بخش ۱۸ - در بیان آنکه ملکالموت آیینه صافی است که هر کس روی خود در او میبیند اگر دیو است دیوش میبیند و اگر فرشته است فرشته الی مالانهایه
ملک الموت چون بر او آید
تا که روحش ز جسم برباید
قهر بیند از او چو غافل بود
لطف بیند هر آنکه عاقل بود
ملک الموت چون فرشته بود
جنس او شو که با تو یار شود
چون ملک طاعت و نماز گزین
منشین غافل و نیاز گزین
زانکه خُلق مَلَک چو گیری تو
از ورود ملک نمیری تو
بلکه جانت به وی بیاساید
قوتت از ورودش افزاید
ز آب مر آب را هم افزونی است
قوّت و ازدیاد و موزونی است
جنس مر جنس را یقین مدد است
جنس را یک بدان گرچه عدد است
چون فرشته شوی به خُلق نکو
برپری از سفول سوی علو
مرگ آن را بود که پُر ریو است
در لباس بشر نهان دیو است
ملک و دیو هر دو ضدانند
همدگر را به طبع میرانند
تو ز دیوی فرشته شو اکنون
تا که گردی ز جنس خود افزون
ملک الموت با تو یار شود
در بد و نیک غمگسار شود
ور نگردی مَلَک شوی مقهور
می بمانی ز وصل حق مهجور
زانکه با هر یک آن دگرگون است
بر یکی آب و بر دگر خون است
لایق هر کسی نماید رو
وای بر هر که او بود بدخو
ملک الموت آینه است بدان
جمله رخسار خویش دیده در آن
بر یکی خوش مثال حور آید
بر یکی هم چو دیو بنماید
بر یکی مهربان و یار شود
بر یکی هم چو ذوالفقار شود
بر یکی گردد او پدر مادر
بر یکی دوزخی پر از آذر
نسیه بگذار هین به نقد ببین
در دل هر یکی چو گشت دفین
در یکی غصّه در یکی شادی
یک خرابست و یک در آبادی
یک بود پُر ز درد مویهکنان
یک ز راحت روانه جلوهکنان
نی تجلی هوست هرچه که هست ؟
در بد و نیک و در بلندی و پست ؟
مینماید به هر کسی حق رو
بی حجابی و لیک لایق کو ؟
بر یکی شوق و ذوق و وصل و تلاق
بر یکی جور و رنج و درد و فراق
چون به نقد ای پسر بدیدی این
نسیه را همچنین بدان و ببین
بخش ۱۷ - در بیان آنکه مراد از سلطان محمود خداست و از امیران عقلاء و علماء و حکماء و از ایاز انبیاء و اولیاء و از گوهر هستی ایشان: هست محمود خلق دو جهانبخش ۱۹ - در بیان آنکه آدمی چنانکه زید چنان میرد؛ باز همچنان حشر شود. ذات او از آنچه هست نگردد و چیز دیگر نشود آنچنانکه دانههای گندم و جو و برنج و گاورس و غیرها من الحبوب را چون در زمین بیندازند و بکارند از زمین همان رویند و سر برآرند اگر گندم است گندم و اگر جو است جو. آدمیان نیز اگرچه به صورت یک رنگاند و یک نقش لیکن در معنی متفاوتاند و مخالف؛ یکی امین است و یکی خائن یکی صالح است یکی طالح یکی مؤمن است و یکی کافر الی مالانهایه. چون بمیرند و در گور روند هر یکی چنانکه بود باز همچنان برخیزد و حشر شود که یوم تبیض وجوه و تسود وجوه از این سبب میفرماید پیغامبر علیه السلام « کما تعیشون تموتون و کما تموتون تحشرون »: نشنیدی که شاه جمله رسل
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ملک الموت چون بر او آید
تا که روحش ز جسم برباید
هوش مصنوعی: زمانی که فرشته مرگ بر او فرود آید و روحش را از بدنش جدا کند،
قهر بیند از او چو غافل بود
لطف بیند هر آنکه عاقل بود
هوش مصنوعی: هر کسی که نادان باشد، از او بیزار میشود و در مقابل، آنکه عاقل باشد، همواره لطف و محبت را درک میکند.
ملک الموت چون فرشته بود
جنس او شو که با تو یار شود
هوش مصنوعی: برای اینکه ملک الموت به تو نزدیک شود و با تو همراهی کند، باید مانند یک فرشته باشی.
چون ملک طاعت و نماز گزین
منشین غافل و نیاز گزین
هوش مصنوعی: وقتی به سوی خدا و بندگی میروی، از غفلت دوری کن و به نیازهای روحی خود توجه کن و آنها را برگزین.
زانکه خُلق مَلَک چو گیری تو
از ورود ملک نمیری تو
هوش مصنوعی: اگر صفات فرشته را در خود پرورش دهی، دیگر از ورود شیطان به دل خود در امان خواهی بود و نمیمردی.
بلکه جانت به وی بیاساید
قوتت از ورودش افزاید
هوش مصنوعی: اگر جانت آرامش یابد، نیروی تو نیز از ورود او بیشتر خواهد شد.
ز آب مر آب را هم افزونی است
قوّت و ازدیاد و موزونی است
هوش مصنوعی: آب دارای نیروی افزایشی و تعادل است و از آن میتوان به خوبی بهرهبرداری کرد.
جنس مر جنس را یقین مدد است
جنس را یک بدان گرچه عدد است
هوش مصنوعی: جنس مشابه همدیگر را بهتر درک میکند و به هم کمک میکنند، حتی اگر تعدادشان کم باشد.
چون فرشته شوی به خُلق نکو
برپری از سفول سوی علو
هوش مصنوعی: زمانی که از اخلاق نیکو برخوردار شوی، مانند فرشتهای پاک و بالدار خواهی بود و به مقامهای بالا دست خواهی یافت.
مرگ آن را بود که پُر ریو است
در لباس بشر نهان دیو است
هوش مصنوعی: مرگ، آن چیزی است که در درون لباس انسان، دیو پنهان است و تنها در زمان مناسب نمایان میشود.
ملک و دیو هر دو ضدانند
همدگر را به طبع میرانند
هوش مصنوعی: آدمهای خوب و بد هر کدام مخالف هم هستند و به طور طبیعی از یکدیگر دوری میکنند.
تو ز دیوی فرشته شو اکنون
تا که گردی ز جنس خود افزون
هوش مصنوعی: همین حالا از حالت پلیدی خارج شو و به سمت نیکی و فضیلت برو تا بیشتر از جنس خوب و فرشتهوار خودت پیشرفت کنی.
ملک الموت با تو یار شود
در بد و نیک غمگسار شود
هوش مصنوعی: فرشته مرگ در هر شرایطی با تو همراه خواهد بود و در شادیها و غمها یار و پشتیبان تو میشود.
ور نگردی مَلَک شوی مقهور
می بمانی ز وصل حق مهجور
هوش مصنوعی: اگر به مقام ملکوت نرسی و حکومت پروردگار را درنیابی، در اسارت و بندگی میمانی و از وصل و ارتباط با حقیقت دور خواهی بود.
زانکه با هر یک آن دگرگون است
بر یکی آب و بر دگر خون است
هوش مصنوعی: چون هرکدام از آنها ویژگیهای متفاوتی دارند، یکی مانند آب است و دیگری مانند خون.
لایق هر کسی نماید رو
وای بر هر که او بود بدخو
هوش مصنوعی: هر کسی شایستگی خود را نشان میدهد و متأسفانه بر هر کسی که بدرفتار باشد، باید حسرت خورد.
ملک الموت آینه است بدان
جمله رخسار خویش دیده در آن
هوش مصنوعی: فرشته مرگ، مانند آینهای است که چهره خود را در آن میبیند.
بر یکی خوش مثال حور آید
بر یکی هم چو دیو بنماید
هوش مصنوعی: برخی افراد به زیبایی و نیکویی مشهورند و میتوانند مانند پریها ظاهر شوند، در حالی که دیگران ممکن است رفتار و ظاهری ناخوشایند داشته باشند.
بر یکی مهربان و یار شود
بر یکی هم چو ذوالفقار شود
هوش مصنوعی: برخی از افراد مهربان و دوستدار هستند، در حالی که برخی دیگر مانند شمشیر ذوالفقار، تند و سختگیر میشوند.
بر یکی گردد او پدر مادر
بر یکی دوزخی پر از آذر
هوش مصنوعی: برخی افراد به یکدیگر نزدیک میشوند و مانند والدین برای همدیگر میشوند، در حالی که برخی دیگر به دشمنی میرسند و زندگیشان پر از درد و آتش میشود.
نسیه بگذار هین به نقد ببین
در دل هر یکی چو گشت دفین
هوش مصنوعی: با این که قرض و بدهی به آینده سپرده شده است، ولی حالا نگاهی به دل هر کس بینداز و ببین که دارای چه چیزهای پنهانی هستند.
در یکی غصّه در یکی شادی
یک خرابست و یک در آبادی
هوش مصنوعی: در یک جا غم وجود دارد و در جای دیگر خوشحالی؛ جایی خراب و ویران است و جایی دیگر آباد و سرسبز.
یک بود پُر ز درد مویهکنان
یک ز راحت روانه جلوهکنان
هوش مصنوعی: یک چیز پر از درد و ناله وجود دارد و چیز دیگری که از راحتی برخوردار است و به نمایش گذاشته میشود.
نی تجلی هوست هرچه که هست ؟
در بد و نیک و در بلندی و پست ؟
هوش مصنوعی: نی تجلی هستی تویی که در تمام جنبههای زندگی، چه خوب و چه بد، چه در بالا و چه در پایین، قابل مشاهده است.
مینماید به هر کسی حق رو
بی حجابی و لیک لایق کو ؟
هوش مصنوعی: هر کسی میتواند به راحتی ظاهر حقیقت را ببیند و از آن صحبت کند، اما در واقع، چه کسی واقعاً شایسته درک عمیق آن است؟
بر یکی شوق و ذوق و وصل و تلاق
بر یکی جور و رنج و درد و فراق
هوش مصنوعی: در زندگی، برخی افراد از عشق و وصال و شادی برخوردارند، در حالی که برخی دیگر با غم، درد و جدایی مواجه هستند.
چون به نقد ای پسر بدیدی این
نسیه را همچنین بدان و ببین
هوش مصنوعی: وقتی که پسرم، این اصل را به وضوح فهمیدی، همانطور که توجه به قرض و بدهی میکنی، درک کن و ببین.