شمارهٔ ۳۳ - بزم تاریک
شرفا ساقی عنایت تو
گو دماغ مرا معطر کن
ز آنچه آتش بر آبگینه زند
بزم تاریک ما منور کن
شمارهٔ ۳۲ - سر کل: نشستم دوش در کنجی که سازمشمارهٔ ۳۴ - غضنفر گله جاری: غضنفر کلجاری به طبع همچو پلنگ
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شرفا ساقی عنایت تو
گو دماغ مرا معطر کن
هوش مصنوعی: ای ساقی با بزرگواریات، لطف کن و بگذار عطر خوشی در روح و جانم بپیچد.
ز آنچه آتش بر آبگینه زند
بزم تاریک ما منور کن
هوش مصنوعی: از چیزهایی که شعله آتش میتواند بر روی شیشه آبگینه بیفزاید، جشن و شادمانی تاریک ما را روشن کن.