گنجور

شمارهٔ ۵۲ - به احمد صفائی فرزند خود نوشته

شاخه های سفارش که کشت و کار دمید و پسته و انار و هسته را در باغ نگارش کاشته بودم همه از گران خیزیها و سست آویزی های تو خرزهره و کبست رست و شرنگ و تریاک آور، شعر:

این مرتبه را دنگی و شوری باید
من گویم و خود تو نشنوی شوردنگی

کاش از آن پیش که هنگام درخت کاری سپری گردد و مرغ امید ما از آسیب بند و گزند سیاه دستی های تو کوب آزمای خسته بالی و شکسته پری، رهی را آگهی می دادی تا انجام این کار و فرجام این کرد از مردی خواهم، و درمان این رنج از خداوند دردی جویم. باری با آنکه سودی شگرف در پای رفت و زیانی ژرف دست افکند همچنان از تو سپاس اندیشم و نیز شرمنده بخت خویش که زودم از آن خوی زشت و نهاد اهریمن سرشت آگاه کردی تا شاه نشین از پا گاه و زفتی از آماه و پاداش از بادافراه بازدانستم و راه از چاه و گل از گیاه و درست از تباه دریافتم، کنونت که سرشت این است و سرنوشت چنین خار و گلت یک رنگ است و پشیز و گهریک سنگ، سود خود در زیان دوستان دانی و بهار دمن در خزان بوستان.

خواهشمندم ازین پس به نامه و پیامم روز تباه نخواهی و به سرد سرائی های تیتالم که ناخنه چشم و هزارپای گوش است رامش سال و ماه نبری، کمندت باب این نخجیر و مرغت مرد این انجیر نیست.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاخه های سفارش که کشت و کار دمید و پسته و انار و هسته را در باغ نگارش کاشته بودم همه از گران خیزیها و سست آویزی های تو خرزهره و کبست رست و شرنگ و تریاک آور، شعر:
هوش مصنوعی: شاخه‌های درختانی که به بار نشسته و میوه‌هایی مانند پسته و انار را در باغ نوشته‌ام، همه تحت تأثیر ارتفاعات و نازک‌کاری‌های تو، خرزهره و کبست و همچنین مواد مختلف مانند شرنگ و تریاک، رشد کرده‌اند.
این مرتبه را دنگی و شوری باید
من گویم و خود تو نشنوی شوردنگی
هوش مصنوعی: این بار باید صحبت‌هایی پرشور و احساسی داشته باشم، اما تو گوش ندهی و فقط در دل خودت احساساتی را تجربه کنی.
کاش از آن پیش که هنگام درخت کاری سپری گردد و مرغ امید ما از آسیب بند و گزند سیاه دستی های تو کوب آزمای خسته بالی و شکسته پری، رهی را آگهی می دادی تا انجام این کار و فرجام این کرد از مردی خواهم، و درمان این رنج از خداوند دردی جویم. باری با آنکه سودی شگرف در پای رفت و زیانی ژرف دست افکند همچنان از تو سپاس اندیشم و نیز شرمنده بخت خویش که زودم از آن خوی زشت و نهاد اهریمن سرشت آگاه کردی تا شاه نشین از پا گاه و زفتی از آماه و پاداش از بادافراه بازدانستم و راه از چاه و گل از گیاه و درست از تباه دریافتم، کنونت که سرشت این است و سرنوشت چنین خار و گلت یک رنگ است و پشیز و گهریک سنگ، سود خود در زیان دوستان دانی و بهار دمن در خزان بوستان.
هوش مصنوعی: ای کاش قبل از اینکه زمان درخت‌کاری سپری شود و امید ما از آسیب دست‌های سیاه تو رنجیده و خسته شود، راهی را به ما می‌آموختی تا بدانیم چگونه این کار را انجام دهیم و نتیجه‌اش چه خواهد بود. از مردانگی می‌خواهم و از خداوند درمان این درد را می‌طلبم. با اینکه تلاش‌های من فایده زیادی نداشت و آسیب‌های جدی به وجود آورد، همچنان از تو سپاسگزارم و از سرنوشت خود شرمنده‌ام که زود مرا از آن خوی زشت و صفات اهریمنی آگاه ساختی. اکنون می‌دانم که چگونه باید از امتیازات و چالش‌ها آگاه شوم، و درک کرده‌ام که درخت و گل، سود و زیان، و درست و نادرست، همگی در این دنیا در کنار یکدیگر وجود دارند.
خواهشمندم ازین پس به نامه و پیامم روز تباه نخواهی و به سرد سرائی های تیتالم که ناخنه چشم و هزارپای گوش است رامش سال و ماه نبری، کمندت باب این نخجیر و مرغت مرد این انجیر نیست.
هوش مصنوعی: لطفا از این به بعد به نامه و پیام‌های من توجه نکن و نگذار که روزهای من به تباهی بگذرد. به سر و صدای اطرافم که مانند خواب و خیال است، توجهی نکن و خودت را درگیر مشکلات من نکن، زیرا این مسائل نه به نفع توست و نه به نفع من.