خطر، این چند گاه که ریش سفیدی«تبت» و «توحید» بر تو راست و استوار افتاد، تا امروز که انجام نخستین ماه بهار است چه کار کرده ای؟ و از گزو انار ونهال خرما و سنجد و هسته و یونجه و پسته ودیگر درخت های زودگذر و دیر پای چه به بار آورده ای؟ بی کاست و فزود آنچه کنون خرم و سبز است و گمان خوشیدن نیست و امید جوشیدن هست بر نگار و بر شمار و با من فرست تا این راز پوشیدن پیدا و بیکارگی یا کاردانی تو نیز آشکارا شود.
پیش از این ساز و سامان پیله وری و سوداگری نیز پرداخته بودی و با سرمایه کم و سود اندک در ساخته. گاهی آگاهی میدادی و نوید فزایش می فرستادی، چون شد که این هنگامت از آن شیوه نگارش بند بر زبان است و دست بر دهان؟ مگر سرمایه زیان کرد و گلت ناشکفته دست فرسود خزان شد. سود و زیان در این کار ناگزر است و کاست و فزود دست در آغوش یکدیگر، بیک لغزش از پیش رفتن و بدرود پیشه خویش گفتن کار دانشوران و شمار هنر پروران نیست. اگر گرم وگیرا بر سرکار نیائی و به دستور گذشته سوداسنج این بازار نیائی، سبک ساری دیوانه رنگت خواهم دید نه گران دانشی فرزانه سنگ.
همچنان در کار باش و بیدار زی که شوریده کاری مایه زیان نیفتد و به آلوده دستی و آز پرستی زبان گزا و انگشت نمای این و آن نشوی. علی یار و عباس را به زبان نغز و رفتار خوش آسوده دار تا هم آنان در کشت و کار و شخم و شیار به گناه تن آسائی آلوده نیایند و هم تواز دشت ناکنده و کشت پراکنده و دیگر کاستی ها که از سردی باغکاران خیزد پیش من شرمسار و فرسوده نپائی.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خطر، این چند گاه که ریش سفیدی«تبت» و «توحید» بر تو راست و استوار افتاد، تا امروز که انجام نخستین ماه بهار است چه کار کرده ای؟ و از گزو انار ونهال خرما و سنجد و هسته و یونجه و پسته ودیگر درخت های زودگذر و دیر پای چه به بار آورده ای؟ بی کاست و فزود آنچه کنون خرم و سبز است و گمان خوشیدن نیست و امید جوشیدن هست بر نگار و بر شمار و با من فرست تا این راز پوشیدن پیدا و بیکارگی یا کاردانی تو نیز آشکارا شود.
هوش مصنوعی: خطر، حالا که بزرگترها در اینجا مشغول اند، تا امروز که به پایان اولین ماه بهار رسیدهایم، چه کاری انجام دادهای؟ از گیاهانی مانند انار، خرما، سنجد، هسته، یونجه، پسته و دیگر درختان چه محصولی به دست آوردهای؟ بیهیچ کم و زیادی، آنچه امروز سبز و خرم است، چه به بار آوردهای و چه امیدی به شکوفایی دارد؟ اکنون به من بگو تا این رازها روشنتر شود و همچنین وضعیت تو، چه بیفایده و چه پرکار، مشخص گردد.
پیش از این ساز و سامان پیله وری و سوداگری نیز پرداخته بودی و با سرمایه کم و سود اندک در ساخته. گاهی آگاهی میدادی و نوید فزایش می فرستادی، چون شد که این هنگامت از آن شیوه نگارش بند بر زبان است و دست بر دهان؟ مگر سرمایه زیان کرد و گلت ناشکفته دست فرسود خزان شد. سود و زیان در این کار ناگزر است و کاست و فزود دست در آغوش یکدیگر، بیک لغزش از پیش رفتن و بدرود پیشه خویش گفتن کار دانشوران و شمار هنر پروران نیست. اگر گرم وگیرا بر سرکار نیائی و به دستور گذشته سوداسنج این بازار نیائی، سبک ساری دیوانه رنگت خواهم دید نه گران دانشی فرزانه سنگ.
هوش مصنوعی: قبلاً به تجارت و کارهای پیلهوری مشغول بودی و با سرمایه کم و سود کم در این زمینه فعالیت میکردی. گاهی اطلاعاتی به دیگران میدادی و از افزایش سود خبر میدادی. اما حالا چرا این گونه سکوت کردهای و دستت بر دهانت است؟ آیا سرمایهات آسیب دیده و شغلات به خطر افتاده است؟ در این حرفه، سود و زیان اجتنابناپذیرند و گاهی پیشرفت و پسرفت به هم وابستهاند؛ با یک اشتباه ممکن است از کار خود کنارهگیری کنی، و این مسأله مخصوص افراد فرهیخته و هنرمند نیست. اگر با شور و اشتیاق سر کار نروی و به محاسبات گذشته توجه نکنی، به زودی حجم کارت به حدی کاهش پیدا میکند که حتی یادآوریاش هم برایت لذتبخش نخواهد بود.
همچنان در کار باش و بیدار زی که شوریده کاری مایه زیان نیفتد و به آلوده دستی و آز پرستی زبان گزا و انگشت نمای این و آن نشوی. علی یار و عباس را به زبان نغز و رفتار خوش آسوده دار تا هم آنان در کشت و کار و شخم و شیار به گناه تن آسائی آلوده نیایند و هم تواز دشت ناکنده و کشت پراکنده و دیگر کاستی ها که از سردی باغکاران خیزد پیش من شرمسار و فرسوده نپائی.
هوش مصنوعی: با جدیت در کار خود ادامه بده و همیشه بیدار باش تا بیحوصلگی و بیدستوری تو به ضرر نیفتد و باعث ننگ نشوی. با دوستانت با زبان خوش و رفتار خوب رفتار کن تا آنها هم در کارهای کشاورزی خویش به ناز و تنبلی آلوده نشوند. همچنین، نگذار که به خاطر بیتوجهی و کمکاری کشاورزان، در کارهایت شرمنده و خسته نشوی.