گنجور

شمارهٔ ۷

زنی بود سرباز قلبیک را
که بر آسمان رگ زدی کیک را
نه پرهیزی از کس نه پروای شوی
به شب بارگی یار هر کاخ و کوی
به سمنان در ازگاه نه تا نود
تن آسا ز اندیشه نیک و بد
نماند از پی کام دل ناشمرد
کریچی که در وی نخفت و نخورد
از این سوی یل گر پی آن سوی بلخ
بهر مایه مردم چه شیرین چه تلخ
پی خاره ایران سندان سپار
نزد پی چنو شبرو ایرخوار
چه از مزد... پس چه از نیا و پدر
فزون داشت از مصطفی سیم و زر
زده تا بسی بیش و کم تند ورام
زر اندوختی پخته از سیم خام
ز سی تا چهل شوخ شیرین نهاد
شمارستد رایگان کرد و داد
توانش نه زن خواند و نی مرد گفت
هر آنکو نخواهد... سو ...یر مفت
بت سیم تن چون فراتر نهاد
زچل پای دستی به زر برگشاد
نمودی بهرگادنی سخت و سست
نیاز ...س پاره مشتی درست
هر آنکش سه زهواره شش میخه زور
گزین و گزاینده و گرده شور
سبک خیز و دیرافت و سندان سپار
کلفت و کلا سخت و زهدان فشار
بجای درستش پی دسترنج
فشاندی بپا در درم گنج گنج
«لتیبار» و «ناسار» تا «شاهجوی»
درون شهر و بیرون هر کاخ و کوی
از آن قرچی پیش و پس شاخ شاخ
در افتاد آوازه ژرف و فراخ

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زنی بود سرباز قلبیک را
که بر آسمان رگ زدی کیک را
هوش مصنوعی: زنی بود که دلش به عشق کسی می‌تپید و بر انگیزه‌های خود مانند یک سرباز در تلاش بود، همچنان که بر آسمان، آسمان را با انرژی و شوق به چالش می‌کشید.
نه پرهیزی از کس نه پروای شوی
به شب بارگی یار هر کاخ و کوی
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به این نکته اشاره دارد که فرد از هیچ کس پرهیز ندارد و در رابطه با محبوب خود نیز نگرانی ندارد. او به راحتی به هر مکان و جایی می‌رود و از بودن در کنار یار خود در شب‌های بارانی لذت می‌برد.
به سمنان در ازگاه نه تا نود
تن آسا ز اندیشه نیک و بد
هوش مصنوعی: در سمنان، در جایی که نیک و بد را بررسی می‌کنند، گروهی از نخبگان و فرهیختگان به تفکر و اندیشه مشغولند.
نماند از پی کام دل ناشمرد
کریچی که در وی نخفت و نخورد
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از آنچه که دل می‌خواست، باقی نماند؛ مانند کرم‌ابی که درون زمین خوابیده و چیزی نمی‌خورد.
از این سوی یل گر پی آن سوی بلخ
بهر مایه مردم چه شیرین چه تلخ
هوش مصنوعی: اگر از این طرف یل (رود) به سمت آن طرف بلخ بروی، هیچ‌یک از کشمکش‌ها و داریی‌های مردم (چه خوب و چه بد) برایت اهمیت ندارد.
پی خاره ایران سندان سپار
نزد پی چنو شبرو ایرخوار
هوش مصنوعی: در جستجوی ایران، درد و مشکلات را تحمل کن، چرا که شباهت به افسانه‌ها و موضوعات ناگوار به نظر می‌رسد.
چه از مزد... پس چه از نیا و پدر
فزون داشت از مصطفی سیم و زر
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که اگر شخصی به ارزش و مقام پیامبر (ص) توجه کند، دیگر به مال و ثروت پدر و نزاد خود اهمیتی نمی‌دهد. در واقع، ارزش مصطفی (ص) از هرگونه ثروت دیگری بالاتر است و این پیروزی بر مادیات را نشان می‌دهد.
زده تا بسی بیش و کم تند ورام
زر اندوختی پخته از سیم خام
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که با تلاش و کار زیاد، به دستاوردی ارزشمند و با کیفیت رسیده‌ای، همان‌طور که کسی که در انتظار زر و سیم است، در نهایت به یک نتیجه مناسب و نیکو می‌رسد.
ز سی تا چهل شوخ شیرین نهاد
شمارستد رایگان کرد و داد
هوش مصنوعی: از بین سی تا چهل نغمه‌ی شیرین و سرخوش، شمارش کن که به صورت رایگان به تو بخشیده شده است.
توانش نه زن خواند و نی مرد گفت
هر آنکو نخواهد... سو ...یر مفت
هوش مصنوعی: توان آن را ندارد که زن نامیده شود و نه مرد، هرکسی که از حقیقت دوری کند، در واقع به باطل مفتخر است.
بت سیم تن چون فراتر نهاد
زچل پای دستی به زر برگشاد
هوش مصنوعی: بت زیبا و نقره‌ای وقتی که از چله پا فراتر رفت، دستی به زر (طلا) دراز کرد.
نمودی بهرگادنی سخت و سست
نیاز ...س پاره مشتی درست
هوش مصنوعی: تو برای نیکوکاران همواره سختی و آسانی را نمایان کردی ... ای کسی که از درستی و راستی بهره‌مند هستی.
هر آنکش سه زهواره شش میخه زور
گزین و گزاینده و گرده شور
هوش مصنوعی: هر چیزی که دارای توانایی و قدرت باشد، باید انتخاب و عمل کند و همچنین در برابر چالش‌ها و اوضاع مختلف واکنش نشان دهد.
سبک خیز و دیرافت و سندان سپار
کلفت و کلا سخت و زهدان فشار
هوش مصنوعی: سبک و آرام حرکت کن و به آرامی برو، بار سنگین را بر دوش خود بگذار و در عین حال از موانع و فشارها نترس.
بجای درستش پی دسترنج
فشاندی بپا در درم گنج گنج
هوش مصنوعی: به جای اینکه زحمت خود را صرف کار مفیدی کنی، تلاش خود را به سمت چیزی بیهوده و غیرمفید معطوف کردی که به نتیجه‌ای نمی‌رسد.
«لتیبار» و «ناسار» تا «شاهجوی»
درون شهر و بیرون هر کاخ و کوی
هوش مصنوعی: به مناطق «لتیبار» و «ناسار» تا «شاهجوی» هم در داخل شهر و هم در خارج از هر کاخ و محله اشاره شده است.
از آن قرچی پیش و پس شاخ شاخ
در افتاد آوازه ژرف و فراخ
هوش مصنوعی: از آنجا که او در میدان بازی قرار دارد و با قدرت و مهارت خود در نبردها، صدایی بلند و تأثیرگذار ایجاد کرده است، این موضوع به گونه‌ای جلب توجه می‌کند که همه درباره‌اش صحبت می‌کنند.