گنجور

شمارهٔ ۸۰

تا به خاطر مژه و ابروی توام بر گذرد
همه در دیده و دل دشنه و خنجر گذرد
هر که دید آن لب نوشین و دل سنگین گفت
آب خضر است که بر سد سکندر گذرد
چشم و مژگانش نگه کن که همی پنداری
شهسواری است که بر قلب دو لشکر گذرد
حسن مردانه ات ار بر شکند طرف کلاه
شاهد مصر ز بازار به معجر گذرد
آفتابش می و برجش خم و چرخش ساقی
ای خوش آن عمر که در گردش ساغر گذرد
در ره توسنش ار گرد بر آید زجهان
مشت خاکی است که در موکب صرصر گذرد
خط و کاکل بنما ای همه شاهانت گدا
تا گدا از نمد و شاه ز افسر گذرد
عدل شد جور رخ و زلف تو کاین فتنه عام
ماجرائی است که بر مسلم وکافر گذرد
خم به ابروی کمان ناورد آن مه ز غرور
تیر آهم چه تفاوت که ز اختر گذرد
مژه از اشک جدا زان لب و دندان یغما
نگسلد رابطه تا رشته به گوهر گذرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به خاطر مژه و ابروی توام بر گذرد
همه در دیده و دل دشنه و خنجر گذرد
هوش مصنوعی: می‌گوید: به خاطر زیبایی و جذابیت مژه و ابروی تو، هر چیزی که در دل و چشم من باشد، مثل دشنه و خنجر به راحتی عبور می‌کند.
هر که دید آن لب نوشین و دل سنگین گفت
آب خضر است که بر سد سکندر گذرد
هوش مصنوعی: هر کسی که آن لب شیرین را ببیند و دلش سنگین شود، می‌گوید که این آب خضر است که از سد سکندر عبور می‌کند.
چشم و مژگانش نگه کن که همی پنداری
شهسواری است که بر قلب دو لشکر گذرد
هوش مصنوعی: نگاه و مژگان او را تماشا کن، گویی که یک قهرمان بزرگ است که بر دل دو سپاه عبور می‌کند.
حسن مردانه ات ار بر شکند طرف کلاه
شاهد مصر ز بازار به معجر گذرد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی مردانه‌ات بر سر کلاه بشکند، شاهدی از مصر از بازار عبور خواهد کرد که چادرش را روی سرش دارد.
آفتابش می و برجش خم و چرخش ساقی
ای خوش آن عمر که در گردش ساغر گذرد
هوش مصنوعی: خورشیدش همانند شراب، و برج آن به مانند پیاله‌ای است و چرخش آن نشان‌دهنده‌ی زیبایی است. چه خوشبخت است زندگی‌ای که در گردش پیاله‌ی شراب سپری شود.
در ره توسنش ار گرد بر آید زجهان
مشت خاکی است که در موکب صرصر گذرد
هوش مصنوعی: اگر در راه اسبش گرد و غباری بلند شود، این تنها بخشی از دنیای مادی است که در مسیر طوفان عبور می‌کند.
خط و کاکل بنما ای همه شاهانت گدا
تا گدا از نمد و شاه ز افسر گذرد
هوش مصنوعی: ای زیبا رویان، جلوه‌گری کنید تا گدایان هم بتوانند از نمد (پوشش معمولی) عبور کنند و شاهان نیز از تاج و افسر خود بگذرند.
عدل شد جور رخ و زلف تو کاین فتنه عام
ماجرائی است که بر مسلم وکافر گذرد
هوش مصنوعی: بی‌عدالتی و ناعدالتی به زیباترین جلوه‌های چهره و موهای تو نسبت داده شده است، زیرا این زیبایی باعث ایجاد فتنه‌ای می‌شود که بر همه، چه مسلمان و چه کافر، تأثیر می‌گذارد.
خم به ابروی کمان ناورد آن مه ز غرور
تیر آهم چه تفاوت که ز اختر گذرد
هوش مصنوعی: آن مه با ابروی کمانی خود، بر اثر غرورش، من را به تیر غم و حسرت انداخته است. چه فرقی می‌کند که او به سوی ستاره‌ها برود یا نه.
مژه از اشک جدا زان لب و دندان یغما
نگسلد رابطه تا رشته به گوهر گذرد
هوش مصنوعی: اشک از مژه جدا نمی‌شود و این ارتباطی که بین آن لب و دندان وجود دارد، قطع نخواهد شد تا اینکه این رشته به گوهر برسد.