شمارهٔ ۳ - تاریخ انجام عمارت خان عادل
جهان عقل و دانش، «خان عادل »
که حکمش را، جهانی بنده بادا
سریر معدلت، دایم مزین
بآن یکتا در ارزنده بادا
بسان کشتزار از ابر، دایم
جهانی از کفش شرمنده بادا
ز شرم عفو، چون از تیغ قهرش
سر خصمش به پیش افگنده بادا
ز خاک هستی، از باد نهیبش
نهال عمر دشمن کنده بادا
دلش ز آب حیات عدل و احسان
چو نام وی، همیشه زنده بادا
بنا فرمود، این عالی عمارت
در آن با خوشدلی پاینده بادا
بچابکدستی فراش اقبال
درآن فرش نشاط افگنده بادا
بجاروب دعا، فراش اخلاص
غبار غم از آن روبنده بادا
در آن پیوسته گلریزان عشرت
ز گلهای سرور و خنده بادا
مدام آوازه قانون عدلش
بجای مطرب و سازنده بادا
چو اقبال و سعادت، دولت آنجا
بخدمت روز و شب چون بنده بادا
ز چرخ سقف آن، خورشید دولت
بجای شمسه اش تابنده بادا
درش، چون روی صاحب گاه و بیگاه
بروی دوستان پرخنده بادا
پی تاریخ آن، کلکم رقم کرد
که، «این زیبا بنا، فرخنده بادا»!
شمارهٔ ۲ - در رسیدن کسی بشغل قضاوت سرود: این منصب والا، بتو میمون باداشمارهٔ ۴ - تاریخ مرگ حاجی محمد حسین: چو رو کرد «حاجی محمد حسین »
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جهان عقل و دانش، «خان عادل »
که حکمش را، جهانی بنده بادا
هوش مصنوعی: دنیا پر از عقل و دانش است و «خان عادل» کسی است که فرمانش برای همه جهانیان از روی احترام و تسلیم پذیرفته میشود.
سریر معدلت، دایم مزین
بآن یکتا در ارزنده بادا
هوش مصنوعی: تو در جایگاه پادشاهی خود همیشه با آن یگانه و منحصر به فرد زیبا و باارزش زینت داده شدهای.
بسان کشتزار از ابر، دایم
جهانی از کفش شرمنده بادا
هوش مصنوعی: همچون مزرعهای که از باران پر برکت میشود، همیشه در جهانی که از خجالت بر اثر کار ناپسند پر است، حسی از شرم وجود دارد.
ز شرم عفو، چون از تیغ قهرش
سر خصمش به پیش افگنده بادا
هوش مصنوعی: از بس که شرم دارد از عفو، به نظر میرسد که دشمنش به خاطر قهر او، سرش را به زمین انداخته است.
ز خاک هستی، از باد نهیبش
نهال عمر دشمن کنده بادا
هوش مصنوعی: از زمین وجود، با فشار باد زندگی، ریشه عمر دشمن از زمین کنده شود.
دلش ز آب حیات عدل و احسان
چو نام وی، همیشه زنده بادا
هوش مصنوعی: دل او از آب حیات عدل و احسان سیراب شده است، به همین دلیل همیشه زنده و پاینده خواهد بود.
بنا فرمود، این عالی عمارت
در آن با خوشدلی پاینده بادا
هوش مصنوعی: این ساختمان زیبا و باشکوه به دست او ساخته شده، امیدوارم همیشه با شادی و خوشحالی پابرجا بماند.
بچابکدستی فراش اقبال
درآن فرش نشاط افگنده بادا
هوش مصنوعی: آرزو میکنم که تا زمانی که خوشی و شادابی در این فرش باقی است، دستپروردهی شایستهای از اقبال و خوشبختی بر آن گام نهد.
بجاروب دعا، فراش اخلاص
غبار غم از آن روبنده بادا
هوش مصنوعی: با دعای خالصانه، باید غبار غم را از چهره زندگیام پاک کنم.
در آن پیوسته گلریزان عشرت
ز گلهای سرور و خنده بادا
هوش مصنوعی: در آن جا همیشه جویبار خوشحالی وجود دارد که از گلهای شادابی و خنده سرشار است.
مدام آوازه قانون عدلش
بجای مطرب و سازنده بادا
هوش مصنوعی: همیشه نام و آوازه قوانین عدالتش باید برتر از صدای مطرب و سازنده باشد.
چو اقبال و سعادت، دولت آنجا
بخدمت روز و شب چون بنده بادا
هوش مصنوعی: وقتی که خوشبختی و موفقیت به انسان رو میکنند، ثروت و نعمت همواره در خدمت اوست و همچون بندهای روز و شب آماده خدمت است.
ز چرخ سقف آن، خورشید دولت
بجای شمسه اش تابنده بادا
هوش مصنوعی: از آسمان فوق، کاش خورشید خوشبختی همیشه درخشان و تابناک باشد.
درش، چون روی صاحب گاه و بیگاه
بروی دوستان پرخنده بادا
هوش مصنوعی: در اینجا، وقتی که صاحب جایگاه ظاهر میشود، دوستانی که در اطراف او هستند همیشه باید خوشحال و خندان باشند.
پی تاریخ آن، کلکم رقم کرد
که، «این زیبا بنا، فرخنده بادا»!
هوش مصنوعی: به خاطر تاریخچهاش، همه با هم نوشتند که: «این بنای زیبا، مبارک باد».