شمارهٔ ۱۱۰
بهار ار باده در ساغر نمیکردم چه میکردم؟
ز ساغر گر دماغی تر نمیکردم چه میکردم؟
هوا تر، می به ساغر، من ملول از فکر هشیاری
اگر اندیشهی دیگر نمیکردم چه میکردم؟
عرض دیدم به جز می هرچه زان بوی نشاط آید
قناعت گر به این جوهر نمیکردم چه میکردم؟
چرا گویند در خم خرقهی صوفی فرو کردی
به زهدآلوده بودم گر نمیکردم چه میکردم؟
ملامت میکُنَنْدَم کز چه برگشتی ز مژگانش؟
هزیمت گر ز یک لشکر نمیکردم چه میکردم؟
مرا چون خاتم سلطانی ملک جنون دادند
اگر ترک کُلَهْ افسر نمیکردم چه میکردم؟
به اشک ار کیفر گیتی نمیدادم چه میدادم؟
به آه ار چارهی اختر نمیکردم چه میکردم؟
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمیکردم چه میکردم؟
گشود آنچه از حرم بایست از دیر مغان یغما
رخ امید بر این در نمیکردم چه میکردم؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بهار ار باده در ساغر نمیکردم چه میکردم؟
ز ساغر گر دماغی تر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: اگر بهار به من باده نمیداد، چه کار میکردم؟ و اگر از ساغر بادهای نمینوشیدم، پس چه باید میکردم؟
هوا تر، می به ساغر، من ملول از فکر هشیاری
اگر اندیشهی دیگر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: هوا بارانی و مرطوب است، شراب در جام آماده است و من از فکر به حال خالی و بیحالی خستهایم. اگر به چیز دیگری نمیاندیشیدم، چه کار میکردم؟
عرض دیدم به جز می هرچه زان بوی نشاط آید
قناعت گر به این جوهر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: من هرچه در این دنیا دیدم، جز می و نوشیدنی که بوی شادی و نشاط میدهد، چیزی را نپسندیدم. اگر به این لذت و جوهر واقعی قناعت کنم، چه کار دیگری میتوانم بکنم؟
چرا گویند در خم خرقهی صوفی فرو کردی
به زهدآلوده بودم گر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: چرا میگویند که در حالتی خاص به لباس صوفیانه درآمدهام؟ اگر پاک و بیغش نبودم، اگر به این راه نمیرفتم، تکلیف من چه بود؟
ملامت میکُنَنْدَم کز چه برگشتی ز مژگانش؟
هزیمت گر ز یک لشکر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: مرا سرزنش میکنند که چرا از چشمانش دور شدم؟ اگر در برابر یک لشکر هم شکست میخوردم، چه کاری از دستم برمیآمد؟
مرا چون خاتم سلطانی ملک جنون دادند
اگر ترک کُلَهْ افسر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: به من مانند یک انگشتر سلطانی مقام دیوانگی عطا کردند. اگر تاج و لباسی که مخصوص پادشاهان است را کنار میگذاشتم، چه میتوانستم بکنم؟
به اشک ار کیفر گیتی نمیدادم چه میدادم؟
به آه ار چارهی اختر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: اگر قرار بود که به خاطر مشکلات دنیا از اشک استفاده کنم، چه چیزی از دست میدادم؟ و اگر با نفس حسرت، دیگر نتوانم کاری انجام دهم، پس چه باید میکردم؟
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: از شیخ شهر به خاطر ظاهر و تظاهر به دیانت خودم را دور کردم. اگر با این کسی که به نظر کافر میآید، مدارا نمیکردم، چه باید میکردم؟
گشود آنچه از حرم بایست از دیر مغان یغما
رخ امید بر این در نمیکردم چه میکردم؟
هوش مصنوعی: او آنچه را که باید از خانه مقدس بگشايد، از معبد مغان نیز به سرقت برد. من هرگز انتظار نداشتم که امید من به این در بیفتد، حالا چه کار میتوانستم بکنم؟