گنجور

شمارهٔ ۳ - در مدح علاء الدوله ابوالمظفر نصرة الدین اتسز و لزوم آسمان و زمین در هر بیتی

ای زمین را از رخت ، چون آسمان ، فرو بها
بوسه ای را از لبت ملک زمین زیبد بها
یک زمان دو زلف را زان روی چون مه دور کن
تا زمین را بیش گردد ز آسمان فرو بها
گر زمانی چون زمین نزدیک من گیرد قرار
من بفر تو زجور آسمان گردم رها
گر نشاند آسمان پیش توام بر یک زمین
از زمین گردم بشکر ، از آسمان یابم وفا
از زمین در طاعت عشق تو گر خاضع ترم
با منت چون آسمان تا کی بود قصد جفا؟
ای زمینی سرو سیمین و آسمانی صورتی
رؤیت مه بینمت بر روی و زهره بر قفا
گر تو سرو بوستانی بر روان رفتن زچیست؟
ور تو ماه آسمانی بر زمین رفتن چرا؟
از برای وعدهٔ یک بوسه ، ای ماه زمین
چند سر گردان چو ماه آسمان داری مرا؟
آسمان را در ملاحت چون تویی حاصل نشد
از زمین روم و چین و خاک خر خیز و ختا
آسمانی طالعی دارم ، که بی سودای تو
بر زمین گامی نهادن نیست نزد من روا
گر نگیری در کنارم چون زمین را آسمان
گشته گیر از آسمان روزم سیه ، رنجم هبا
ز آسمان حسن اگر چون مه بتابی بر زمین
پارسایان را کنی در یک زمان ناپارسا
چون تو در خوبی بزیر آسمان ماهی کدام ؟
بر زمین یارای چون خوارزمشاهی را کجا؟
بوالمظفر ، خسرواتسز ، شاه ترکستان که هست
بر زمین مملکت چون آسمان فرمانروا
آن علاء دولت ودین ، کاسمانگون تیغ او
بر زمین دادست عدل و علم عالم را علا
در زمین از شهریاران جز مر و را کس ندید
آفتابی با کلاه و آسمانی با قبا
هیچ موضع در زمین بی عدل او باقی نماند
تا خدای آسمان ملک زمین دادش عطا
ای خداوندی ، که نزدیک زمین و آسمان
آفتاب افتخاری ، آسمان کبریا
آسمانی در جلال و قدر و شاهان زمین
در خطابت آسمان خوانند و این باشد سزا
برزمین چون روزی خلقان رساند جود تو
زآسمان خواندن نیفتد این خطاب تو خطا
آسمان تا نامهٔ خوارزمشاهی بر تو خواند
خوانده شد بر عمر خصمت نامهٔ عزل و فنا
آسمان داد و دینی ، آفتاب فضل و عدل
بر زمین از تاج و تختت منشر نور و ضیا
نیست در روی زمین یک پادشه با قدر تو
آسمان در خدمت تو پشت از آن دارد دو تا
جز بعدل اندر زمین راضی نباشد لاجرم
آسمان در بندگی دادست حکمت را رضا
هر کجا رزم تو باشد بر زمین ، آنجا کند
آسمان در موج خون بدسگالان آشنا
دادگر شاه زمین از آسمانی وز خدای
تا زتیغ تو رعایت یافت شرع مصطفا
آسمان را بر زمین یک عمر وبن عنتر نماند
تا زشمشیر تو نو شد نام تیغ مرتضا
بفکند تیر تو در رزم آسمان را بر زمین
گر ندارد نیزهٔ تو آسمان را بر هوا
گر گریزد دشمن تو از زمین بر آسمان
جانش از تن چون زمین از آسمان گردد جدا
زآسمان تیغ تو بارد همی فتح و ظفر
در زمین ملک تو روید گیاهی کیمیا
آسمان با آن سخا ، کندر سعادتهای اوست
بر زمین دست ترا خواند همی ابر سخا
در طریق خدمتت تو هر که پیماید زمین
زآسمان آید بگوش او ندای مرحبا
هر که را باشد مقام اندر زمین ملک تو
در جهان هرگز ندارد آسمانش بی نوا
عاجزست از رمح تو بر آسمان تیر شهاب
قاصرست از مرکب تو بر زمین باد صبا
اژدها با گنج باشد در زمین ، زان ساختست
آسمان رمح ترا بر گنج نصرت اژدها
در زمین هر کاشنایی یافت با درگاه تو
آسمان او را کند با بی نیازی آشنا
بدسگال تو زمین گشتست و تیغت آسمان
بر زمین از آسمان دایم همی بارد بلا
چون بحرب آیی ، زخون حلق و روی خصم تو
آسمان پر ارغوان گردد ، زمین پر کهربا
بر زمین ، هر لحظه ای ، کندر شمار ملک تست
نگذرد هرگز زحکم آسمان بروی و با
بر زمین از بس که خون دشمن دین ریختی
شد فتوحت چون نجوم آسمان بی منتها
زان گرفتست آسمان جرم زمین را در کنار
تا مصون دارد ز آفت عرصهٔ ملک ترا
بر زمین بیشی ، بر تبت ، زآفتاب و آسمان
آسمان تخت زیبد ، آفتابت متکا
حضرت تو بر زمین محراب اصحاب ثناست
هم چنان چون آسمان محراب اصحاب دعا
از پی آن تا بماند ملک و نامت جاودان
آسمانت را پر دعا کردم ، زمین را پر ثنا
آسمان شد لفظ من در مدحت شاه زمین
جاودان از آسمان ملک زمین بادت قضا
بر زمین بادت ظفر ، تا بر سما تابد نجوم
آسمان بادت رهی ، از زمین روید گیا
عدل را ، شاها ، بقا اندر بقای ملک تست
ملک بادت بر زمین ، تا آسمان دارد بقا
خدمت تو پیشه کرده پادشاهان زمین
و آسمان کرده ترا در پادشاهی مقتدا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای زمین را از رخت ، چون آسمان ، فرو بها
بوسه ای را از لبت ملک زمین زیبد بها
هوش مصنوعی: ای زمین، از زیبایی‌ات مانند آسمان، ارزشی دارد که لب‌های تو بوسه‌ای را بر آن بیفشانند و این بوسه به سرزمین زیبایی می‌بخشد.
یک زمان دو زلف را زان روی چون مه دور کن
تا زمین را بیش گردد ز آسمان فرو بها
هوش مصنوعی: لحظه‌ای دو زلف را از چهره‌ات بردار تا زمین از آسمان کم‌ارزش‌تر شود.
گر زمانی چون زمین نزدیک من گیرد قرار
من بفر تو زجور آسمان گردم رها
هوش مصنوعی: اگر روزی همچون زمین در آرامش و نزدیکی به من قرار بگیرد، من از فشارهای آسمان رها می‌شوم و به سمت تو می‌روم.
گر نشاند آسمان پیش توام بر یک زمین
از زمین گردم بشکر ، از آسمان یابم وفا
هوش مصنوعی: اگر آسمان مرا در برابر تو بر روی یک زمین قرار دهد، از زمین به خاطر این نعمت شکرگزارخواهم بود و از آسمان وفا و وفاداری را خواهم یافت.
از زمین در طاعت عشق تو گر خاضع ترم
با منت چون آسمان تا کی بود قصد جفا؟
هوش مصنوعی: اگر من از زمین در خدمت عشق تو خاضع‌تر هستم، این رفتار با منت و توهین مانند آسمان چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
ای زمینی سرو سیمین و آسمانی صورتی
رؤیت مه بینمت بر روی و زهره بر قفا
هوش مصنوعی: ای تو همچون سرو که زیبا و خوش قامت هستی، و ای تو که به آسمان می‌نگری، چهره‌ات مانند ماه روشن و زیبایی‌ات همچون زهره (ناهید) در پشت سرت جلوه‌گر است.
گر تو سرو بوستانی بر روان رفتن زچیست؟
ور تو ماه آسمانی بر زمین رفتن چرا؟
هوش مصنوعی: اگر تو مانند سرو باغی، چرا رفتن به سمت آب روان را امری نادرست می‌دانی؟ و اگر تو همانند ماهی آسمانی هستی، چرا باید بر زمین فرود آیی؟
از برای وعدهٔ یک بوسه ، ای ماه زمین
چند سر گردان چو ماه آسمان داری مرا؟
هوش مصنوعی: ای ماه زمین، به خاطر وعدهٔ یک بوسه، چرا مانند ماه آسمان این‌قدر پریشانی و سرگردانی داری؟
آسمان را در ملاحت چون تویی حاصل نشد
از زمین روم و چین و خاک خر خیز و ختا
هوش مصنوعی: آسمان به زیباهایی تو نمی‌رسد، پس از زمین روم و چین و خاک خیز و ختا چه فایده‌ای دارد؟
آسمانی طالعی دارم ، که بی سودای تو
بر زمین گامی نهادن نیست نزد من روا
هوش مصنوعی: من آسمانی دارم که بدون آرزوی تو، بر روی زمین قدم برداشتن برای من مجاز نیست.
گر نگیری در کنارم چون زمین را آسمان
گشته گیر از آسمان روزم سیه ، رنجم هبا
هوش مصنوعی: اگر مرا در کنار خود نگیری، مانند زین که آسمان به زمین تبدیل شده، از آسمان اشتباه و روزم را تیره و غمگین خواهی دید.
ز آسمان حسن اگر چون مه بتابی بر زمین
پارسایان را کنی در یک زمان ناپارسا
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو مانند ماه از آسمان بر زمین بتابد، در یک لحظه می‌تواند پارسایان را از پارسایی خارج کند.
چون تو در خوبی بزیر آسمان ماهی کدام ؟
بر زمین یارای چون خوارزمشاهی را کجا؟
هوش مصنوعی: وقتی تو در خوبی و پاکی مانند ماه هستی، چه کسی در زیر آسمان می‌تواند به این مرتبه برسد؟ بر روی زمین، هیچ کس مانند خوارزمشاه نمی‌تواند چنین مقام و جایگاهی داشته باشد.
بوالمظفر ، خسرواتسز ، شاه ترکستان که هست
بر زمین مملکت چون آسمان فرمانروا
هوش مصنوعی: بوالمظفر، شاه ترکستان و فرمانروای زمین مملکت، همچون آسمان به تسلط و قدرت خود ادامه می‌دهد.
آن علاء دولت ودین ، کاسمانگون تیغ او
بر زمین دادست عدل و علم عالم را علا
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف شخصیتی بزرگ و تاثیرگذار اشاره دارد که با قدرت و دانش خود، نظم و عدالت را در جامعه برقرار کرده است. او با استفاده از شمشیر خود، نماد قدرت و توانایی، حقوق و دانش را به مردم عطا کرده و باعث رشد و تعالی آنها شده است.
در زمین از شهریاران جز مر و را کس ندید
آفتابی با کلاه و آسمانی با قبا
هوش مصنوعی: در زمین، جز مر و را، کسی از پادشاهان را ندیدم که مانند آفتابی با کلاه و آسمانی با قبا باشد.
هیچ موضع در زمین بی عدل او باقی نماند
تا خدای آسمان ملک زمین دادش عطا
هوش مصنوعی: هیچ جا در زمین نیست که از عدالت او خالی باشد، تا وقتی که خداوند آسمان به او سلطنت زمین را عطا کند.
ای خداوندی ، که نزدیک زمین و آسمان
آفتاب افتخاری ، آسمان کبریا
هوش مصنوعی: ای پروردگار، تو که در نزدیکی زمین و آسمان، مانند خورشید افتخاری درخشان هستی، بر آسمان بزرگ و با عظمت تسلط داری.
آسمانی در جلال و قدر و شاهان زمین
در خطابت آسمان خوانند و این باشد سزا
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر زیبایی و عظمتش مورد ستایش قرار می‌گیرد و شاهان زمین نیز با قدرت و مقامشان در خطاب به آسمان، شایسته این احترام و عظمت هستند.
برزمین چون روزی خلقان رساند جود تو
زآسمان خواندن نیفتد این خطاب تو خطا
هوش مصنوعی: وقتی که روزی مخلوقات بر زمین می‌رسد، سخاوت تو از آسمان به آن‌ها می‌رسد و این نشان نمی‌دهد که دستور تو اشتباهی بوده است.
آسمان تا نامهٔ خوارزمشاهی بر تو خواند
خوانده شد بر عمر خصمت نامهٔ عزل و فنا
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان خبر خلافت خوارزمشاهی را به تو رسانده، نامه‌ای که برای عمر و نابودی‌ات نوشته شده نیز به دست تو رسیده است.
آسمان داد و دینی ، آفتاب فضل و عدل
بر زمین از تاج و تختت منشر نور و ضیا
هوش مصنوعی: آسمان از تو حمایت می‌کند و دینی بر عهده‌ات گذاشته است؛ خورشید، نماد فضل و عدالت، روشنایی و نور خود را بر زمین از تاج و تختت می‌تاباند.
نیست در روی زمین یک پادشه با قدر تو
آسمان در خدمت تو پشت از آن دارد دو تا
هوش مصنوعی: در زمین هیچ پادشاهی به اندازه تو ارزشمند نیست و آسمان نیز به خاطر تو از پشت، دو ستاره را در خدمت خود دارد.
جز بعدل اندر زمین راضی نباشد لاجرم
آسمان در بندگی دادست حکمت را رضا
هوش مصنوعی: تنها در عدالت است که زمین راضی خواهد بود، بنابراین آسمان نیز در اطاعت از حکمت، خشنود است.
هر کجا رزم تو باشد بر زمین ، آنجا کند
آسمان در موج خون بدسگالان آشنا
هوش مصنوعی: هر جا که نبرد تو در جریان باشد، آنجا آسمان نیز در تلاطم خون دشمنان آشنا می‌شود.
دادگر شاه زمین از آسمانی وز خدای
تا زتیغ تو رعایت یافت شرع مصطفا
هوش مصنوعی: حاکم عادل زمین از آسمان و خداوند، با تکیه بر تیغ تو، قوانین پیامبر اسلام را رعایت کرده است.
آسمان را بر زمین یک عمر وبن عنتر نماند
تا زشمشیر تو نو شد نام تیغ مرتضا
هوش مصنوعی: در این بیت، منظور این است که برتری و عظمت آسمان بر زمین، کوتاه‌مدت است و نمی‌تواند حتی به مدت طولانی دوام بیاورد. همچنین، اشاره به نام تیغ مرتضی (علی) دارد که با قدرت و شمشیرش نامش جاودانه شده است. این بیان نشان‌دهنده‌ی انتقال قدرت و جاودانگی نام بزرگانی است که با اعمالشان تاریخ را رقم می‌زنند.
بفکند تیر تو در رزم آسمان را بر زمین
گر ندارد نیزهٔ تو آسمان را بر هوا
هوش مصنوعی: تیر تو در نبرد به آسمان پرتاب شده، اما اگر نیزه‌ات نتواند آسمان را در هوا نگه دارد، آن را به زمین می‌زند.
گر گریزد دشمن تو از زمین بر آسمان
جانش از تن چون زمین از آسمان گردد جدا
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو به آسمان هم فرار کند، جانش از تنش جدا می‌شود و مانند این است که زمین از آسمان جدا شده است.
زآسمان تیغ تو بارد همی فتح و ظفر
در زمین ملک تو روید گیاهی کیمیا
هوش مصنوعی: از آسمان تیغ تو بر زمین می‌افتد و پیروزی و موفقیت را به‌همراه می‌آورد، و در سرزمین تو گیاهی با ارزش و نایاب می‌روید.
آسمان با آن سخا ، کندر سعادتهای اوست
بر زمین دست ترا خواند همی ابر سخا
هوش مصنوعی: آسمان با بخشندگی‌اش، نعمات و خوشبختی‌های او را بر زمین نازل می‌کند و ابرهای سخاوتمند به سمت تو می‌آیند.
در طریق خدمتت تو هر که پیماید زمین
زآسمان آید بگوش او ندای مرحبا
هوش مصنوعی: هر کسی که در راه خدمت تو قدم بردارد، صدای خوشامدگویی را از آسمان خواهد شنید.
هر که را باشد مقام اندر زمین ملک تو
در جهان هرگز ندارد آسمانش بی نوا
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا مقام و جایگاهی دارد، هرگز در آسمان بی مأوا و سرانجام نخواهد بود.
عاجزست از رمح تو بر آسمان تیر شهاب
قاصرست از مرکب تو بر زمین باد صبا
هوش مصنوعی: این شعر به تصویری از قدرت و زیبایی بیان می‌کند. شاعر می‌گوید که تیر شهاب و باد صبا نمی‌توانند به خوبی جلوه‌های توانایی و پرواز تو را نشان دهند. در واقع، او از بی‌نظیری و برتری تو نسبت به این پدیده‌های طبیعی صحبت می‌کند و آنها را ناتوان و عاجز از رسیدن به مرتبه تو می‌داند.
اژدها با گنج باشد در زمین ، زان ساختست
آسمان رمح ترا بر گنج نصرت اژدها
هوش مصنوعی: اژدها در زمین با گنجی که دارد، آسمان را به معرکه‌ای شگفت‌آور تبدیل کرده است؛ و به همین خاطر، سلاح تو بر گنجی که اژدها دارد، متمرکز می‌شود.
در زمین هر کاشنایی یافت با درگاه تو
آسمان او را کند با بی نیازی آشنا
هوش مصنوعی: در هر جایی که کسی با تو آشنا شود، آسمان او را با بی نیازی تو آشنا می‌کند.
بدسگال تو زمین گشتست و تیغت آسمان
بر زمین از آسمان دایم همی بارد بلا
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف وضعیتی می‌پردازد که در آن، بدخواهی و بدرفتاری شما زمین را تحت تأثیر قرار داده است و قدرت شما مانند تیغی از آسمان به زمین می‌بارد و مدام مشکلات و بلایا را ایجاد می‌کند. در واقع، تأثیرات منفی آنچه که شما بر سر دیگران می‌آورید، حس می‌شود و مشکلاتی که از آن ناشی می‌شود، همیشه ادامه دارد.
چون بحرب آیی ، زخون حلق و روی خصم تو
آسمان پر ارغوان گردد ، زمین پر کهربا
هوش مصنوعی: زمانی که تو به میدان جنگ وارد شوی، خون حریفان تو باعث می‌شود آسمان به رنگ ارغوانی درآید و زمین از رنگ کهربا پر شود.
بر زمین ، هر لحظه ای ، کندر شمار ملک تست
نگذرد هرگز زحکم آسمان بروی و با
هوش مصنوعی: در هر لحظه بر روی زمین، زندگی و حاکمیت تو مشخص می‌شود و هرگز حکمت آسمان از تأثیرگذاری بر تو کاسته نمی‌شود.
بر زمین از بس که خون دشمن دین ریختی
شد فتوحت چون نجوم آسمان بی منتها
هوش مصنوعی: با ریختن خون دشمنان دین بر زمین، فتوحات تو به اندازه ستارگان آسمان بی‌پایان شد.
زان گرفتست آسمان جرم زمین را در کنار
تا مصون دارد ز آفت عرصهٔ ملک ترا
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر زمین، آن را در آغوش خود گرفته تا سرزمین تو را از آسیب و خطرات حفظ کند.
بر زمین بیشی ، بر تبت ، زآفتاب و آسمان
آسمان تخت زیبد ، آفتابت متکا
هوش مصنوعی: بر روی زمین، بر تپه‌ها، زیر تابش خورشید و آسمان، آسمان مثل تختی مناسب است و خورشید مانند بالش می‌باشد.
حضرت تو بر زمین محراب اصحاب ثناست
هم چنان چون آسمان محراب اصحاب دعا
هوش مصنوعی: حضرت تو در زمین، جایگاه ستایش کنندگان است، همان‌طور که آسمان، مکان دعا و نیایش است.
از پی آن تا بماند ملک و نامت جاودان
آسمانت را پر دعا کردم ، زمین را پر ثنا
هوش مصنوعی: به خاطر تو، دعا کردم که نام و جایگاهت همواره پاینده بماند. همچنین، زمین را با نیکی و ستایش پر کردم.
آسمان شد لفظ من در مدحت شاه زمین
جاودان از آسمان ملک زمین بادت قضا
هوش مصنوعی: انگار آسمان صدای من است که به ستایش پادشاه زمین می‌پردازد. ای سرنوشت، برکت و خوشبختی‌ات بر این ملک از آسمان نازل شود.
بر زمین بادت ظفر ، تا بر سما تابد نجوم
آسمان بادت رهی ، از زمین روید گیا
هوش مصنوعی: بر زمین بادی پیروزی است و برای شما روشنایی ستاره‌های آسمان می‌تابد. رهایی شما از زمین باعث می‌شود که گیاهان برویند و شکوفا شوند.
عدل را ، شاها ، بقا اندر بقای ملک تست
ملک بادت بر زمین ، تا آسمان دارد بقا
هوش مصنوعی: ای پادشاه، عدالت تو ضامن استمرار و دوام سلطنت توست. سلطنتی که تو بر این زمین داری، تا زمانی که آسمان در حال است، پایدار خواهد ماند.
خدمت تو پیشه کرده پادشاهان زمین
و آسمان کرده ترا در پادشاهی مقتدا
هوش مصنوعی: خدمت به تو کار شاهان جهان است و تو را در سلطنت، الگو و پیشوای آنان قرار داده‌اند.