گنجور

شمارهٔ ۵۷

صحبت دوستان روحانی
خوش‌تر از حشمت سلیمانی
جان جان‌ها و روح ارواح است
لعل ساقی و راح ریحانی
با گدایان کوی عشق مگوی
سخن از تاج و تخت سلطانی
بگذر از عقل و دین که در ره عشق
کافری بهتر از مسلمانی
حلقه کن گیسوی پریشان را
وارهان جمعی از پریشانی
خیز و ملک بقا به دست آور
پشت پا زن به عالم فانی
تا رسد بر سریر مصر وجود
آخر از چاه ماه کنعانی
بلبل از فیض عشق گل آموخت
آن سخن‌سنجی و نواخانی
بی تو خون باردم ز دیده که نیست
عاشقان را جز این گل‌افشانی
وقت آن شد که بایزید آسا
بر فرازم لوای سبحانی
تا شوم مست و پرده بردارم
یک سر از رازهای پنهانی
فاش منصوروار بر سر دار
می‌سرایم اناالحق ار دانی
در دبستان عشق او آموخت
وحدت این درس و مشق حیرانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صحبت دوستان روحانی
خوش‌تر از حشمت سلیمانی
هوش مصنوعی: گفت و گو با دوستان عالم و بافرهنگ لذت‌بخش‌تر از ثروت و قدرت پادشاهان است.
جان جان‌ها و روح ارواح است
لعل ساقی و راح ریحانی
هوش مصنوعی: لعل ساقی، که جان و روح همه خوبان است، مانند عطری خوشبو و دل‌انگیز است.
با گدایان کوی عشق مگوی
سخن از تاج و تخت سلطانی
هوش مصنوعی: با فقیران و عاشقان در مسیر عشق، درباره مقام و سلطنت صحبت نکن.
بگذر از عقل و دین که در ره عشق
کافری بهتر از مسلمانی
هوش مصنوعی: از عقل و دین عبور کن، چرا که در مسیر عشق، بی‌دینی از ایمان برتر است.
حلقه کن گیسوی پریشان را
وارهان جمعی از پریشانی
هوش مصنوعی: موهای پریشان خود را به دور حلقه بیاور و از بین این آشفتگی، دیگرانی را نجات بده.
خیز و ملک بقا به دست آور
پشت پا زن به عالم فانی
هوش مصنوعی: برخیز و به دنبال زندگی پایدار و جاودانی باش، و به دنیای زودگذری که دارید پا می‌زنید، بی‌توجهی کن.
تا رسد بر سریر مصر وجود
آخر از چاه ماه کنعانی
هوش مصنوعی: به زودی بر تخت سلطنت مصر خواهی نشست و از چاه کنعانی به اوج قدرت خواهی رسید.
بلبل از فیض عشق گل آموخت
آن سخن‌سنجی و نواخانی
هوش مصنوعی: بلبل از زیبایی عشق گل، هنر سخن گفتن و نواختن را یاد گرفت.
بی تو خون باردم ز دیده که نیست
عاشقان را جز این گل‌افشانی
هوش مصنوعی: بدون تو، چنان از چشمانم اشک می‌ریزد که عاشقان هیچ چیزی جز این عشق و احساس را در دل ندارند.
وقت آن شد که بایزید آسا
بر فرازم لوای سبحانی
هوش مصنوعی: زمان آن فرارسیده که بایزید به آرامش و عظمت خود دست یابد و پرچم ستایش خداوند را در ارتفاعات بلند بر افرازد.
تا شوم مست و پرده بردارم
یک سر از رازهای پنهانی
هوش مصنوعی: می‌خواهم آنقدر شاد و سرشار از احساس شوم که بتوانم به طور کامل از رازهای پنهان پرده‌برداری کنم.
فاش منصوروار بر سر دار
می‌سرایم اناالحق ار دانی
هوش مصنوعی: با شجاعت و صراحت، همچون منصور، بر فراز دار آوای حق را می‌سرایم، اگر از حقیقت باخبر باشی.
در دبستان عشق او آموخت
وحدت این درس و مشق حیرانی
هوش مصنوعی: در دنیای عشق، او به من یاد داد که وحدت یعنی چه و درس و تمرین حیرت را به من آموخت.