گنجور

شمارهٔ ۳

راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ ما را
این چشم کجا بود ز تو، دیدهٔ ما را
سنگی نفتد این طرف از گوشهٔ آن بام
این بخت نباشد سر شوریدهٔ ما را
مردیم به آن چشمهٔ حیوان که رساند
شرح عطش سینهٔ تفسیدهٔ ما را
فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند
این عرصهٔ شطرنج فرو چیدهٔ ما را
هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور
چشم دل از تیغ نترسیدهٔ ما را
ما شعلهٔ شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهٔ ما را
ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیدهٔ ما را
با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک، جان خراشیدهٔ ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ ما را
این چشم کجا بود ز تو، دیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: چشم ما که گرفتار بلای عشق توست، کجا می‌توانسته به کسی دیگر نگاه کند که چنین دل را رنج داده‌ای؟
سنگی نفتد این طرف از گوشهٔ آن بام
این بخت نباشد سر شوریدهٔ ما را
هوش مصنوعی: اگر سنگی از گوشهٔ آن بام بیفتد، نشان‌دهنده این است که سرنوشت ما به گونه‌ای نیست که خوشبختی‌ام را به راحتی به دست آوریم.
مردیم به آن چشمهٔ حیوان که رساند
شرح عطش سینهٔ تفسیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: ما به خاطر آن چشمه‌ی زنده‌کننده‌ای که توانست عطش عمیق و دردناک وجود ما را بیان کند، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتیم.
فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند
این عرصهٔ شطرنج فرو چیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: آوازی را بشنوید که از بازی نادرست و فریبنده‌ای خبر می‌دهد، بازی‌ای که ممکن است این میدان شطرنج را که برای ما چیده شده است، به هم بریزد.
هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور
چشم دل از تیغ نترسیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: فراق و جدایی یک شخص باعث شد که با یک ضربه‌ی ناراحتی، دل ما که به هیچ چیز نمی‌ترسید، نابود شود.
ما شعلهٔ شوق تو به صد حیله نشاندیم
دامن مزن این آتش پوشیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: ما با تمام تلاش و تدبیر، عشق و شوق تو را در دل خود نگه داشته‌ایم، پس دامن نزن به این آتش که پنهان در وجود ماست.
ناگاه به باغ تو خزانی بفرستند
خرسند کن از خود دل رنجیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: ناگهان پاییز به باغ تو بیفتد، و از دل ناراحت ما را خوشحال کند.
با اشک فرو ریخت ستمهای تو وحشی
پاشید نمک، جان خراشیدهٔ ما را
هوش مصنوعی: با اشک، ستم‌هایی که بر ما رفته را به نمایش می‌گذاریم و در حالی که درد و رنج ما همچنان ادامه دارد، تو فقط زخم‌های بیشتری به ما می‌زنی.

خوانش ها

غزل ۳ به خوانش سجاد شیربهار
غزل ۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1387/01/01 14:04
kayvan

Goman mikonam ke dar mesraye dovom e satre sevom "Taftide", be eshtebah "tafside" negashte shode
---
پاسخ: در لغت‌نامه‌ی دهخدا واژه‌ی تفسیده با معنی «گرم شده» آمده است و از این رو می‌تواند این مورد غلط نباشد. تغییری اعمال نشد.

1387/01/01 14:04
kayvan

Dar beyte 4 mesraye 2 shatranj bayad ba tayn ya taye dastedar neveshte shavad
---
پاسخ: با تشکر از شما، در بیت مورد اشاره «شترنج» با «شطرنج» جایگزین شد.

1388/03/09 13:06
حسین بحرینیان

در بیت ششم کلمه سد صحیح بنظر نمیآید کلمه صحیح صد میباشد
---
پاسخ: تصحیح شد.

1389/07/26 19:09
نیک آهنگ

قبلا در جای دیگری از این سایت دیدم یکی از دوستان با دلیل موجهی که خاطرم نیست گفته بودن کلمه ی "صد"باید به صورت "سد" نوشته شود که در جوابشون همه ی صدهای اشعار این سایت تصحیح شده و به صورت سد نگاشته شد حالا هر بار هر شعر دونه دونه داره بر می گرده به حالت اولش که اشتباه است . لطفا پیگیری کنید
---
پاسخ: «صد»های این شعرها با «سد» هیچوقت جایگزین نشده. از اول «سد» بوده، جایی در جواب تذکرهای دوستان گفته بودیم که این «سد»ها غلط تایپی نیست، در رسم‌الخط دیوان وحشی «صد» را «سد» ثبت کرده‌اند. ممکن است در بعضی جاها هم به همین دلیل متن را تغییر نداده باشیم و همان «سد» را باقی گذاشته باشیم. اما در هر حال، الان همه جا این کلمه را «صد» می‌نویسند، برای سایتهای اینترنتی دسترسی از طریق جستجو و جستجوپذیری مهم است و فکر نمی‌کنم تعداد کسانی که در موتور جستجو «صد» را «سد» تایپ کنند زیاد باشد. به همین دلیل بهتر است متن را تغییر دهیم و با «صد» تصحیح کنیم.

1389/09/19 02:12
ناشناس

بادرود
از همه ی هم میهنان ادب دوست خواهش دارم، نخست زبان ملی ما (پارسی) را خوب بشناسند و آنگاه دیدگاه خود را بنوسند!
با سپاس
و بدرود

شترنگ بجای شطرنج درست است!
شترنگ. [ ش َ رَ] (اِ) ۞ شترنج. معرب آن شطرنج است. بر وزن و معنی شطرنج و آن بازیی باشد مشهور و معروف که آن را حکیم داهر هندی یا پسر او در زمان انوشیروان اختراع کرده بود و ابوزرجمهر (بزرگمهر) در برابر آن نرد را ساخت و شطرنج معرب آن باشد و نزد محققین نرد اشاره به جبر است و شطرنج به اختیار. (از برهان). شترنج. (آنندراج). در پهلوی بازی مشهور چترنگ است که شطرنج معرب آن است که «چ » تبدیل به حرف «ش» شده است.
(از فرهنگ نظام ):
بیاورد شترنگ بوزرجمهر
پراندیشه بنشست و بگشاد چهر.

1396/07/03 05:10
s-j emm

سلام. در بیت سوم «تفتیده» درست است که نادرست نگاهشته شده. تفتیده یعنی خشک و خشکیده و خشک شده و سوخته.

1399/10/14 17:01
مریم

سلام خوانش این شعر را در کجا میتوانم پیدا کنم ...خوانش ها مدتی است در گنجور یافت نمیشود .چرا ؟

1401/03/31 13:05
Saman Sadollahi

سلام  چطوری میشه دکلمه ی این اشعار و خوند و اضافه کرد ایدیی چیزی بدین من ارسال کنم 

1401/07/04 22:10
شهریار باوی

بیت دوم به جای بخت = بحث صحیح میباشد

1401/08/24 22:10
fatemeh najafi

ما شعله ی شوق تو به صد حیله نشاندیم

دامن مزن این اتش پوشیده ی مارا ....

بسیار زیبا