گنجور

شمارهٔ ۱۷۳ - هم در مدح اتسز

زهی خلق در لشکر آلای او
فلک پست با قدر والای تو
زمانه بریده ، جهان دوخته
لباس معالی ببالای تو
مزین شده گردن و گوش فضل
بلفظ چو لؤلوی لالای تو
عنان کمالست در دست تو
رکاب جلالست در پای تو
سر نیزهٔ مار شکلست دمار
بر آورده از جان اعدای تو
شده سعد مقسوم از روی تو
شده ملک منظوم از رأی تو
نزاید بجز گوهر مکرمت
از آن دو کف همچو دریای تو
تو شمس و همه انجم انوار تو
تو کل و همه عالم اجزای تو
هدی تازه از دانش پیر تو
جهان خرم از بخت برنای تو
مرا خشک سال حوادث شکست
که تا دورم از فیض نعمای تو
ازین پس گرم بخت یاری کند
من و خاک درگاه والای تو

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی خلق در لشکر آلای او
فلک پست با قدر والای تو
هوش مصنوعی: چه نیرویی در لشکر زیبای او وجود دارد! حتی فلک نیز با همه عظمتش در برابر ارزش تو کوچک است.
زمانه بریده ، جهان دوخته
لباس معالی ببالای تو
هوش مصنوعی: عصر تغییر کرده است و زندگی به تو زیبایی و شکوهی خاص داده است.
مزین شده گردن و گوش فضل
بلفظ چو لؤلوی لالای تو
هوش مصنوعی: گردن و گوش تو با زیبایی و فضیلت آراسته شده‌اند، مانند لؤلوی درخشان و خاموش که فقط زیبایی‌اش می‌درخشد.
عنان کمالست در دست تو
رکاب جلالست در پای تو
هوش مصنوعی: عزت و شرافت در دستان تو است و بزرگ‌ترین خصائص در گام‌های تو قرار دارد.
سر نیزهٔ مار شکلست دمار
بر آورده از جان اعدای تو
هوش مصنوعی: سر نیزه به شکل مار است و جان دشمنان تو را از آن بیرون می‌آورد.
شده سعد مقسوم از روی تو
شده ملک منظوم از رأی تو
هوش مصنوعی: چهره تو باعث شده که خوشبختی و سرنوشت انسان‌ها به طور معین تقسیم شود و همچنین به خاطر تفکر تو، نظم و زیبایی در عالم خلق شده است.
نزاید بجز گوهر مکرمت
از آن دو کف همچو دریای تو
هوش مصنوعی: تنها از دست‌هایی که دارای بزرگی و شرافت هستند، می‌توان چیزهای باارزش و ارزشمند را تولید کرد، مانند آن دریا که تنها از عمق خود، جواهرات باارزش می‌آفریند.
تو شمس و همه انجم انوار تو
تو کل و همه عالم اجزای تو
هوش مصنوعی: تو همان خورشید و نور همه ستاره‌ها هستی. تو اصل همه چیز و اجزای عالم به تو وابسته‌اند.
هدی تازه از دانش پیر تو
جهان خرم از بخت برنای تو
هوش مصنوعی: هدی تازه از دانش پیر تو، جهان را شاداب کرده است و به خاطر خوبی‌های تو، بخت برنا بر آن سایه افکنده است.
مرا خشک سال حوادث شکست
که تا دورم از فیض نعمای تو
هوش مصنوعی: من تحت تأثیر حوادث و مشکلات قرار گرفته‌ام و این موضوع باعث شده که از رحمت و نعمت‌های تو دور باشم.
ازین پس گرم بخت یاری کند
من و خاک درگاه والای تو
هوش مصنوعی: از این به بعد، اگر بخت به من کمک کند، من و خاک درگاه بلندمرتبه تو خواهیم بود.