گنجور

شمارهٔ ۷۷

با تو در پرده دلم راز و نیازی دارد
کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن
دست کوتاه من امید درازی دارد
گرو آخر ببرد درگه بازی ز حریف
پاکبازی که دل و دیده بازی دارد
خواجه گاهی به نگاهی دل ما را ننواخت
تا بگویم نظر بنده نوازی دارد
شمع در ماتم پروانه اگر غمزده نیست
از چه شب تا به سحر سوز و گدازی دارد
خسرو محتشم روی زمین دانی کیست؟
آن گدایی که چو محمود ایازی دارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با تو در پرده دلم راز و نیازی دارد
کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
هوش مصنوعی: دل من با تو رازها و نیازهایی دارد که هیچ‌کس از آن خبر ندارد و نمی‌داند درون دل چه رازی نهفته است.
بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن
دست کوتاه من امید درازی دارد
هوش مصنوعی: دست کوتاه من نمی‌تواند به زلف تو دسترسی پیدا کند، اما آرزو و تمنا دارم که بتوانم آن را لمس کنم.
گرو آخر ببرد درگه بازی ز حریف
پاکبازی که دل و دیده بازی دارد
هوش مصنوعی: در نهایت، برنده کسی است که در این میدان، بازی را در دست دارد و دوستی و صداقت را در نظر می‌گیرد، چون او دل و نگاهی واقعی به بازی دارد.
خواجه گاهی به نگاهی دل ما را ننواخت
تا بگویم نظر بنده نوازی دارد
هوش مصنوعی: گاهی خواجه با یک نگاه، دل ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به‌طوری که می‌توانم بگویم نگاه او به ما لطف دارد.
شمع در ماتم پروانه اگر غمزده نیست
از چه شب تا به سحر سوز و گدازی دارد
هوش مصنوعی: شمع اگرچه در سوگ پروانه ناراحت به نظر نمی‌رسد، اما چرا تا سپیده‌دم این‌قدر سوز و اشتیاق دارد؟
خسرو محتشم روی زمین دانی کیست؟
آن گدایی که چو محمود ایازی دارد
هوش مصنوعی: شخصی به نام خسرو محتشم بر روی زمین وجود دارد که به او اشاره می‌شود. او در واقع یک گدا است، اما به خاطر ویژگی‌ها و صفاتش، مانند محمود ایاز که شخصیت بزرگی دارد، مورد توجه قرار می‌گیرد.