گنجور

شمارهٔ ۹

نرخ بالا کن متاع غمزهٔ غماز را
شیوه را بشناس قیمت، قدر مشکن ناز را
پیش تو من کم ز اغیارم و گرنه فرق هست
مردم بی‌امتیاز و عاشق ممتاز را
صید بندانت مبادا طعن نادانی زنند
بهر صید پشه، بند از پای بگشا باز را
انگبین دام مگس کردن ز شیرین پیشه‌ایست
برگذر نه دام، مرغ آسمان پرواز را
حیف از بازو نیاید، دست بر سیمرغ بند
تیر بر گنجشگ مشکن چشم تیر انداز را
بر ده ویران چه تازی، کشوری تسخیر کن
شوکت شاهی مبر حسنی به این اعزاز را
مهر بر لب باش وحشی این چه دل پردازی است
بیش از این رخصت مده طبع سخن پرداز را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل ۹ به خوانش عندلیب
شمارهٔ ۹ به خوانش یاسین ریاحی

حاشیه ها

1387/09/25 13:11
شمس الدین

در مصرع ششم "به هر "اشتباه و "بهر" با قتح" با" صحیح است.و در مصرع هشتم ویرگول باید بعد از "نه دام "باشد نه بعد از بر گذر .
مصرع هشتم یعنی در راه گذار دام را برای مرغ اسمان...
و مصرع ششم یعنی از" بهر صید پشه "دنباله مصراع قبل است .تو را از بهر صید پشه طعن میکنند

1387/09/25 14:11
شمس الدین

در مصرع ششم "به هر "اشتباه و" بهر "با قتح" با "صحیح است .یعنی از بهرصید پشه تو را طعن میکنند .بهر صید پشه دنباله مصرع قبل است .
در مصرع هشتم ویرگول باید بعد از "بر گذر نه دام "باشد نه بعد از "نه". یعنی بر گذر گاه باز دام نه
---
پاسخ: با تشکر، تصحیحات لازم مطابق فرموده اعمال شد.

1395/04/30 16:06
h.m

سلام
معنی این مصرع و ربطش او مصرع اول همین بیت چیه؟
شوکت شاهی مبر، حسنی ده این اعزاز را
سپاسگزارم.

1395/04/04 08:07
پیمان ابدالی

فکر کنم که در بیت چهارم و در مصرع اول:
انگبین دام مگس کردن ز شیرین پیشه ایست
واژه ی آخر باید نیست باشد. به نظر میرسد که در هر بیت یک نصیحت از عدم انجام کارهای کوچک و در مصرع دوم دعوت به انجام کارهای بزرگتر باشد. بنابر این از شیرینی انگبین استفاده کردن به عنوان دام برای شکار مگس کاری کوچک است بنابر این مصرع باید (به نظر من البته) طوری به پایان برسد که این کار (یعنی از شیرینی انگبین استفاده کردن) پیشه نیست. و در مصرع دوم شاعر پیشنهاد می کند که پیشه ی درست همان پهن کردن دام برای مرغ آسمان است.

1401/04/11 23:07
حافظ قائمی

دل پردازی: خالی کردن دل از غم