شمارهٔ ۱۷ - ایضا در مدح ملک اتسز
ای ترا جاه قباد و حشمت افراسیاب
پیش تیغ عزم تو منسوخ تیغ آفتاب
در کمال تو غلط کردم، که هر فرمان بریت
هست با جاه قباد و حشمت افراسیاب
با جلال قدر تو نازل بود قدر فلک
با کمال جود تو باطل بود جود سحاب
حضرت والای تو اصحاب حاجت را مآل
مجلس میمون تو ارباب دانش را مآب
صورت دولت وفاق تو چو پرواز همای
سورت محنت خلاف تو چو آواز غراب
کوه بابل از ثبات حزم تو گیرد درنگ
باد صرصر از مضای عزم تو یابد شتاب
حکم تو در نیک و بد همچون قضای آسمان
امر تو در بیش و کم همچون دعای مستجاب
کرده با لفظ بدیع تو معانی اقتران
جسته با جاه رفیع تو معانی اقتراب
جود کفت را نباشد مال افریدون کفاف
حد تیغت را نگردد سد اسکندر حجاب
رمح خطی ترا از شخص قهاران طعام
تیغ هندی ترا از خون جباران شراب
بر سپهر گامگاری گشته رأی صایبت
در ضیا همچون سهیل و در مضا همچون شهاب
کرده آشوب سنان و آسیب تیغت روز جنگ
لشکر خاقان اسیر و کشور قیصرخراب
ای جلال حشمت فارق ز خوف انتقال
وی کمال دولتت ایمن ز بیم انقلاب
در جهانداری مسلم چون جوابی بر سؤال
به جهانبانی مقدم ، چون سؤالی برجواب
با سنان تو اجل گشته قرین وقت طعان
با حسام تو ظفر کرده قران گاه ضراب
نام تو گشته مبارک همچو آثار مشیب
ذکر تو گشته گرامی همچو ایام شباب
خصم ملت را ز شمشیر تو باشد اضطرار
رکن بدعت را ز پیکان تو باشد اضطراب
جستن از مهر تو عاقل را بود محض خطا
جستن مهر تو دانا را بود عین صواب
هر چه مدحست آن بایام تو دارد اتصال
هر چه فتحست آن باعلام تو دارد انتساب
تا نباشد حال عالم بی صلاح و بی فساد
تا نباشد فعل مردم بی ثواب و بی عقاب
باد قسم نیک خواه تو صلاح بی فساد!
باد بخش بد سگال تو عقاب بی ثواب!
خاتم جاه ترا بادا ز فیروزی نگین !
مرکب عز ترا بادا ز بهروزی رکاب!
هوش تو همواره سوی لذت لهو و نشاط !
گوش تو پیوسته سوی نغمهٔ چنگ و رباب
شمارهٔ ۱۶ - خطاب بباد در مدح علاء الدوله ابو المظفر نصرت الدین اتسز خوارزمشاه: ایا برنده باحباب قصهٔ احباب شمارهٔ ۱۸ - نیز در مدح اتسز: ای در کف عزیمت تو خنجر چو آب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ترا جاه قباد و حشمت افراسیاب
پیش تیغ عزم تو منسوخ تیغ آفتاب
هوش مصنوعی: تو که دارای مقام و عظمت مانند قباد و افراسیاب هستی، در برابر اراده و عزم تو، حتی قدرت و شکوه خورشید هم بیمعناست.
در کمال تو غلط کردم، که هر فرمان بریت
هست با جاه قباد و حشمت افراسیاب
هوش مصنوعی: به خاطر کمال و زیبایی تو دچار اشتباه شدم، زیرا هر دستوری که از تو میآید به قدرت و شکوه قباد و افراسیاب است.
با جلال قدر تو نازل بود قدر فلک
با کمال جود تو باطل بود جود سحاب
هوش مصنوعی: به خاطر عظمت و شأن تو، آسمان و ستارهها ارزش کمتری دارند. بخشش تو چنان کامل و بینقص است که نعمتهای باران و ابر دیگر اهمیتی ندارند.
حضرت والای تو اصحاب حاجت را مآل
مجلس میمون تو ارباب دانش را مآب
هوش مصنوعی: حضرت بزرگوار شما، نیازمندان را در مجلس خوشایند خود مورد توجه قرار میدهید و اهل دانش را محترم میشمارید.
صورت دولت وفاق تو چو پرواز همای
سورت محنت خلاف تو چو آواز غراب
هوش مصنوعی: شکل و ویژگی های قدرت و موفقیت تو همچون پرواز یک پرنده بزرگ و زیباست، در حالی که مشکلات و دشواری های تو شبیه صدای زشت و ناگواری است که از کلاغ به گوش میرسد.
کوه بابل از ثبات حزم تو گیرد درنگ
باد صرصر از مضای عزم تو یابد شتاب
هوش مصنوعی: کوه بابل در برابر استواری و پایمردی تو به آرامش میرسد و بادی چون صرصر از اراده و عزم تو شتاب میگیرد.
حکم تو در نیک و بد همچون قضای آسمان
امر تو در بیش و کم همچون دعای مستجاب
هوش مصنوعی: حکم و فرمان تو در کارهای خوب و بد همانند قضا و قدر آسمانی است و دستور تو در زیاد و کم شدن مانند دعایی است که حتماً پذیرفته میشود.
کرده با لفظ بدیع تو معانی اقتران
جسته با جاه رفیع تو معانی اقتراب
هوش مصنوعی: با زبان زیبا و نوآورانهات، معانی عمیق و تازهای را به تصویر کشیدهای و در عین حال با مقام و جایگاه بلند تو، مفاهیم نزدیک و متناسبی را ارائه کردهای.
جود کفت را نباشد مال افریدون کفاف
حد تیغت را نگردد سد اسکندر حجاب
هوش مصنوعی: بخشش و سخاوت، از ثروت افریدون نیز بالاتر است و هیچ چیز نمیتواند مانع قدرت تو در نبرد شود، حتی سپر اسکندر.
رمح خطی ترا از شخص قهاران طعام
تیغ هندی ترا از خون جباران شراب
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که از زیباییها و ویژیگیهای مختلفی که از قهرمانان و جباران به یادگار مانده است، صحبت میشود. مانند خطی که نشاندهندهی هنر و ذوق شخص قهار است و شربتی که از خون جباران به دست میآید و به نوعی نشاندهندهی قدرت و تاثیر آنهاست. این احساسات و نشانهها یادآور زیبایی و قوت است.
بر سپهر گامگاری گشته رأی صایبت
در ضیا همچون سهیل و در مضا همچون شهاب
هوش مصنوعی: در آسمان، طرح و اندیشه تو همچون ستارهای درخشان و پرنور است که در روشنایی میدرخشد و در تیرگی همچون شهاب ساطع میشود.
کرده آشوب سنان و آسیب تیغت روز جنگ
لشکر خاقان اسیر و کشور قیصرخراب
هوش مصنوعی: در روز جنگ، تیزی و قدرت شمشیر تو باعث شورش و بلوا شده و لشکر پادشاه خاقان به اسارت در آمده و کشور قیصر به ویرانی کشیده شده است.
ای جلال حشمت فارق ز خوف انتقال
وی کمال دولتت ایمن ز بیم انقلاب
هوش مصنوعی: ای بزرگ و با شکوه که از ترس تغییرات دوری، و کمال و عظمت تو از ناامنی و خطرات در امان است.
در جهانداری مسلم چون جوابی بر سؤال
به جهانبانی مقدم ، چون سؤالی برجواب
هوش مصنوعی: در مدیریت جهانی، پاسخ دادن به مسائل اهمیت بیشتری دارد نسبت به خود سوالات، بنابراین پیشرفت و توانایی در رهبری fundamentalترین نکته است.
با سنان تو اجل گشته قرین وقت طعان
با حسام تو ظفر کرده قران گاه ضراب
هوش مصنوعی: با شمشیر تو، مرگ در زمان ضربت آماده است و با تیغ تو، پیروزی به تبعید میان فخر و نیکبختی دست یافته است.
نام تو گشته مبارک همچو آثار مشیب
ذکر تو گشته گرامی همچو ایام شباب
هوش مصنوعی: نام تو به قدری خوش یمن و خوش پسند است که مثل نشانههای خوبی که از روزگار جوانی باقی مانده، به یاد آورده میشود. ذکر تو نیز به قدری عزیز و گرامی است که مانند روزهای جوانی ارزشمند است.
خصم ملت را ز شمشیر تو باشد اضطرار
رکن بدعت را ز پیکان تو باشد اضطراب
هوش مصنوعی: دشمنان مردم، به خاطر شمشیر تو در وضعیتی ناچار و دشوار قرار دارند، و پایهگذار بدعت نیز به خاطر تیر تو، در حالتی از نگرانی و آشفتگی است.
جستن از مهر تو عاقل را بود محض خطا
جستن مهر تو دانا را بود عین صواب
هوش مصنوعی: دوری از محبت تو برای انسان عاقل اشتباهی بزرگ است، اما برای انسان دانا، نزدیک شدن به محبت تو گامی صحیح و درست به شمار میرود.
هر چه مدحست آن بایام تو دارد اتصال
هر چه فتحست آن باعلام تو دارد انتساب
هوش مصنوعی: هرچه از توصیف و ستایش باشد، به روزهایی که متعلق به توست ارتباط دارد و هر پیروزی که حاصل شده، به علامتها و نشانههای تو وابسته است.
تا نباشد حال عالم بی صلاح و بی فساد
تا نباشد فعل مردم بی ثواب و بی عقاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا در وضعی درست و بدون فساد نباشد، اعمال مردم هم بدون پاداش و کیفر نخواهد بود.
باد قسم نیک خواه تو صلاح بی فساد!
باد بخش بد سگال تو عقاب بی ثواب!
هوش مصنوعی: باد به درستی میگوید که نیکخواه تو به دور از فساد است! او بر تو بدی خواهد کرد اما در عوض، عواقب بیحاصلی را برایش به دنبال خواهد داشت!
خاتم جاه ترا بادا ز فیروزی نگین !
مرکب عز ترا بادا ز بهروزی رکاب!
هوش مصنوعی: ای کاش انگشتری که نماد مقام و قدرت توست، از سنگی با ارزش و خوشیمن ساخته شود! همچنین آرزو میکنم اسب تو با رنگی زیبا و خوشایند سوار شود!
هوش تو همواره سوی لذت لهو و نشاط !
گوش تو پیوسته سوی نغمهٔ چنگ و رباب
هوش مصنوعی: ذهن تو همیشه به سمت لذت و شادی معطوف است و گوش تو همواره به آواز سازها و موسیقی گوش میدهد.