شمارهٔ ۲۴۰
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
مست حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن
بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش
آنکه ما را هیچ برخورداری از وصلش نبود
از نهال وصل او گو غیر برخوردار باش
گرچه میدانم که دشوار است صبر از روی دوست
چند روزی صبر خواهم کرد گو دشوار باش
صبر خواهم کرد وحشی در غم نادیدنش
من که خواهم مرد گو از حسرت دیدار باش
شمارهٔ ۲۳۹: تن اگر نبود ز نزدیکان چو شد گو دور باششمارهٔ ۲۴۱: روزی این بیگانگی بیرون کند از خوی خویش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
هوش مصنوعی: تو ما را رها کردی، حالا برابری با دیگران، در حالی که ما دیگر یاری نداریم. با هر کسی که میخواهی دوست باش، چون در کنار ما نیستی.
مست حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن
بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش
هوش مصنوعی: از شراب زیبایی و لذتهای زندگی با رقبا و دشمنان خود نمیتوانی استفاده کنی، زیرا آنها رقبای بدی هستند. به تو هشدار میدهم که حواست را جمع کن.
آنکه ما را هیچ برخورداری از وصلش نبود
از نهال وصل او گو غیر برخوردار باش
هوش مصنوعی: آن کسی که ما هیچ بهرهای از وصالش نداشتیم، از درخت وصل او، غیر از بینصیب بودن نمیتوانیم انتظار داشته باشیم.
گرچه میدانم که دشوار است صبر از روی دوست
چند روزی صبر خواهم کرد گو دشوار باش
هوش مصنوعی: با اینکه میدانم تحمل کردن سخت است، به خاطر دوستم چند روزی صبر میکنم، هرچند این کار دشوار باشد.
صبر خواهم کرد وحشی در غم نادیدنش
من که خواهم مرد گو از حسرت دیدار باش
هوش مصنوعی: من برای دیدن او که نیست، صبر خواهم کرد، حتی اگر این دلتنگی من را به مرگ بکشاند.
حاشیه ها
1396/09/23 13:11
مسعود
بی نظیره.. مخصوصا دوبیت اول
1397/09/12 22:12
زهرا سادات خندان
بسیار زیبا واقعا باید به یه عده اینو گفت
1400/02/29 21:04
سامان
عالی !
1402/02/08 15:05
باران باران
اینقدر قشنگه که اصلاً... 👀