شمارهٔ ۳۳
کسی خود جان نبرد از شیوهٔ چشم فسونسازت
دگر قصد که داری ای جهانی کشتهٔ نازت
نمیدانم که باز ای ابر رحمت بر که میباری
که بینم در کمینگاه نظر صد ناوکاندازت
همای دولتی تا سایه بر بام که اندازی
خوشا بخت بلندی را که سوی اوست پروازت
چه گفتم اله اله آنچنان سرکش نیفتادی
که آساید کسی در سایهٔ سرو سرافرازت
من آن روز آستان بوسیدم و بار سفر بستم
که سر در خانهٔ جان کرد عشق خانهپردازت
ز وحشی فاش شد رازی که حسنت داشت پنهانی
بکش او را که اشک و آه او کردند غَمّازت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی خود جان نبرد از شیوهٔ چشم فسونسازت
دگر قصد که داری ای جهانی کشتهٔ نازت
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند از جاذبه و魅یت چشمان تو فرار کند. چه قصدی داری، ای کسی که دلهای زیادی را به وسوسه انداختهای؟
نمیدانم که باز ای ابر رحمت بر که میباری
که بینم در کمینگاه نظر صد ناوکاندازت
هوش مصنوعی: نمیدانم ای ابر رحمت، بر کی میبارید که میبینم در کمین نظرت، صد تیر را هدف گرفتهاند.
همای دولتی تا سایه بر بام که اندازی
خوشا بخت بلندی را که سوی اوست پروازت
هوش مصنوعی: تا زمانی که پرنده خوششانسی بر بام سایه بیندازد، خوشابت بخت بلندی خواهد بود که تو به سوی آن پرواز میکنی.
چه گفتم اله اله آنچنان سرکش نیفتادی
که آساید کسی در سایهٔ سرو سرافرازت
هوش مصنوعی: من نمیدانم چه گفتم، اما تو آنقدر بزرگ و قدرتمندی که هیچکس نمیتواند در سایهٔ عظمت تو احساس راحتی کند.
من آن روز آستان بوسیدم و بار سفر بستم
که سر در خانهٔ جان کرد عشق خانهپردازت
هوش مصنوعی: من آن روز که عشق، در دل خود به خانهام جا گرفت، با احترام به آستان آن عشق، سفر خود را آغاز کردم.
ز وحشی فاش شد رازی که حسنت داشت پنهانی
بکش او را که اشک و آه او کردند غَمّازت
هوش مصنوعی: راز زیباییات که پنهان بود، از وحشی فاش شد. او را بکش، زیرا اشک و نالهاش باعث شده که تو را به یاد بیاورند و غم تو را برای دیگران روشن کنند.
حاشیه ها
1396/04/22 14:07
بهتون تبریک میگم با این سایت زیباتون