شمارهٔ ۳۴
دیوانه کرده است مرا عشق روی یار
از تن ربوده تاب و توان و ز دل قرار
هر ملک دل که لشکر عشقش خراب کرد
بیرون کشید عقل و ادب رخت از آن دیار
جانهای پاک بر سر دار فنا شدند
تا زین میانه سر انا الحق شد آشکار
ای شیخ پا به حلقه دیوانگان منه
با محرمان حضرت سلطان تو را چه کار
از صدق سر به پای خراباتیان بنه
در کوی فقر دامن دولت به دست آر
البته جلوهگاه جمال خدا شود
آیینه دلی که شود پاک از غبار
وحدت خموش باش که در مکتب جنون
حل گشته است مسئله جبر و اختیار
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیوانه کرده است مرا عشق روی یار
از تن ربوده تاب و توان و ز دل قرار
هوش مصنوعی: عشق زیبایی محبوبم مرا به شدت مجنون کرده است. به طوری که از جسم و جانم حالم را گرفته و هیچ آرامشی برایم باقی نمانده است.
هر ملک دل که لشکر عشقش خراب کرد
بیرون کشید عقل و ادب رخت از آن دیار
هوش مصنوعی: هر انسانی که عشق او دلش را خراب کرده، عقل و ادب خود را از آن سرزمین بیرون برده است.
جانهای پاک بر سر دار فنا شدند
تا زین میانه سر انا الحق شد آشکار
هوش مصنوعی: جانهای پاک به خاطر حق و حقیقت جان خود را فدای شدند تا از میان این دنیا، حقیقت وجودی «انا الحق» نمایان شود.
ای شیخ پا به حلقه دیوانگان منه
با محرمان حضرت سلطان تو را چه کار
هوش مصنوعی: ای شیخ، در جمع دیوانگان نرو، چرا که تو با افراد خاص و نزدیک به سلطان چه کار داری؟
از صدق سر به پای خراباتیان بنه
در کوی فقر دامن دولت به دست آر
هوش مصنوعی: به خاطر صداقت و درستکاریات، تمام وجودت را به اطرافیان و دوستداران اهل دل بسپار. در مسیر زندگی، با پذیرش فقر و سادگی، فرصتی برای دستیابی به موفقیت و نعمتها ایجاد کن.
البته جلوهگاه جمال خدا شود
آیینه دلی که شود پاک از غبار
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دلی که از آلودگیها و غبارهای دنیوی پاک و زلال باشد، میتواند به اندازه یک آیینه، زیبایی و جلوه الهی را به نمایش بگذارد.
وحدت خموش باش که در مکتب جنون
حل گشته است مسئله جبر و اختیار
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا در دنیای جنون، مسئله سرنوشت و انتخاب به هم پیوسته و حل شده است.