شمارهٔ ۱۸۱ - د رمدح علاء الدین ابوبکر بن قماج
ای بتو ایام افتخار گرفته
دامن تو دولت استوار گرفته
حق بسداد تو اهتزاز نموده
دین بر شاد تو افتخار گرفته
از نفحات نسیم عدل تو گیتی
در مه دی نزهت بهار گرفته
خوانده سپهرت علاء دین و زنامت
روی معالی همه نگار گرفته
معتبرانی ، که سرکشان جهانند
از سر شمشیرت اعتبار گرفته
صولت سهم تو صد مصاف شکسته
هیبت جاه تو صد حصار گرفته
ز آتش تیغت ، که آب شرع بیفزود
طارم ازرق همه شرار گرفته
ناظر عزم تو و طلیعهٔ حزمت
راه بر احداث روزگار گرفته
بخت در اقبال تو مقام گزیده
چرخ بفرمان تو مدار گرفته
با دل و جان مخالفان جلالت
لشکر اندوه کار زار گرفته
خصم تو از گلبن امان و امانی
گل بتو کرده رها و خار گرفته
در صف هیجا ز مرکبان سپاهت
چهرهٔ عیش عدو غبار گرفته
ای چو پیمبر فلک ببوتهٔ هجرت
ذات شریف ترا عیار گرفته
از پی آن تا جهان قرار پذیرد
در وطن مشرکا قرار گرفته
شخص ترا کردگار از بد کفار
در کنف صدق زینهار گرفته
باز خرامیده سوی قبهٔ اسلام
وز تو هدی قدر و اقتدار گرفته
رایت عالیت را ، که آیت یمنست
فتح بصد مهر در کنار گرفته
شرع بجاه تو فرو فخر فزوده
ملک بعدل تو کار و بار گرفته
از قبل خدمت رکاب رفیعت
عرصهٔ عالم همه سوار گرفته
چرخ بدرگاه تو از آنچه که کردست
آمده و راه اعتذار گرفته
تا که بود همچو قعر بحر بشبها
سطح فلک در شاهوار گرفته
باد معالیت بی شمار و افاضل
از تو ایادی بی شمار گرفته
صدر تو معمور باد و هر چه صدورند
خدمت صدر تو اختیار گرفته
حافظ تو کردگار و پیشه حسامت
تقویت شرع کردگار گرفته
پنجهٔ گشاده بکینه شیر حوادث
جان عدوی ترا شکار گرفته
شمارهٔ ۱۸۰ - هم در ستایش ملک اتشز: ای لب تو گونهٔ شراب گرفتهشمارهٔ ۱۸۲ - در مدح ملک اتسز: ای علم تو دین را نظام داده
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بتو ایام افتخار گرفته
دامن تو دولت استوار گرفته
هوش مصنوعی: ای معشوق، روزگار به خاطر تو افتخار و بزرگی را در دامن خود جمع کرده و به تو و دولت تو پناه آورده است.
حق بسداد تو اهتزاز نموده
دین بر شاد تو افتخار گرفته
هوش مصنوعی: حق به خاطر تو به اهتزاز درآمده و دین به خاطر خوشحالی تو به خود می بالد.
از نفحات نسیم عدل تو گیتی
در مه دی نزهت بهار گرفته
هوش مصنوعی: از وزش خوش و دلانگیز نسیم عدالت تو، زمین در فصل زمستان، بوی بهار و سرسبزی را به خود گرفته است.
خوانده سپهرت علاء دین و زنامت
روی معالی همه نگار گرفته
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و شکوه آسمان و نام بلند شخصیت اشاره شده است. در واقع، شاعر از جلوههای دلانگیز و خوشرنگ آسمان سخن میگوید که به خاطر نام و مقام بالای کسی، جلوهگری بیشتری دارد. به نوعی این شاعر به زیبایی و عظمت وجود آن فرد اشاره میکند که همچون آسمان و نگارههای آن، چشمنواز و جذاب است.
معتبرانی ، که سرکشان جهانند
از سر شمشیرت اعتبار گرفته
هوش مصنوعی: معتبرانی که در دنیا به قدرت و سلطهگری مشهورند، اعتبارشان را از شمشیر تو و توانایی تو در جنگیدن گرفتهاند.
صولت سهم تو صد مصاف شکسته
هیبت جاه تو صد حصار گرفته
هوش مصنوعی: قدرت و عظمت تو همچون شمشیری است که در نبردهای بسیاری پیروز شده و هیبت تو همچون دژهایی است که به سختی تسخیر میشوند.
ز آتش تیغت ، که آب شرع بیفزود
طارم ازرق همه شرار گرفته
هوش مصنوعی: از تیزی و برندگی شمشیر تو، که آب حلال بر آن افزوده، همگان در آتش و شعله گرفتار شدهاند.
ناظر عزم تو و طلیعهٔ حزمت
راه بر احداث روزگار گرفته
هوش مصنوعی: ناظرِ اراده و عزم تو هستم و میبینم که تو با ارادهای قوی و مصمم، به سوی تحقق آینده حرکت کردهای.
بخت در اقبال تو مقام گزیده
چرخ بفرمان تو مدار گرفته
هوش مصنوعی: سرنوشت خوشبختی برای تو جایی را انتخاب کرده و زمانی که دنیا به تو پاسخ میدهد، به خواست تو حرکت میکند.
با دل و جان مخالفان جلالت
لشکر اندوه کار زار گرفته
هوش مصنوعی: دل و جان مخالفان تو، سپاهی از اندوه و غم تشکیل دادهاند و در حال نبرد با تو هستند.
خصم تو از گلبن امان و امانی
گل بتو کرده رها و خار گرفته
هوش مصنوعی: دشمن تو از باغ گل به تو امان داده و او را رها کرده، در حالی که خود به خار تبدیل شده است.
در صف هیجا ز مرکبان سپاهت
چهرهٔ عیش عدو غبار گرفته
هوش مصنوعی: در جمعیت هیجان، چهرهٔ شادی دشمنان زیر غباری از غبار پنهان شده است.
ای چو پیمبر فلک ببوتهٔ هجرت
ذات شریف ترا عیار گرفته
هوش مصنوعی: ای مانند پیامبر که به واسطهٔ هجرت، شخصیت والا و ارزشمندی پیدا کردهای، به نظر میرسد که مقام و هویت شما به دقت سنجیده شده است.
از پی آن تا جهان قرار پذیرد
در وطن مشرکا قرار گرفته
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به دنبال چیزی هستیم که باعث شود جهان در آرامش و ثبات قرار بگیرد، اما کسانی که در جستجوی آن هستند، در سرزمین خود ریشهدار شدهاند و به نوعی درگیر مسائل و مشکلات آن کشور هستند.
شخص ترا کردگار از بد کفار
در کنف صدق زینهار گرفته
هوش مصنوعی: شخصی تو را از دست بدخواهان و کافران محافظت کرده و در پناه صداقت و راستی نگه داشته است، پس از او حفاظت کن.
باز خرامیده سوی قبهٔ اسلام
وز تو هدی قدر و اقتدار گرفته
هوش مصنوعی: پرچم اسلام دوباره به اهتزاز درآمده و تو باعث شدهای که عظمت و قدرت این دین به دوشیده شود.
رایت عالیت را ، که آیت یمنست
فتح بصد مهر در کنار گرفته
هوش مصنوعی: سوار تو میدرخشد و تو نشانهی خوشبختی و نعمت هستی، که فتح و پیروزی را با مهر و محبت در کنار خودت داری.
شرع بجاه تو فرو فخر فزوده
ملک بعدل تو کار و بار گرفته
هوش مصنوعی: با وجود بزرگی و مقام تو، قوانین دین با افتخار بیشتری اجرا میشود و حکومت با عدالت تو به خوبی اداره میگردد.
از قبل خدمت رکاب رفیعت
عرصهٔ عالم همه سوار گرفته
هوش مصنوعی: از گذشته، خدمت به تو باعث شده که همه در جهان به نوعی تحت تأثیر قرار بگیرند و خود را به نوعی در خدمت تو ببینند.
چرخ بدرگاه تو از آنچه که کردست
آمده و راه اعتذار گرفته
هوش مصنوعی: چرخ به درگاه تو آمده تا از کارهایی که کرده است، عذرخواهی کند و در تلاش است تا خود را توجیح کند.
تا که بود همچو قعر بحر بشبها
سطح فلک در شاهوار گرفته
هوش مصنوعی: تا زمانی که مانند عمق دریا شبها، سطح آسمان را گرفته است، در زندگی با زیبایی و عظمت خود به ما نمایان میشود.
باد معالیت بی شمار و افاضل
از تو ایادی بی شمار گرفته
هوش مصنوعی: نسیم مهربانی و سخاوت، از سوی تو به سوی ما میوزد و مانند بارانی بیپایان، نعمتها و خیرات را بر ما نازل میکند.
صدر تو معمور باد و هر چه صدورند
خدمت صدر تو اختیار گرفته
هوش مصنوعی: امیدوارم که مقام تو همیشه پر رونق باشد و هر کس که به مقامهای عالی دست پیدا کرده، به خدمت تو درآید.
حافظ تو کردگار و پیشه حسامت
تقویت شرع کردگار گرفته
هوش مصنوعی: حافظ، تو مانند خالق هستی و رفتار و شغلت به تقویت اصول دین خداوند کمک کرده است.
پنجهٔ گشاده بکینه شیر حوادث
جان عدوی ترا شکار گرفته
هوش مصنوعی: پنجهٔ گشادهٔ دشمنی زندگی، تو را به چنگ آورده و در دام حوادث گرفتار کرده است.

وطواط