گنجور

شمارهٔ ۲۸۶

در آغاز محبت گر وفا کردی چه می‌کردم
دل من برده بنیاد جفا کردی چه می‌کردم
هنوزم مبتلا نا کرده کشت از تیغ استغنا
دلم را گر به لطفی مبتلا کردی چه می‌کردم
نگار آشنا کش دلبر بیگانه سوز من
مرا با خویشتن گر آشنا کردی چه می‌کردم
بجز جور و جفا کردی نکرد آن مه بحمداله
اگر بعد از وفا این کارها کردی چه می‌کردم
شدم آگاه زود از خوی آن بیداد جو وحشی
دلم گر خو به آن شوخ بلا کردی چه می‌کردم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آغاز محبت گر وفا کردی چه می‌کردم
دل من برده بنیاد جفا کردی چه می‌کردم
هوش مصنوعی: اگر در ابتدای محبت وفادار بودی، حالا من چه کار می‌کردم؟ وقتی که دل من را گرفتی، با تیر جفا زخم زدی، حالا چه کار می‌کردم؟
هنوزم مبتلا نا کرده کشت از تیغ استغنا
دلم را گر به لطفی مبتلا کردی چه می‌کردم
هوش مصنوعی: دل من هنوز از بی‌نیازی سر به راه نکرده است؛ اگر تو با لطف و مهربانی دل مرا رام کنی، نمی‌دانم چه باید بکنم.
نگار آشنا کش دلبر بیگانه سوز من
مرا با خویشتن گر آشنا کردی چه می‌کردم
هوش مصنوعی: ای معشوق آشنا، سبب سوز و رنج من آن دلبر بیگانه است. اگر تو مرا با خودت آشنا کرده بودی، حالا چه کار می‌کردم؟
بجز جور و جفا کردی نکرد آن مه بحمداله
اگر بعد از وفا این کارها کردی چه می‌کردم
هوش مصنوعی: غیر از ظلم و بی‌مهری، همان دختر ماه هیچ کار دیگری نکرد. خدا را شکر که بعد از وفا، اگر این کارها را می‌کرد، نمی‌دانم چه می‌شد.
شدم آگاه زود از خوی آن بیداد جو وحشی
دلم گر خو به آن شوخ بلا کردی چه می‌کردم
هوش مصنوعی: من به سرعت از رفتار ظالم و بیدادگری که در دل وحشی من است، آگاه شدم. اگر تو به آن جوانی که مثل بلاست، رو می‌کردی، چه کاری می‌توانستم انجام دهم؟

خوانش ها

شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۲۸۶ به خوانش عندلیب