شمارهٔ ۲۵۷
قیمتِ اهلِ وفا یار ندانست دریغ
قدرِ یارانِ وفادار ندانست دریغ
درد محرومی دیدار مرا کشت افسوس
یار حالِ منِ بیمار ندانست دریغ
یارِ هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف
قیمتِ آن گلِ رخسار ندانست دریغ
زارم انداخت ز پا خواریِ هجران هیهات
مُردم و حالِ مرا یار ندانست دریغ
وحشی آن عربدهجو کُشت به خواری ما را
قدر عشّاقِ جگرخوار ندانست دریغ
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قیمتِ اهلِ وفا یار ندانست دریغ
قدرِ یارانِ وفادار ندانست دریغ
هوش مصنوعی: افراد وفادار و دوستداشتنی، ارزش واقعیشان را نمیدانند و از قدر و منزلت یاران وفادار خود غافلاند. افسوس بر این نادانی!
درد محرومی دیدار مرا کشت افسوس
یار حالِ منِ بیمار ندانست دریغ
هوش مصنوعی: درد ناشی از دوری و عدم دیدار تو، باعث مرگ من شده است. افسوس که محبوبم از حال بدم بیخبر است و دریغ از این موضوع.
یارِ هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف
قیمتِ آن گلِ رخسار ندانست دریغ
هوش مصنوعی: یار هر شخص بیارزش و ناچیز در این باغ زیبا شده است و افسوس که قیمت و ارزش آن گل زیبا و دلفریب را نمیدانست. واقعاً تاسفآور است.
زارم انداخت ز پا خواریِ هجران هیهات
مُردم و حالِ مرا یار ندانست دریغ
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تأثیر درد جدایی هستم و به زودی خواهم مرد، اما کسی که این حال و روز مرا میبیند، نمیداند که چه بر من میگذرد و بر او افسوس میخورم.
وحشی آن عربدهجو کُشت به خواری ما را
قدر عشّاقِ جگرخوار ندانست دریغ
هوش مصنوعی: وحشی با آن هیاهو و آوازش، ما را به ذلت و بیاحترامی کشاند و ارزش عشق و محبت عاشقان را نفهمید. افسوس که چنین شد!
حاشیه ها
1396/10/09 16:01
saba
دریغ..عالی بود
1399/08/05 13:11
هلیا
چقدر زیبا بود...
1399/11/05 23:02
وحشی عزیز. چقدر سینه گداز است اشعارش. بعد از حافظ و سعدی و عراقی و مولانا پنجمین شاعر مورد علاقمه. اصلا اشعارش دیوونه میکنه آدمو
1399/12/20 16:02
بهار
یار هر خارو خسی گشت درین گلشن حیف
1400/11/16 00:02
رندل مکمورفی
گرچه کمی از ادب به دور است ، اما دلسوختگان مشکلی با آن نخواهند داشت .:)
قیمت اهل وفا یار بدانست ولی
فرق یک سگپدر و عاشق دلدار ندانست ، دریغ