گنجور

شمارهٔ ۱۴۳

گرچه دل سوخته و عاشق و جان‌باخته‌ایم
باز با این همه دل‌سوختگی ساخته‌ایم
اثر آتش دل بین که از آن شمع‌صفت
اشک‌ها ریخته در دامن و بگداخته‌ایم
با همه مقصد خیری که مرام من و تست
در بنی نوع بشر ولوله انداخته‌ایم
جز دورنگی نبود عادت این خلق دورنگ
همه را دیده و سنجیده و بشناخته‌ایم
عجبی نیست که با این همه دشمن من و دل
جز به دیدار رخ دوست نپرداخته‌ایم
عمرها در طلب شاهد آزادی و عدل
سر قدم ساخته تا ملک فنا تاخته‌ایم
بر سر نامه طوفان بنگر تا دانی
بیرق سرخ مساوات برافراخته‌ایم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرچه دل سوخته و عاشق و جان‌باخته‌ایم
باز با این همه دل‌سوختگی ساخته‌ایم
هوش مصنوعی: با اینکه دل‌مان در آتش عشق سوخته و جان‌مان را فدای آن کرده‌ایم، اما با وجود همه این دردها و رنج‌ها، زندگی را ادامه داده‌ایم.
اثر آتش دل بین که از آن شمع‌صفت
اشک‌ها ریخته در دامن و بگداخته‌ایم
هوش مصنوعی: تأثیر آتش دل را ببین که چگونه اشک‌ها همچون شمع در دامن ریخته و ما را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
با همه مقصد خیری که مرام من و تست
در بنی نوع بشر ولوله انداخته‌ایم
هوش مصنوعی: با وجود تمامی خوبی‌ها و هدف‌های بلندی که من و تو برای بشریت داریم، هنوز هم در میان مردم هیاهو و جنجالی به پا کرده‌ایم.
جز دورنگی نبود عادت این خلق دورنگ
همه را دیده و سنجیده و بشناخته‌ایم
هوش مصنوعی: این مردم را جز انسان‌هایی دروغین نمی‌شناسم؛ همه را مشاهده کرده‌ام و خوب می‌شناسم و ارزیابی کرده‌ام.
عجبی نیست که با این همه دشمن من و دل
جز به دیدار رخ دوست نپرداخته‌ایم
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که با وجود این همه دشمن، ما تنها به خاطر دیدن چهره دوست به دل و جان مشغول نشده‌ایم.
عمرها در طلب شاهد آزادی و عدل
سر قدم ساخته تا ملک فنا تاخته‌ایم
هوش مصنوعی: سال‌ها در جستجوی شاهدی برای آزادی و عدالت بوده‌ایم و برای این هدف، قدم برداشته‌ایم، در حالی که دنیا و خواسته‌های زودگذر را فراموش کرده‌ایم.
بر سر نامه طوفان بنگر تا دانی
بیرق سرخ مساوات برافراخته‌ایم
هوش مصنوعی: به نوشته‌ها و پیام‌های پرهیاهو توجه کن تا بفهمی که ما پرچم برابری را برافراشته‌ایم.