شمارهٔ ۲۷
سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد
ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
کس ز زحمت نبرد بهره که از غایت ناز
تا تو شمشیر برآری ز میان میگذرد
یار در بزم و نمیآرمش از بیم نگاه
فصل گل بین که بهارم به خزان میگذرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد
ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
هوش مصنوعی: زمانی که تیر کمان به سوی دیگری پرتاب میشود، نشان میدهد که چگونه حس غیرت من از سپر وجودم عبور میکند.
کس ز زحمت نبرد بهره که از غایت ناز
تا تو شمشیر برآری ز میان میگذرد
هوش مصنوعی: هیچکس به نتیجهای از زحمتهایش نمیرسد، زیرا برای رسیدن به اوج لذت و ناز، باید از میان سختیها و مشکلات عبور کند و سختیها را تحمل کند تا بتواند به خواستهاش برسد.
یار در بزم و نمیآرمش از بیم نگاه
فصل گل بین که بهارم به خزان میگذرد
هوش مصنوعی: دوست را در میخانه نمیآورم چون نگران نگاه دیگران هستم. بهار زندگیام به پایان میرسد و نمیخواهم این لحظات را از دست بدهم.