گنجور

شمارهٔ ۳۲ - تاریخ درگذشت ملابوذر فرزند مولانا خلیل الله قزوینی

«بوذر» آن نو گل بستان کمال
کرد از این عالم فانی چو سفر
نو گلی رفت که چون لاله گذاشت
داغها گلشن خود را بجگر
کرد از این اجر مصیبت فارغ
ذمه خویشتن از حق پدر
چید اگر دست اجل خوش ثمری
باش یارب تو نگهدار شجر
عقل تاریخ وفاتش پرسید
گفتمش:«حیف ز ملابوذر!»

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

«بوذر» آن نو گل بستان کمال
کرد از این عالم فانی چو سفر
هوش مصنوعی: بوذر، آن گل تازه‌ای است که در باغ کمال شکوفا شده است و از این دنیای ناپایدار و گذرا سفر کرده است.
نو گلی رفت که چون لاله گذاشت
داغها گلشن خود را بجگر
هوش مصنوعی: یک گل جدیدی رفت و مانند لاله، زخم‌ها و دردهای زیادی را به جای گذاشت و به باغ دل خود جراحت زد.
کرد از این اجر مصیبت فارغ
ذمه خویشتن از حق پدر
هوش مصنوعی: او از این پاداش و نتیجهٔ رنج و سختی‌ها، از مسئولیت‌های خود در برابر پدرش آزاد شد.
چید اگر دست اجل خوش ثمری
باش یارب تو نگهدار شجر
هوش مصنوعی: اگر دست تقدیر میوه‌ای خوشبو و خوب را چیده باشد، از تو ای خدایا درخواست می‌کنم که این درخت را حفظ کنی.
عقل تاریخ وفاتش پرسید
گفتمش:«حیف ز ملابوذر!»
هوش مصنوعی: عقل از من درباره تاریخ مرگ پرسید و من به او گفتم: "چه حیف از ملابوذر!"