گنجور

شمارهٔ ۱۱۸

کانون حقیقت دهن بسته ما بود
قانون درستی، دل بشکسته ما بود
صیاد از آن رخصت پرواز به ما داد
چون باخبر از بال و پر بسته ما بود
از هر دو جهان چشم به یک چشم زدن بست
آزاد ز بس خاطر وارسته ما بود
هر پست سزاوار سردار نگردید
این منزلت و مرتبه شایسته ما بود
اسرار جهان روشن از آنست بر ما
چون مظهر آیینه، دل خسته ما بود
انگشت قضا نامه گیتی چو ورق زد
سردفتر آن مسلک برجسته ما بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کانون حقیقت دهن بسته ما بود
قانون درستی، دل بشکسته ما بود
هوش مصنوعی: مرکز حقیقت در ما خاموش بود و قانون درستی که داشتیم، دل ما را شکسته بود.
صیاد از آن رخصت پرواز به ما داد
چون باخبر از بال و پر بسته ما بود
هوش مصنوعی: صیاد به ما اجازه پرواز داد چون از حال ما و محدودیت‌هایمان مطلع بود.
از هر دو جهان چشم به یک چشم زدن بست
آزاد ز بس خاطر وارسته ما بود
هوش مصنوعی: در آن لحظه کوتاه و بی‌زمان، از تمام دنیاها چشم پوشیدم و به آزادی دست یافتم، زیرا ذهن و دل من به قدری آرام و آزاد بود که هیچ چیز دیگری برایم اهمیت نداشت.
هر پست سزاوار سردار نگردید
این منزلت و مرتبه شایسته ما بود
هوش مصنوعی: هر کسی به حسب مقام و جایگاه خود شایستهٔ آن موقعیت است و این مقام و مرتبه، تنها برای ما مناسب بود.
اسرار جهان روشن از آنست بر ما
چون مظهر آیینه، دل خسته ما بود
هوش مصنوعی: رازهای جهان برای ما روشن است، زیرا دل خسته ما مانند آیینه ای است که آن‌ها را به نمایش می‌گذارد.
انگشت قضا نامه گیتی چو ورق زد
سردفتر آن مسلک برجسته ما بود
هوش مصنوعی: در این دنیا، سرنوشت را مانند یک دفترچه می‌گردانند و سرنوشت ما به دست کسی است که در این حرفه برجسته و با تجربه است.

حاشیه ها

1401/01/18 18:04
عرشیا غلامی

سلام وزن شعر مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن است و در مصراع  آخر کلمه ی چون غلط است و به ضرورت وزن باید چو نوشته شود