گنجور

شمارهٔ ۲۶ - در مدیحه گوید

ای آن که هر چه بایدت از بخت نیک هست
هرگز مباد در جاه تو شکست
تا از قضا پدید شد آثار هست و نیست
پیدا نشد ذات تو از نیست هیچ هست
معلوم شد مگر که تو از نسل آدمی
قومی برین امید شدند را آدمی پرست
دشمن اگر به حیله کند با تو همبری
دانند عاقلان جهان لعل را ز بست
با دولت عریض تو دهر فراخ تنگ
با همت رفیع تو چرخ بلند پست
نارسته‌ همچو لفظ تو دری ز هیچ کان
تا جسته همچو رأی تو تیری ز هیچ شست
جان داد حشمت تو تنی را به رنج کشد
به گرد نعمت تو کسی را که آزخست
از هیبت تو حاسد تو در زمین فتاد
و ز حرمت تو ناصح تو بر فلک نشست
وقتست اگر دراز کنی بر زمانه پای
زیرا که چشم بد ز تو کوتاه کرد دست
دی هر که از شراب خلاف تو مست بود
امروز هیبت تو برو راند حمدست
صد در گشاده گشت ز محنت بر آن کسی
کو برخلاف رأی تو یک ره میان ببست
در هر دو گام حز ترا بیست ناظرست
بیچاره بدسگال کجا داند از تو چیست؟
خصم تو گر بمیرد راضی بود به مرگ
اندی که چون بمرد زچنگ تو باز رست
پیوسته تا ز انجم روشن‌ترست ماه
همواره تاز پنجه افزون ترست شست
بادا چو شهد عیش تو، کز رشک جاه تو
دور از تو هست عیش عدوی تو کیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آن که هر چه بایدت از بخت نیک هست
هرگز مباد در جاه تو شکست
هوش مصنوعی: ای کسی که هر آنچه که نیاز داری، از سرنوشت نیکو به تو خواهد رسید، هرگز نگذار در مقام و مرتبتت سستی و تزلزلی وجود داشته باشد.
تا از قضا پدید شد آثار هست و نیست
پیدا نشد ذات تو از نیست هیچ هست
هوش مصنوعی: آنگاه که تقدیر و سرنوشت نمایان شد، نشانه‌های وجود و عدم ظاهر شدند، اما ذات تو از عدم هیچ‌چیز پیدا نشد.
معلوم شد مگر که تو از نسل آدمی
قومی برین امید شدند را آدمی پرست
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که اگر تو از نسل انسان‌ها باشی، گروهی برای امید و پرستش تو به وجود آمده‌اند.
دشمن اگر به حیله کند با تو همبری
دانند عاقلان جهان لعل را ز بست
هوش مصنوعی: اگر دشمن با فریب و نیرنگ به تو نزدیک شود، عاقل‌ترین مردم جهان می‌دانند که همچون دُرّ گرانبهایی که در بند و قید است، تو هم باید با زیرکی و احتیاط رفتار کنی.
با دولت عریض تو دهر فراخ تنگ
با همت رفیع تو چرخ بلند پست
هوش مصنوعی: با نعمت و خوش بختی وسیع تو، زمانه برای من محدود و تنگ است و با اراده و بلند همتی که داری، آسمان برای من پایین و کوچک به نظر می‌رسد.
نارسته‌ همچو لفظ تو دری ز هیچ کان
تا جسته همچو رأی تو تیری ز هیچ شست
هوش مصنوعی: شبیه به کلمه‌ی تو، هیچ چیزی از درونش بیرون نمی‌آید؛ اما نظر تو مانند تیری است که از هیچ جایی نمی‌رسد.
جان داد حشمت تو تنی را به رنج کشد
به گرد نعمت تو کسی را که آزخست
هوش مصنوعی: یک نفر برای برخورداری از نعمت‌های تو، سختی‌ها و رنج‌های فراوانی را تحمل می‌کند و جانش را در این راه می‌دهد.
از هیبت تو حاسد تو در زمین فتاد
و ز حرمت تو ناصح تو بر فلک نشست
هوش مصنوعی: به خاطر جلال و شکوه تو، حسودان در زمین به ذلت افتادند و به خاطر احترام تو، نصیحت‌کنندگان بر آسمان‌ها بلند شدند.
وقتست اگر دراز کنی بر زمانه پای
زیرا که چشم بد ز تو کوتاه کرد دست
هوش مصنوعی: زمانی که تو به دنیا و مشکلاتش پا می‌گذاری، اگر این کار را با اعتماد به نفس انجام دهی، بدان که حسادت و بداندیشی دیگران نمی‌تواند به تو آسیب برساند.
دی هر که از شراب خلاف تو مست بود
امروز هیبت تو برو راند حمدست
هوش مصنوعی: هر کسی که دیروز از شراب عشق تو سرمست بود، امروز قدرت و عظمت تو او را به پشیمانی واداشته است.
صد در گشاده گشت ز محنت بر آن کسی
کو برخلاف رأی تو یک ره میان ببست
هوش مصنوعی: درهای زیادی به روی کسی باز شد که برخلاف نظر تو، راهی را در پیش گرفت.
در هر دو گام حز ترا بیست ناظرست
بیچاره بدسگال کجا داند از تو چیست؟
هوش مصنوعی: در هر قدم که برمی‌داری، تعداد زیادی به تو نگاه می‌کنند، و بیچاره بدشانس نمی‌داند که تو چه کسی هستی یا چه احساسی داری.
خصم تو گر بمیرد راضی بود به مرگ
اندی که چون بمرد زچنگ تو باز رست
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو بمیرد، او از مرگ راضی است، چرا که پس از مرگش از دست تو نجات پیدا می‌کند.
پیوسته تا ز انجم روشن‌ترست ماه
همواره تاز پنجه افزون ترست شست
هوش مصنوعی: ماه همیشه از ستاره‌ها روشن‌تر است و همچنین با گذشت زمان، درخشندگی و زیبایی آن بیشتر می‌شود.
بادا چو شهد عیش تو، کز رشک جاه تو
دور از تو هست عیش عدوی تو کیست
هوش مصنوعی: باشد که لذت زندگی‌ات مانند شهد شیرین باشد، زیرا از حسادت جایگاه تو، دشمنان تو از تو دور هستند و در واقع خوشی آن‌ها را نمی‌توان درک کرد.