گنجور

شمارهٔ ۱۹

دل ز زخم توام اندیشه مرهم نکند
سایه تیغ تواش از سر دل کم نکند
غره شهر ربیعی ندمید آنکه به من
آسمانش دهم ماه محرم نکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ز زخم توام اندیشه مرهم نکند
سایه تیغ تواش از سر دل کم نکند
هوش مصنوعی: دل من از زخم تو آزرده است و هیچ فکری برای درمان آن ندارم. سایه‌ی تیغ تو هرگز از دل من کم نمی‌شود.
غره شهر ربیعی ندمید آنکه به من
آسمانش دهم ماه محرم نکند
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در روزهای بهاری بیدار و شاداب هستیم، اما من نمی‌توانم خود را فریب دهم که در واقعیت، غم و اندوهی عمیق وجود دارد و این شادی‌ها واقعی نیستند. در اصل، من امیدوارم که ماه محرم که نماد اندوه و یادآوری مصیبت‌هاست، بر این شادی‌ها سایه نیفکند.