شمارهٔ ۱۴۳
ساقی جگرم سوخت بده جام شرابی
ماه رمضان است بکن کار ثوابی
در سینه ندانم که چه کرد آتش عشقت
از ناله خود می شنوم بوی کبابی
صد حرف زند در عوض یک سخن غیر
و آنگاه سوالی که نیرزد به جوابی
آن زرد گیاهیم که در دشت محبت
یک بار به ما سایه نینداخت سحابی
تا بو که به وجهی نگرم روی تو پیوست
دارم به هم آمیخته بیداری و خوابی
مگذار که خط گرد عذار تو زند پر
هم جلوه طاووس دریغ است غرابی
انوار شهود تو به روی تو حجاب است
زانم چه که امروز برافکنده نقابی
ناوک به سوی مدعی افکند و به من خورد
این است خطائی که بود به ز صوابی
یغما عجب ار خاک وجودت نبرد باد
از چشم و دل این گونه که در آتش و آبی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی جگرم سوخت بده جام شرابی
ماه رمضان است بکن کار ثوابی
هوش مصنوعی: ای ساقی، با اینکه دلم پر از غم و ناراحتی است، به من یک جام شراب بده. امروز ماه رمضان است و به این بهانه میخواهم عمل نیکویی انجام دهم.
در سینه ندانم که چه کرد آتش عشقت
از ناله خود می شنوم بوی کبابی
هوش مصنوعی: در دل من نمیدانم آتش عشق تو چه کرده است، اما از صدای نالههای خود، بوی کبابی به مشامم میرسد.
صد حرف زند در عوض یک سخن غیر
و آنگاه سوالی که نیرزد به جوابی
هوش مصنوعی: در برابر یک حرف درست، صد کلام بیمعنا و غیر مرتبط بیان میشود و در نهایت، سوالی مطرح میشود که اصلاً ارزش پاسخ دادن را ندارد.
آن زرد گیاهیم که در دشت محبت
یک بار به ما سایه نینداخت سحابی
هوش مصنوعی: ما همان گیاه زردی هستیم که در دشت عشق، هیچگاه سایهای بر ما نیافتاده است.
تا بو که به وجهی نگرم روی تو پیوست
دارم به هم آمیخته بیداری و خوابی
هوش مصنوعی: هر بار که به چهرهات نگاه میکنم، حس میکنم که در حال خواب و بیداری همزمان هستم، گویی دنیای واقعی و خواب با هم در هم آمیختهاند.
مگذار که خط گرد عذار تو زند پر
هم جلوه طاووس دریغ است غرابی
هوش مصنوعی: نگذار که نقش دور صورت تو، جلوهای شبیه به طاووس ایجاد کند، که این واقعاً تأسفآور است و شایستهات نیست.
انوار شهود تو به روی تو حجاب است
زانم چه که امروز برافکنده نقابی
هوش مصنوعی: نورهای مشاهدهٔ تو همچون پردهای بر چهرهات قرار دارد، زیرا میدانم که امروز نقابی را کنار زدهای.
ناوک به سوی مدعی افکند و به من خورد
این است خطائی که بود به ز صوابی
هوش مصنوعی: تیر به هدف دشمن پرتاب شد، اما به من اصابت کرد. این نشاندهنده اشتباهی است که بدتر از درستی است.
یغما عجب ار خاک وجودت نبرد باد
از چشم و دل این گونه که در آتش و آبی
هوش مصنوعی: عجب است اگر باد وجود تو را از چشم و دل برباید، در حالی که تو در آتش و آب به این شکل هستی.