شمارهٔ ۴۳
بعد مردن بر کف از لوح مزارم سنگهاست
تا قیامت با زمین و آسمانم جنگهاست
گاهم از چشم سیه گه لعل میگون ره زنند
لعبتان را در فنون دلربایی رنگهاست
پای جهدم در بیابان طلب فرسوده شد
وز بر ما تا به مقصد همچنان فرسنگهاست
نی سرم شد زیب فتراکی، نه تن خاک رهی
راستی خواهی، مرا زین زندگانی ننگهاست
گه سرایم، گاه مویم تا رهم از دست عشق
زخمه شنعت مزن کاین ساز را آهنگهاست
زاهدان را کرده عاشق چشم جادو شیوهات
سامری را در رسوم ساحری نیرنگهاست
در خم زلفش دل سرگشته یغما، دیر ماند
در شب تاریک رهگمکردگان را لنگهاست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بعد مردن بر کف از لوح مزارم سنگهاست
تا قیامت با زمین و آسمانم جنگهاست
هوش مصنوعی: بعد از مرگم، بر سنگ قبرم نام و نشانی از من باقی میماند و تا روز قیامت، درگیر نبردهایی با زمین و آسمان خواهم بود.
گاهم از چشم سیه گه لعل میگون ره زنند
لعبتان را در فنون دلربایی رنگهاست
هوش مصنوعی: گاهی اوقات نگاه عمیق و تاریکی چشم کسی میتواند به زیبایی و جذابیت دلرباهایی که در رنگها و شکلها وجود دارند، جاذبهای خاص ببخشد.
پای جهدم در بیابان طلب فرسوده شد
وز بر ما تا به مقصد همچنان فرسنگهاست
هوش مصنوعی: پایم در مسیر جستجوی حقیقت خسته و ناتوان شده، و از ما تا رسیدن به هدف هنوز فاصله زیادی باقی مانده است.
نی سرم شد زیب فتراکی، نه تن خاک رهی
راستی خواهی، مرا زین زندگانی ننگهاست
هوش مصنوعی: من به نوعی شبیه نی هستم که زیباییاش را از بافتن برمیگیرد، و نه تن خاکی دارم که همیشه در جستجوی راستی باشد. حقیقت این است که زندگی من پر از ننگ و عیب است.
گه سرایم، گاه مویم تا رهم از دست عشق
زخمه شنعت مزن کاین ساز را آهنگهاست
هوش مصنوعی: گاهی میخوانم و گاهی میرقصم تا از چنگ بدعشق رها شوم. تو نزن به این ساز، زیرا این آهنگ داستانهای زیادی دارد.
زاهدان را کرده عاشق چشم جادو شیوهات
سامری را در رسوم ساحری نیرنگهاست
هوش مصنوعی: زاهدان را به عشق چشمان جادوگرانهات مجذوب کردهای، مانند سامری که با روشهای سحرآمیز خود نیرنگ میزند.
در خم زلفش دل سرگشته یغما، دیر ماند
در شب تاریک رهگمکردگان را لنگهاست
هوش مصنوعی: دلهای سرگشته و گمشده در مسیر زندگی، به خاطر زلفهای خمیده او، در شب تاریک، مدت زیادی در بلاتکلیفی و سردرگمی ماندهاند.