گنجور

شمارهٔ ۱۶ - در حق شمس الدین محمد وزیر

تاج اسلام شمس الدین ، گشتست
خاک صدر تو آسمان را تاج
تحفه داده ترا عنایت حق
سیرت و نام صاحب المعراج
هست عزم ترا مضای حسام
هست رأی ترا ضیای سراج
قصر عالیت ثابت الارکان
بحر بر تو دایم الامواج
در گه تست مأمن خائف
حضرت تست موقف محتاج
در گذشته بارتفاع محل
قدر تو از نظام و از ابراج
نکند با تو چرخ رای خلاف
نسپرد با تو دهر راه لجاج
سرورا ، گفته ای مرا : کامروز
نیست الا بمجلس تو رواج
صدر تو مقصد منست ، چنانک
خانهٔ کعبه مقصد حجاج
وطن من ز حمل بخشش تو
هست آگنده از زر و دیباج
گشته انبار من پر از غله
بی غم و رنج ، بلکه دخل و خراج
خواست بیماری نیازم کشت
گر نکردی مرا کف تو علاج

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تاج اسلام شمس الدین ، گشتست
خاک صدر تو آسمان را تاج
هوش مصنوعی: شخصی به نام شمس الدین، که مقام والایی در اسلام دارد، به حدی بزرگ و باارزش است که خاک روی سرش به مانند تاجی برای آسمان محسوب می‌شود.
تحفه داده ترا عنایت حق
سیرت و نام صاحب المعراج
هوش مصنوعی: خداوند به تو هدایای خاصی بخشیده است، از جمله شخصیت و نام مبارک پیامبر که به آسمان عروج کرد.
هست عزم ترا مضای حسام
هست رأی ترا ضیای سراج
هوش مصنوعی: عزم و اراده تو همانند شمشیری تیز و برنده است و اندیشه و نظر تو مانند نوری درخشان است که راه را روشن می‌کند.
قصر عالیت ثابت الارکان
بحر بر تو دایم الامواج
هوش مصنوعی: کاخ بلندی که تو را در خود جای داده، استحکام و ثباتی دارد چون قصر، و دریایی است که همواره در حال موج زدن است.
در گه تست مأمن خائف
حضرت تست موقف محتاج
هوش مصنوعی: در درگاه تو پناهگاهی برای ترساندگان است و در حضور تو، جایگاه نیازمندان است.
در گذشته بارتفاع محل
قدر تو از نظام و از ابراج
هوش مصنوعی: در گذشته، جایگاه و ارزش تو از هر نظام و هر بلندمرتبه‌ای بالاتر بوده است.
نکند با تو چرخ رای خلاف
نسپرد با تو دهر راه لجاج
هوش مصنوعی: شاید زمانه بر خلاف خواسته‌ی تو عمل کند و روزگار با تو لج بازی کند.
سرورا ، گفته ای مرا : کامروز
نیست الا بمجلس تو رواج
هوش مصنوعی: ای سرور، تو گفته‌ای که امروز تنها در محفل تو رونق و زندگی وجود دارد.
صدر تو مقصد منست ، چنانک
خانهٔ کعبه مقصد حجاج
هوش مصنوعی: بالای تو هدف من است، مانند اینکه خانه کعبه هدف زائران است.
وطن من ز حمل بخشش تو
هست آگنده از زر و دیباج
هوش مصنوعی: وطن من به خاطر کرم و محبت تو سرشار از طلا و پارچه‌های باارزش است.
گشته انبار من پر از غله
بی غم و رنج ، بلکه دخل و خراج
هوش مصنوعی: دولت و نعمت بسیاری در زندگی‌ام فراهم آمده است و از هیچ مشکل و ناراحتی رنج نمی‌برم، بلکه فقط به حساب و کتاب و مدیریت درآمد و هزینه‌ها فکر می‌کنم.
خواست بیماری نیازم کشت
گر نکردی مرا کف تو علاج
هوش مصنوعی: عشق و روحیه‌ی تقاضا و نیاز در من به حدی رسیده است که حالا به نوعی به بیماری مبتلا گشته‌ام. اگر تو دستی به کمک به من نیاری و برای درمان من کاری نکنی، من نمی‌توانم بهبود یابم.