گنجور

شمارهٔ ۱ - به علی حاجی حسین جهت ساختن باغی به بیابانک نگاشته

ساخت یغما را علی حاجی حسین باغی چه باغ
هشت بستان را گزین هر هفت و فرآذین و زین
آمد ایجادش به دستور عجم در عهد ترک
بر به تاریخ عرب باغ علی حاجی حسین

باغ علی حاجی حسین در یک هزار و دویست و شصت و سه ما هروزه انجام بنیاد باغ است. بسیار دریغ دستم بود، با این مایه خاک پرداختن و دیوار افراختن زمین خستن و جوی بستن، رست شیاری ودرخت کاری، نامی از تو زنده و نشانی پاینده نماند. تخته سنگی سخت و ستوار نرم و هموار در کوهستان روم دره یا پشته های نزدیک «خور» یا کوهسار«تلخ» یا ماهورهای «فرخی» پیدا کن و بده احمد یا خطر این روز ماهه را درشت و خوانا بدان برنگارند و کسی که بر سنگ تراشی اگر همه چونان سنگ ها که در گورستان فرخی راست بر سر مردگان داشته اند دستی دارد، زشت یا زیبا بر کند، و در دیوار باغ از سوی اندرون بر نشان تا سال های دراز از تو یادگاری باشد، و آیندگان دانند در روزگار ماهم که مردی همچنان در پشت پدر است و مردمی در شکم مادر، چون تو جوانمردی خداوند درد بوده که خاک مرده بدین دست زنده کند و شاخی چند زمین گیر را به بازوی پرورش و نیروی پاسداری گردون گراینده.

چنان پندارم تاکنون خاک ها سراپا برداشته شد و دیوارها پای تا سرافراشته. چون دیگر باغ ها و زمین ها شایان شخم و شیار است و در خورد کشت و کار، نخست پیرایه ای که گوش و گردن این دوشیزه را باید و زیبائی این نوخیز پاکیزه را سرمایه فزاید، این است که جوئی گشاده دامان از پایان دیوار بالا برکن و از میانه راستین به دیوار پائین و از آنجا نیز تا جای بیرون شد آب جوی بر ساخته آب را از آن بگذرانی، ولی آب را هنگامی از کران در میان کش که نوبت از آن من یا امیدگاهی آقا و خودت یا آقا باقر باشد. زیان مردم را اگر چه یک چشمزد دیر یا زود جنبش آب یا تر و خشک جوی باشد دوست ندارم. اگر جوی آب بدین هنجار که گفتم در میان نیفتد، همه خوبی های باغ در نهان خواهد ماند و بر کران خواهد زیست. بر این سه جوی سی چهل کرمانی و قصب و خوشچرک و خوش خرما و خوش کلوخ و خشکو و جاننگی و مانند آن توان کاشت، و این گونه درخت ها به هنگام خود یکی دو تومان پانزده هزار ارزش دارد، خوبی های دیگر نیز در آن هست که کنون پیدا نیست، زینهاردر بستن جوی و گردانیدن آب بر روش و منشی که خواستم و دستوری یافتی کوتاهی مکن. زود بساز و به فرخی و فیروزی سرتاسر نهال از همین مایه درخت که نگارش رفت بر نشان که هستی بر باداست و زندگی بی بنیاد، در برابر این رنج و پاداش این شکنج هر خواهش هوش پذیر خود پسند از من کنی، بار خدا را سوگند زود و خوب و بهتر از آن که دلت خواست، بندگی خواهم کرد. خواهشمندم به رسیدن نامه همه کارها بر کران مانده، دامن برزنی، آستین برشکنی، جوئی قشنگ با گل یا سنگ راست بر ساخته آب برانی، و درخت بر نشانی، هر چه در این کار خواهی از احمد بخواه.

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساخت یغما را علی حاجی حسین باغی چه باغ
هشت بستان را گزین هر هفت و فرآذین و زین
هوش مصنوعی: علی حاجی حسین باغی، باغی زیبا و دلگشا را که شامل هشت بستان است، انتخاب کرده است. او هر هفت و فرشتگان را در این باغ گرد آورد.
آمد ایجادش به دستور عجم در عهد ترک
بر به تاریخ عرب باغ علی حاجی حسین
هوش مصنوعی: در دوره‌ای که ترک‌ها به قدرت رسیدند، به دستور عجم (فرهختگان) برای ساختن باغی به نام علی حاجی حسین، اقدام شد که تاریخ آن به عرب‌ها برمی‌گردد.
باغ علی حاجی حسین در یک هزار و دویست و شصت و سه ما هروزه انجام بنیاد باغ است. بسیار دریغ دستم بود، با این مایه خاک پرداختن و دیوار افراختن زمین خستن و جوی بستن، رست شیاری ودرخت کاری، نامی از تو زنده و نشانی پاینده نماند. تخته سنگی سخت و ستوار نرم و هموار در کوهستان روم دره یا پشته های نزدیک «خور» یا کوهسار«تلخ» یا ماهورهای «فرخی» پیدا کن و بده احمد یا خطر این روز ماهه را درشت و خوانا بدان برنگارند و کسی که بر سنگ تراشی اگر همه چونان سنگ ها که در گورستان فرخی راست بر سر مردگان داشته اند دستی دارد، زشت یا زیبا بر کند، و در دیوار باغ از سوی اندرون بر نشان تا سال های دراز از تو یادگاری باشد، و آیندگان دانند در روزگار ماهم که مردی همچنان در پشت پدر است و مردمی در شکم مادر، چون تو جوانمردی خداوند درد بوده که خاک مرده بدین دست زنده کند و شاخی چند زمین گیر را به بازوی پرورش و نیروی پاسداری گردون گراینده.
هوش مصنوعی: باغ علی حاجی حسین در سال 1263 به طور روزانه تأسیس شده است. واقعاً متأسفم که با این همه تلاش و زحمت در خاک‌ورزی، ساخت دیوارها، آبیاری زمین و کاشت درخت، هیچ نشانی از تو زنده و پایدار باقی نمانده است. پیدا کن سنگی سخت و مستحکم از کوه‌های روم، دره یا تپه‌های نزدیک «خور» یا کوه‌های «تلخ» یا دشت‌های «فرخی» و آن را به احمد بده تا ماهی درشت و خوانا بر روی آن نقش کند. هرکس که بتواند سنگی مانند آن‌هایی که بر سر مردگان در گورستان فرخی گذاشته‌اند، حکاکی کند، چه زشت و چه زیبا، باید در دیوار باغ از سمت داخلی نشانی از تو به یادگار بگذارد تا سال‌ها یاد تو را زنده نگه دارد و آیندگان بدانند در زمان ما مردی چنین وجود داشته است. تو جوانمردی الهی بوده‌ای که با دستانت خاک مرده را زنده کرده‌ای و درختانی را به آغوش پرورش و قدرت توافق کیهانی برگرداندی.
چنان پندارم تاکنون خاک ها سراپا برداشته شد و دیوارها پای تا سرافراشته. چون دیگر باغ ها و زمین ها شایان شخم و شیار است و در خورد کشت و کار، نخست پیرایه ای که گوش و گردن این دوشیزه را باید و زیبائی این نوخیز پاکیزه را سرمایه فزاید، این است که جوئی گشاده دامان از پایان دیوار بالا برکن و از میانه راستین به دیوار پائین و از آنجا نیز تا جای بیرون شد آب جوی بر ساخته آب را از آن بگذرانی، ولی آب را هنگامی از کران در میان کش که نوبت از آن من یا امیدگاهی آقا و خودت یا آقا باقر باشد. زیان مردم را اگر چه یک چشمزد دیر یا زود جنبش آب یا تر و خشک جوی باشد دوست ندارم. اگر جوی آب بدین هنجار که گفتم در میان نیفتد، همه خوبی های باغ در نهان خواهد ماند و بر کران خواهد زیست. بر این سه جوی سی چهل کرمانی و قصب و خوشچرک و خوش خرما و خوش کلوخ و خشکو و جاننگی و مانند آن توان کاشت، و این گونه درخت ها به هنگام خود یکی دو تومان پانزده هزار ارزش دارد، خوبی های دیگر نیز در آن هست که کنون پیدا نیست، زینهاردر بستن جوی و گردانیدن آب بر روش و منشی که خواستم و دستوری یافتی کوتاهی مکن. زود بساز و به فرخی و فیروزی سرتاسر نهال از همین مایه درخت که نگارش رفت بر نشان که هستی بر باداست و زندگی بی بنیاد، در برابر این رنج و پاداش این شکنج هر خواهش هوش پذیر خود پسند از من کنی، بار خدا را سوگند زود و خوب و بهتر از آن که دلت خواست، بندگی خواهم کرد. خواهشمندم به رسیدن نامه همه کارها بر کران مانده، دامن برزنی، آستین برشکنی، جوئی قشنگ با گل یا سنگ راست بر ساخته آب برانی، و درخت بر نشانی، هر چه در این کار خواهی از احمد بخواه.
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که تا کنون، زمین‌ها به طور کامل آماده شده‌اند و دیوارها به خوبی ایستاده‌اند. باغ‌ها و زمین‌ها اکنون آماده شخم زدن و کشت و کار هستند. برای زیبایی این دختر جوان، نخستین کار این است که جوی آبی بزرگ از انتهای دیوار بالا ببری و آب را از میان دیوار پایین عبور بدهی، اما این کار را تنها زمانی انجام بده که نوبت من یا آقا باقر باشد. من هرگز دوست ندارم که مردم به خاطر تغییر آب و هوای جوی آسیب ببینند. اگر آب جوی به شکل مورد نظر من تامین نشود، تمامی زیبایی‌های باغ پنهان خواهد ماند. می‌توان در این باغ درختان مختلفی کاشت که در زمان مناسب، ارزش بالایی خواهند داشت. بهتر است در ساخت جوی آب و هدایت آن مطابق با دستوری که دادم، کوتاهی نکنی. هر چه سریع‌تر این کارها را انجام بده و باغ را از همان درختانی که ذکر شده است پر کن. در برابر سختی‌هایی که می‌کشی و خواسته‌هایی که داری، بار خدا را قسم می‌خورد که به بهترین نحو خدمت کنم. خواهش می‌کنم هر چه کار باقی مانده است، انجام بدهی و جوی آبی زیبا بسازی و درختان را در مکان مناسب بکاری. اگر چیزی نیاز داشتی، از احمد بخواه.