نگیر.
ای به تو زنده من و زنده به تو جان ظهیر
تو ز بیمارگران گلشکری باز مگیر
هوش مصنوعی: ای تویی که من به خاطر تو زندهام و جانم به تو وابسته است، ای ظهیر! تو که آوازهدانان را به گلشکرت میخوانی، نمیتوانی از درمانکنندگانت دور بمانی.
حاشیه ها
1398/02/29 23:04
فرهاد
چندتا غلط املایی داره، اصلاح کنید لطفا ممنون