گنجور

شمارهٔ ۲۸

به امتحان مکش آن ابروان ...به
که هیچ کس نکشد آن کمان...به
به پر غیر پریدن همی بدان ماند
که بر فلک شدن از نردبان... به
خیال روی تو پختن به گریه دانی چیست
که کشت شلتوک بر ناودان... به
نبات مردی اگر ابر تهمتن بارد
نرست خواهد از این خاکدان...به
فتاده مفتی اندر به مال مفت چنانک
بلوچ تازد بر کاروان... به
به سفله بال نیارم نگون اگرش از خاک
بر آفتاب کشد آسمان... به
فقیه گول و متاع غرور و بار خدای
زهی سفیر و زهی ارمغان... به
کسان و شیوه من گر کند صدای خروس
کجا خروس شود ماکیان... به
خران سگان و جهان استخوان و گر تو کسی
همی به سگ فکن این استخوان... به
بر آستان بزرگان دایره سردار
به راستی بگذر زاین جهان... به
در آ به حلقه که از خاصگان دایره ای
ترا چکار به زنقحبگان... به

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به امتحان مکش آن ابروان ...به
که هیچ کس نکشد آن کمان...به
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به خاطر زیبایی و جذابیت ابروان کسی نباید او را آزمایش کند، زیرا هیچ کس نمی‌تواند آنقدر جذاب و فریبنده باشد. در واقع، اشاره دارد به اینکه بعضی چیزها ارزش خود را دارند و نباید دست‌کم گرفته شوند.
به پر غیر پریدن همی بدان ماند
که بر فلک شدن از نردبان... به
هوش مصنوعی: پرواز به سمت غیر، مانند تلاش برای رسیدن به آسمان از روی نردبان است.
خیال روی تو پختن به گریه دانی چیست
که کشت شلتوک بر ناودان... به
هوش مصنوعی: تصور کردن چهره تو و به خاطر آن گریه کردن چه معنایی دارد، در حالی که همان احساس مانند کاشتن برنج در جایی نادرست است.
نبات مردی اگر ابر تهمتن بارد
نرست خواهد از این خاکدان...به
هوش مصنوعی: اگر مردی مانند ابر تهمتن بر زمین نبارد، از این خاک زمین نمی‌تواند زاده شود.
فتاده مفتی اندر به مال مفت چنانک
بلوچ تازد بر کاروان... به
هوش مصنوعی: مفتی در مال بی‌قیمت و بی‌کار افتاده است، مانند بلوچ که به کاروان‌ها حمله می‌کند.
به سفله بال نیارم نگون اگرش از خاک
بر آفتاب کشد آسمان... به
هوش مصنوعی: هرگز به انسان پست و بی‌ارزش اعتماد نخواهم کرد، حتی اگر او از زمین به آسمان برود و به عظمت برسد.
فقیه گول و متاع غرور و بار خدای
زهی سفیر و زهی ارمغان... به
هوش مصنوعی: فقیه به دنبال ظواهر فریبنده و ناپایدار دنیا است و در عین حال به خداوند و رسالت‌های الهی اشاره می‌کند که نباید فراموش شوند. این بیان می‌کند که چگونه برخی از افراد تنها به ظواهر و لذات دنیوی می‌پردازند و در این مسیر، از ارزش‌های حقیقی و معنوی غافل می‌شوند.
کسان و شیوه من گر کند صدای خروس
کجا خروس شود ماکیان... به
هوش مصنوعی: اگر هم‌نوعان و هم‌راهان من صدای خروس را ایجاد کنند، دیگر خروس نمی‌تواند به ماکیان تبدیل شود.
خران سگان و جهان استخوان و گر تو کسی
همی به سگ فکن این استخوان... به
هوش مصنوعی: در این دنیا، مانند سگان که به استخوان‌ها دسترسی دارند، ما نیز در حال استفاده از نعمت‌ها و مزایای زندگی هستیم. اگر کسی هم بخواهد به سگان استخوانی بیفکند، در واقع او به همان نعمت‌ها توجه کرده و با برکت زندگی آشناست.
بر آستان بزرگان دایره سردار
به راستی بگذر زاین جهان... به
هوش مصنوعی: به درگاه بزرگانی که مقام و منزلت دارند برو و از این دنیا که مملو از دنائت و ناپاکی است، عبور کن.
در آ به حلقه که از خاصگان دایره ای
ترا چکار به زنقحبگان... به
هوش مصنوعی: به محیط و جمعی که از افراد خاص و ویژه تشکیل شده، بیا؛ چرا که تو ارتباطی با کسانی که در حواشی و مسائل بی‌اهمیت هستند، نداری.