بخش ۴۷ - صفت پینه دوز
از دوری پینه دوز، سینه
ما راست ز داغ پینه پینه
باشد هوس وصالش از من
زربفت به ژنده پینه کردن
تا دل به غم فراق پیوست
محنت ز خورش لب مرا بست
کی پینه زنم به شام هجران
بر خرقه ی تن ز پاره ی نان
خود را، دُوزم، اگر به سوزن
بر غیر برای مصلحت من
پیوسته نمایم و گسسته
چون پینه ی کفش تخته جسته
زو کام رقیب چون روا شد
بر من در صد امید وا شد
دنبال رقیب می روم من
چون بر اثر درفش، سوزن
ما را نبود به راه جانان
چون کفش ز پینه دوز درمان
تا در غم آن غزال رعنا
با دیده ی تر مراست سودا
کار من بینوا ز تلبیس
چون چرم در آب هست در خیس
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از دوری پینه دوز، سینه
ما راست ز داغ پینه پینه
هوش مصنوعی: دوری پینه دوز سبب شده که قلب ما از درد و رنج پر باشد و به شدت دردمند باشیم.
باشد هوس وصالش از من
زربفت به ژنده پینه کردن
هوش مصنوعی: اگر چه به خواستهام برای رسیدن به وصالش فکر میکنم، اما با وجود مشکلات زندگی، نمیتوانم به آن دست یابم.
تا دل به غم فراق پیوست
محنت ز خورش لب مرا بست
هوش مصنوعی: زمانی که دلم به غم جدایی عادت کرد، سختیها و دردها بر لبانم قفل شدند.
کی پینه زنم به شام هجران
بر خرقه ی تن ز پاره ی نان
هوش مصنوعی: چرا در شب غم و جدایی دلم را با تکه نانی بپوشانم؟
خود را، دُوزم، اگر به سوزن
بر غیر برای مصلحت من
هوش مصنوعی: اگر بخواهم به مصلحت خودم عمل کنم، هیچ مشکلی ندارد که خودم را هم فدای دیگران بکنم.
پیوسته نمایم و گسسته
چون پینه ی کفش تخته جسته
هوش مصنوعی: همواره در تلاش هستم و با شتابی مانند پینهای که از کفش جدا میشود، به جلو میروم.
زو کام رقیب چون روا شد
بر من در صد امید وا شد
هوش مصنوعی: زمانی که خواستهها و آرزوهای رقیب به حقیقت پیوست، تمام امیدها و آرزوهای من نیز از بین رفت.
دنبال رقیب می روم من
چون بر اثر درفش، سوزن
هوش مصنوعی: من به دنبال رقیب میروم مانند سوزنی که به دنبال اثر پرچم است.
ما را نبود به راه جانان
چون کفش ز پینه دوز درمان
هوش مصنوعی: ما مانند کسی که کفش خود را به پینهدوز نمیسپارد، به خاطر محبوبمان راهی نداریم.
تا در غم آن غزال رعنا
با دیده ی تر مراست سودا
هوش مصنوعی: به خاطر غم آن غزال زیبا، چشمانم همیشه به اشک آلوده است و همیشه به یاد او هستم.
کار من بینوا ز تلبیس
چون چرم در آب هست در خیس
هوش مصنوعی: حال زار من همچون چرم خیس است که در آب غوطهور شده و نمیتواند خود را از این تلبیس و سردرگمی بیرون بکشد.

وحیدالزمان قزوینی